English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the old world U نیم کره شرقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
north easterly U شمال شرقی
north-easterly U شمال شرقی
breeze U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezed U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezes U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezing U بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
oriental U شرقی
south-east U جنوب شرقی سوی جنوب شرق
north-east U شمال شرقی در شمال شرق
eastern U شرقی
eastermost U اقصی نقطهء شرقی
eastermost U شرقی ترین نقطه
easternmost U اقصی نقطهء شرقی
easternmost U شرقی ترین نقطه
dinghies U قایق هند شرقی
dinghy U قایق هند شرقی
south-eastern U جنوب شرقی
eastward U شرقی
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
bagnio U زندان شرقی
byzantine U وابسته بروم شرقی
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
east end U قسمت شرقی لندن
eastern european mutual assisstance trea U پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
eastern hemisphere U نیمکره شرقی
euroclidon U بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
fox grape U انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
golden horde U سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
greek church U کلیسای شرقی
joshua tree U درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
lascar U نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
laura U صومعه کلیسای شرقی
levanter U شرقی
levantine U شرقی
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
mongolian draw U کشیدن شرقی
neo platonism U فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
north by cast U میان شمال و شمال شرقی
north east U شمال شرق شمال شرقی
northeast U شمال شرقی شمال شرق
northeaster U نسیم شمال شرقی
northeastern U شمال شرقی
northeastern U مربوط به شمال شرقی
northeastward U بطرف شمال شرقی
northeastward U شمال شرقی
orientalism U عقاید یا سیاست شرقی
orientalize U خاوری شدن شرقی ماب شدن
orientalizing style U سبک شرقی
orientally U بسبک شرقی ها
razorback U خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
rhaeto romanic U زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
soputheasternmost U در دورترین نقطه جنوب شرقی
south east U جنوب خاوری جنوب شرقی
south eastern U جنوب شرقی
southeast U جنوب شرقی
southeaster U باد جنوب شرقی
southeaster U توفان جنوب شرقی
southeasterner U ساکن نواحی جنوب شرقی
southeastward U بطرف جنوب شرقی
to lie east and west U شرقی غربی
to lie east and west U واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
turkey bath U حمام شرقی
turkish closet U مستراح شرقی
tussah U کرم ابریشم شرقی
tusseh U کرم ابریشم شرقی
tussore U کرم ابریشم شرقی
warsaw treaty U پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
Ivy League U نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
Eastern design U طرح های شرقی [مربوط به شرق آسیا ]
OCM U شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
ORIA U اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
Oriental rug U فرش شرقی [از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
Hindoo U سبک شرقی [معماری]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com