English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
director U هادی
directors U هادی
cable U هادی
cabled U هادی
lead U هادی
leads U هادی
guide U هادی
guided U هادی
guides U هادی
conductor U هادی
conductors U هادی
directorial U هادی
ductile U هادی
electric conductor U هادی
steerer U هادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulating U مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulate U مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates U مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
superconductors U خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductor U خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductive U خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
conductor rail U ریل هادی شمش هادی
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
photoconductive U هادی حساس نسبت به نور هادی نور
leading line U خط هادی
light guide U هادی نور
water mains U لوله هادی اب
superconductors U فوق هادی
superconductor U فوق هادی
lizards U بند هادی
light pipe U هادی نور
lizard U بند هادی
light quide U هادی نور
dredging ladder U هادی سطل
conductive silver U نقره هادی
noninductive U غیر هادی
internal conductor U سیم هادی
ideal conductor U هادی ایده ال
director sight U دوربین هادی
directress U هادی خط راهنما
directrix U هادی خط راهنما
electric conductor U هادی الکتریسیته
conductor resistance U مقاومت هادی
conductor rail U شینه هادی
conductor current U جریان هادی
conducting staff U ستاد هادی
electric conductor U هادی برق
wireway U سیم هادی
circuit line U هادی جریان
bus bar U ریل هادی
guide bank U دیوار هادی سد
guide flag U پرچم هادی
guide vane U تیغه هادی
water main U لوله هادی اب
heat conductor U هادی حرارت
directing staff U ستاد هادی
lead U سبقت هادی
leads U کابل هادی
conductor U سیم هادی
conductor U هادی رسانا
valve guide U هادی سوپاپ
solid state U نیمه هادی
single core U هادی تک رشتهای
single conductor U هادی تک رشتهای
vascular tissue U بافت هادی
semi conductor U نیمه هادی
semicinductor U نیمه هادی
twin conductor U هادی دوبل
conductors U هادی رسانا
leads U غلاف هادی
conductors U سیم هادی
superconducter U مافوق هادی
duct U لوله هادی
lead U غلاف هادی
leads U سبقت هادی
lead U کابل هادی
wire U هادی فلزی نازک
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
semiconductor storage U حافظه نیمه هادی
semiconductor device U دستگاه نیمه هادی
wires U هادی فلزی نازک
polestar U هادی مورد توجه
superconducting computers U کامپیوترهای مافوق هادی
n type semiconductor U نیمه هادی نوع N
current carring wire U سیم هادی جریان
nonconductor U جسم غیر هادی
nozzle guide vane U تیغههای هادی یا راهنما
port U شیار هادی دهانه
ohmage U مقاومت هادی برق
p type semiconductor U نیمه هادی نوع "پی "
lead in U مدار هادی اشتعال
insulated conductor U هادی عایق شده
solid state cartridge U کارتریج نیمه هادی
gallium arsenide U قطعه نیمه هادی
metallic oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی
conductor U وسیله هادی اجرا کننده
conductors U وسیله هادی اجرا کننده
integrate semiconductor circuit U مدار نیمه هادی مجتمع
wave guide U هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
solid-state U مربوط به وسایل نیمه هادی
guides post U نفر هادی مستقر شوید
photoconductor U هادی حساس نسبت به نور
quadrattrix U راهنمای تربیع منحنی هادی
variable camber U سطوح هادی گاز به داخل توربین
nonsparking U ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
low gap semiconductor U نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
currents U حرکت قط عات بار دار در یک هادی
current U حرکت قط عات بار دار در یک هادی
conductor U هادی جریان برق رشته سیم
doubled up U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
conductors U هادی جریان برق رشته سیم
electric U حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
complementary metal oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
doubled U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
leaders U هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
conductor U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
wafer U تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
conductors U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
wafers U تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
leader U هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
coupler U وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
transistor U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
random U حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
randomly U حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
bathyconductograph U وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
transistors U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
jumpers U سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumper U سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumbo chip U مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
photoresist U فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
diode U دیور نیمه هادی که در صورت اعمال جریان نور منتشرمیکند
transistor U وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistors U وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
silicon U محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
lightest U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
led U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
lighted U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
silicon U عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
light U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
multilayer U تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
marks U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
mark U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
fet U Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
field emission U پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
dtl U Logic Transistor Diod منطق میکروالکترونیکی که براتصالات میان دیودهای نیمه هادی و ترانزیستور استواراست
oxide U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxides U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
microchips U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
masks U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
mask U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
microchip U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
integrated circuit U مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
pnp transistor U emiher آن از نوع نیمه هادی P هستند و base آنها نوع n است
braid shield U روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
varistor U مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
counter recoil cylinder U استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
metal oxide semiconductor U روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
mos U روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
boarded U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
chip U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
circuit U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuits U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
npn transistor U طرح ترانزیستور و قط بی با نیمه هادی نوع P برای پایه و نوع n برای collector و emither
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
lead aircraft U هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
electroluminescent U صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
printed circuit U ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
printed circuit board U ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
guide left U فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com