Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aureola
U
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureole
U
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anthelion
U
هاله رو به روی خورشید
chromatosphere
U
هاله سرخ خورشید
coronal
U
هاله خورشید وغیره
coronel
U
هاله خورشید وغیره
paraselene
U
روشنایی اطراف هاله ماه
heliocentric
U
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
luciferous
U
نورانی
luminous
U
نورانی
luculent
U
نورانی
luminaries
U
نورانی
luminary
U
نورانی
auras
U
تشعشع نورانی
lumine
U
نورانی کردن
luminaries
U
ادم نورانی
aura
U
تشعشع نورانی
transfigures
U
نورانی کردن
luminary
U
ادم نورانی
transfiguring
U
نورانی کردن
glitzier
U
براق و نورانی
glitziest
U
براق و نورانی
glitzy
U
براق و نورانی
light firing
U
اشتعال نورانی
transfigure
U
نورانی کردن
transfigured
U
نورانی کردن
luminosity
U
جسم نورانی فروغ
effluvium
U
هاله
areola
U
هاله
nimbuses
U
هاله
floats
U
هاله
nimbus
U
هاله
aura
U
هاله
corona
U
هاله
floated
U
هاله
float
U
هاله
coronas
U
هاله
halation
U
هاله
auras
U
هاله
loomed
U
هاله فاردریایی
loom
U
هاله فاردریایی
loomed
U
هاله روشنایی
loom
U
هاله روشنایی
looming
U
هاله روشنایی
corona
U
هاله بنفش
coronas
U
هاله بنفش
looms
U
هاله روشنایی
looms
U
هاله فاردریایی
looming
U
هاله فاردریایی
aureole
U
هاله نور
luminous energy
U
نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
aureole
U
هاله یا نور گرداگردسرمقدسین
aureola
U
هاله یا نور گرداگردسرمقدسین
initial voltage
U
ولتاژ هاله بنفش
parhelic circle
U
هاله روشن بالای افق
tint
U
[هاله ای از رنگ که بیشتر به سمت سفید متمایل باشد.]
emission theory
U
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
material dispersion
U
پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
sun
U
خورشید
sol
U
خورشید
sunning
U
خورشید
suns
U
خورشید
the greater lumen
U
خورشید
phoebus
U
خورشید
daystar
U
خورشید
day star
U
خورشید
sunned
U
خورشید
samson
U
اهل خورشید
sol
U
الهه خورشید
solar eclipse
U
گرفت خورشید
sun's disk
U
قرص خورشید
perihelion
U
حضیض خورشید
parhelion
U
خورشید کاذب
declination
U
میل خورشید
heliometer
U
خورشید سنج
eclipse of the sun
U
خورشید گرفتگی
air thread
U
لعاب خورشید
actinometre
U
پرتوسنج خورشید
actinometer
U
پرتوسنج خورشید
macule
U
لکه خورشید
d. of the sun
U
انحراف خورشید
mock sun
U
عکس خورشید
parhelion
U
عکس خورشید
helium
U
گاز خورشید
titan
U
خدای خورشید
sunlight
U
نور خورشید
coronas
U
خرمن خورشید
corona
U
خرمن خورشید
titans
U
خدای خورشید
plasma display
U
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
spectrohelioscope
U
طیف بین خورشید
sunglow
U
فلق و شفق خورشید
sunspot
U
لکه روی خورشید
heliocentric system
U
دستگاه خورشید مرکزی
helios
U
دارگونه خورشید خورشیدخدا
hour angle
U
زاویه ساعتی خورشید
the setting of the sun
U
غروب کردن خورشید
parheliacal
U
مانند عکس خورشید
opposition jupiter to the sun
U
تقابل بر جیس با خورشید
first light
U
اولین طلیعه خورشید
high resolution bit mapped display
U
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
gossamery
U
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
sunrises
U
طلوع خورشید تیغ افتاب
photoheliograph
U
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
sunrise
U
طلوع خورشید تیغ افتاب
solar flare
U
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
The earth moves round the sun.
U
زمین دوز خورشید می چرخد
The earth moves round the sun .
U
زمین بدور خورشید می گردد
perihelion
U
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
heliometer
U
الت پیمایش قطر خورشید
pyrheliometer
U
گرماسنج ونیرو سنج خورشید
solunar
U
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
actinogram
U
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
snowblink
U
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
spectroheliogram
U
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliograph
U
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
to screen one's eyes from the sun
U
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
sunlight
U
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
midnight sun
U
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
actinochemistry
U
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
flocculus
U
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
shoots
U
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
reversing layer
U
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
parhelic
U
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
shoot
U
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
environs
U
اطراف
milieu
U
اطراف
environment
U
اطراف
environments
U
اطراف
from the four winds
U
از اطراف
milieux
U
اطراف
milieus
U
اطراف
parties
U
اطراف
heliometry
U
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
autumnal equinox
U
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
mithra
U
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
actinograph
U
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
camera lucida
U
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
ambient noise
U
صدای اطراف
edge zone
U
اطراف لبه
architrave
U
گچبری اطراف در
pappus
U
کلاله اطراف گل
wry
U
به اطراف چرخاندن
go around
<idiom>
U
به اطراف سفرکردن
about
U
در اطراف نزدیک
pericardium
U
اطراف قلب
periderm
U
پوست اطراف
sides of the question
U
اطراف موضوع
wryly
U
به اطراف چرخاندن
graveside
U
اطراف قبر
gravesides
U
اطراف قبر
vicinity
U
در حدود در اطراف
mess around
<idiom>
U
دو رو اطراف بازیکردن
noises
U
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise
U
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
port
U
ریل اطراف ناو
atmospheres
U
فضای اطراف هرجسمی
atmosphere
U
فضای اطراف هرجسمی
look round
U
اطراف کار را دیدن
parties
U
متداعیین اطراف دعوی
black eye
U
سیاهی اطراف چشم
to look a bout
U
اطراف کار را پاییدن
black eyes
U
سیاهی اطراف چشم
barnyards
U
محوطهء اطراف انبار
barnyard
U
محوطهء اطراف انبار
seaward
U
اطراف دریا روبدریا
quayside
U
زمین اطراف بارانداز
sea chest
U
مکندههای اطراف ناو
touchline
U
خط اطراف زمین فوتبال
helical
U
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
reels
U
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
sword dance
U
اجرای رقص در اطراف شمشیر
whisker
U
موی اطراف گونه وچانه
balteus
U
[نواری در اطراف بالشتک قوسی]
safe distance
U
مسافت امن اطراف مین
heat muff
U
پوشش اطراف پنجه اگزوز
(keep/have one's) ear to the ground
<idiom>
U
بادقت مراقب اطراف بودن
greater
U
شهر و حومه و شهرکهای اطراف آن
periosteal
U
واقع در اطراف ضریع استخوان
reeled
U
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reel
U
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeling
U
دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
drop leaf
U
رومیزی اویخته از اطراف میز
boundry lines
U
خطوط اطراف زمین والیبال
frame
U
و مرز اطراف فضای پنجره
areola
U
محوطهء کوچک اطراف چیزی
snaking
U
تورگیری اطراف توپ ناو
whiskery
U
موی اطراف گونه وچانه
sailings
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
supernovas
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
langley
U
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
supernova
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sailed
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
plaster casts
U
گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
seminars
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminar
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
ambiance
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com