Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
systematized delusions
U
هذیانهای نظام یافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
dress left
U
از چپ نظام یا از راست نظام
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
findings
U
یافته
finding
U
یافته
past
U
پایان یافته
generalized
U
تعمیم یافته
matched
U
تطبیق یافته
depauperate
U
تقلیل یافته
glorified
U
تجلیل یافته
nascent
U
پیدایش یافته
instinct with life
U
روح یافته
transferred
U
انتقال یافته
tuned
U
وفق یافته
deployed
U
گسترش یافته
awakened
U
اگاهی یافته
porrect
U
بسط یافته
linked
U
پیوند یافته
mature economy
U
تکامل یافته
due out
U
خاتمه یافته
waney
U
کاهش یافته
nee
U
تولد یافته
abroad
U
گسترش یافته
endrgized
U
انرژی یافته
wany
U
کاهش یافته
transmissive
U
انتقال یافته
instinct with force
U
نیرو یافته
deployed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
appointed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
downfallen
U
زوال یافته
applied
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
structured
U
ساخت یافته
full-fledged
U
تکامل یافته
extended
U
تمدید یافته
inserted
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
installed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
expanded
U
بسط یافته
organized
U
سازمان یافته
done
U
وقوع یافته
allocated
U
اختصاص یافته
full fledged
U
تکامل یافته
redivivus
U
تولد تازه یافته
elaborated code
U
رمز بسط یافته
finds
U
چیز یافته مکشوف
reduced form
U
فرم تقلیل یافته
reduced mass
U
جرم کاهش یافته
generalized routine
U
روال تعمیم یافته
development system
U
سیستم توسعه یافته
structured english
U
انگلیسی ساخت یافته
structured design
U
طراحی ساختار یافته
centralized design
U
طراحی تمرکز یافته
sort merge program
U
پردازش تعمیم یافته
reborn
U
تولد تازه یافته
structured walkthroughs
U
بررسیهای ساخت یافته
twice born
U
تولدتازه روحانی یافته
find
U
چیز یافته مکشوف
developed contries
U
ممالک توسعه یافته
diminished
U
[قوس تقلیل یافته]
generalized force
U
نیروی تعمیم یافته
formatted display
U
نمایش شکل یافته
diminished
U
: تقلیل یافته کاسته
inning
U
زمین باز یافته
generalized coordinates
U
مختصات تعمیم یافته
linked subroutine
U
زیربرنامه پیوند یافته
allopatric
U
بتنهایی وقوع یافته
endarch
U
از مرکزبخارج امتداد یافته
organized market
U
بازار سازمان یافته
bimanual
U
بادودست انجام یافته
extended memory
U
حافظه توسعه یافته
extended precision
U
دقت توسعه یافته
mature soil
U
خاک تکامل یافته
mature economy
U
اقتصاد رشد یافته
organizing
U
بازار سازمان یافته
organizes
U
بازار سازمان یافته
organize
U
بازار سازمان یافته
organising
U
بازار سازمان یافته
organises
U
بازار سازمان یافته
contd
U
مخفف ادامه یافته
left d.
U
نظام به چپ
military
U
نظام
chuck
U
سه نظام
systems
U
نظام
trend
U
نظام
system
U
نظام
chucked
U
سه نظام
chucks
U
سه نظام
trends
U
نظام
completing
U
خاتمه یافته یا کامل شده
completes
U
خاتمه یافته یا کامل شده
complete
U
خاتمه یافته یا کامل شده
human oriented language
U
زبان ارایش یافته بشری
generalized inhibitory potential
U
پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
generalized planning
U
برنامه ریزی تعمیم یافته
content addressed
U
نشامی یافته از روی محتوی
That is despised which is cheaply obtained.
<proverb>
U
ارزان یافته خوار است .
regenerate
U
زندگی تازه و روحانی یافته
regenerated
U
زندگی تازه و روحانی یافته
the developed world
U
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
regenerates
U
زندگی تازه و روحانی یافته
fully formed character
U
کاراکتر تمام شکل یافته
regenerating
U
زندگی تازه و روحانی یافته
less developed countries
U
کشورهای کمتر توسعه یافته
Distribution
U
تابع تعمیم یافته
[ریاضی]
generalized reinforcer
U
تقویت کننده تعمیم یافته
completed
U
خاتمه یافته یا کامل شده
structured programming
U
برنامه نویسی ساخت یافته
structures coding
U
برنامه نویسی ساخت یافته
reborn
U
تغییر حالت روحانی یافته
crumblings
U
فاسد شده زوال یافته
ranker
U
افسر ترفیع یافته افسرصفی
ramus
U
قسمت بر امده واطاله یافته
salvaging
U
اموال نجات یافته از خطر
salvages
U
اموال نجات یافته از خطر
salvaged
U
اموال نجات یافته از خطر
generalized function
U
تابع تعمیم یافته
[ریاضی]
salvage
U
اموال نجات یافته از خطر
extendeo core
U
حافظه چنبرهای توسعه یافته
well ordered
U
بنحو اکمل انجام یافته
extended character set
U
مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
economic system
U
نظام اقتصادی
dual price system
U
نظام دو قیمتی
drill chuck
U
سه نظام مته
educational system
U
نظام اموزشی
collectivism
U
نظام اشتراکی
factory system
U
نظام کارخانهای
communication system
U
نظام ارتباطی
conversational system
U
نظام محاورهای
filing system
U
نظام بایگانی
communist system
U
نظام کمونیستی
foot infantry
U
پیاده نظام
biological system
U
نظام زیستی
colonial system
U
نظام استعماری
credit system
U
نظام اعتباری
cutter chuck
U
سه نظام فرز
delusional system
U
نظام هذیانی
dynamic system
U
نظام پویا
hand operated chuck
U
سه نظام دستی
systems analysis
U
نظام شناسی
systematization
U
نظام دهی
system dynamics
U
پویائی نظام
social system
U
نظام اجتماعی
skirmisher
U
پیاده نظام
serfdom system
U
نظام سرفی
serfdom system
U
نظام رعیتی
tax system
U
نظام مالیاتی
the military profession
U
کار نظام
mechanism of the organ
U
نظام تشکیلات
yeomanry
U
سواره نظام
welfare system
U
نظام رفاهی
value system
U
نظام ارزشها
underdetermined system
U
نظام نامعین
serfdom
U
نظام رعیتی
serfdom
U
نظام دهقانی
miniature system
U
خرده نظام
market system
U
نظام بازار
man power
U
مشمولین نظام
landlordism
U
نظام اربابی
jaw chuck
U
سه نظام فک دار
incentive system
U
نظام تشویقی
household system
U
نظام تولیدخانوادگی
household system
U
نظام خانوادگی
mixed system
U
نظام مختلط
mnemonic system
U
نظام یادیار
taylorism
U
نظام تیلور
sensorium
U
نظام حسی
price system
U
نظام قیمتی
price system
U
نظام قیمت
open system
U
نظام باز
musculature
U
نظام عضلانی
modern system
U
نظام جدید
modern system
U
نظام نوین
action system
U
نظام عمل
barter system
U
نظام تهاتری
phonology
U
نظام صوتی
cavalry
U
سواره نظام
horse
U
سواره نظام
military service
U
نظام وفیفه
binary system
U
نظام دو نمادی
biosystem
U
نظام زیستی
order
U
نظام معماری
boring chuck
U
سه نظام مته
socialism
U
نظام اشتراکی
code
U
نظام نامه
double standard
U
نظام دو معیاری
barter system
U
نظام پایاپای
banking system
U
نظام بانکداری
horseman
U
سواره نظام
chucks
U
صفحه نظام
infantry
U
پیاده نظام
agrarian system
U
نظام ارضی
chucks
U
دستگاه نظام
chucked
U
دستگاه نظام
chuck
U
صفحه نظام
dragoon
U
سواره نظام
accounting system
U
نظام حسابداری
dragoons
U
سواره نظام
chuck
U
دستگاه نظام
system
U
نظام سیستم
military
U
مربوط به نظام
capitalist system
U
نظام کاپیتالیسم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com