Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
draft
U
نیمه نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
drafts
U
نیمه نهایی
semi finals
U
نیمه نهایی
semi-finals
U
نیمه نهایی
semifinal
U
نیمه نهایی
semi-final
U
نیمه نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
draft report
U
گزارش نیمه نهایی
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
semifinalist
U
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
semi-finalist
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalists
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
Other Matches
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
telic
U
نهایی دارای هدف نهایی
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
closing
U
نهایی
definite
<adj.>
U
نهایی
conclusive
U
نهایی
high limit
U
حد نهایی
peremptory
U
نهایی
definitive
U
نهایی
ultimate
U
نهایی
privy
U
نهایی
ultimatums
U
نهایی
ultimatum
U
نهایی
ultimata
U
نهایی
finals
U
نهایی
terminals
U
نهایی
final
U
نهایی
terminal
U
نهایی
final payment
U
پرداخت نهایی
final judgement
U
حکم نهایی
terminuses
U
ایستگاه نهایی
end product
U
محصول نهایی
final report
U
گزارش نهایی
final result
U
نتیجه نهایی
differential cost
U
هزینه نهایی
armageddon
U
مبارزهء نهایی
differential cost
U
ارزش نهایی
top speed
U
سرعت نهایی
ultimate analysis
U
تجزیه نهایی
ultimate load
U
بار نهایی
ultimate strength
U
مقاومت نهایی
ultimate stress
U
تنش نهایی
end strength
U
استعداد نهایی
quarter-finals
U
یک چهارم نهایی
final drive
U
گرداننده نهایی
final assembly
U
نصب نهایی
final cut
U
برش نهایی
extreme range
U
برد نهایی
final
U
مسابقه نهایی
finals
U
مسابقه نهایی
final act
U
سند نهایی
end product
U
فراورده نهایی
extreme position
U
وضعیت نهایی
quarter final
U
یک چهارم نهایی
quarter-final
U
یک چهارم نهایی
second check
U
بررسی نهایی
elevation stop
U
حد نهایی درجه
final destination
U
مقصد نهایی
end user
U
کاربر نهایی
terminus
U
ایستگاه نهایی
final diameter
U
قطر نهایی
final assembly
U
مونتاژ نهایی
grail
U
هدف نهایی
try-outs
U
تمرین نهایی
try-out
U
تمرین نهایی
ultimatums
U
هدف نهایی
ultimatum
U
هدف نهایی
last word
<idiom>
U
نظر نهایی
final position
U
وضعیت نهایی
margin utility
U
مطلوبیت نهایی
quarterfinal
U
یک چهارم نهایی
limiting value
U
ارزش نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
ultimata
U
هدف نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
extra expenses
U
هزینه نهایی
final term
U
جمله نهایی
additional costs
[expenses]
U
هزینه نهایی
home stretch
U
مرحله نهایی
net result
U
نتیجه نهایی
ultimate speed
U
سرعت نهایی
final velocity
U
سرعت نهایی
ultimate stress limit
U
حد تنش نهایی
final value
U
ارزش نهایی
aircraft rigging
U
تنظیم نهایی هواپیما
margine efficiency of capital
U
بازده نهایی سرمایه
decreasing marginal cost
U
هزینه نهایی نزولی
mechanicals
U
نتیجه نهایی تجسمی
finales
U
اهنگ نهایی اخر
finale
U
اهنگ نهایی اخر
ending
U
بخش نهایی چیزی
finalising
U
بمرحله نهایی رساندن
diminishing marginal utility
U
فایده نهایی نزولی
marginal costing
U
هزینه یابی نهایی
end user
U
استفاده کننده نهایی
no wind position
U
محل نهایی هواپیما
tail end
U
قسمت نهایی انتها
terminal ballistics
U
بالیستیک نهایی گلوله
terminal repeater
U
تقویت کننده نهایی
finalizing
U
بمرحله نهایی رساندن
finalizes
U
بمرحله نهایی رساندن
finalized
U
بمرحله نهایی رساندن
finalize
U
بمرحله نهایی رساندن
finalises
U
بمرحله نهایی رساندن
finalised
U
بمرحله نهایی رساندن
ultimacy
U
حالت نهایی غائیت
backdoor
U
وسیله نهایی یا زیرجلی
final temperature
U
درجه حرارت نهایی
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
ultimate tensile stress
U
تنش کشش نهایی
endings
U
بخش نهایی چیزی
finishing strokes
U
دست کاری نهایی
final measurement
U
اندازه گیری نهایی
final decision
U
رای قطعی و نهایی
World Series
U
مسابقات نهایی بیسبال
final approach
U
مسیر نهایی فرود
margin land
U
حد نهایی بازده زمین
final heading
U
مسیر پرواز نهایی
face formwork
U
قالب بندی نهایی
final invoice
U
صورت حساب نهایی
front end
U
نرم افزار نهایی
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
margin efficiency of investment
U
بازده نهایی سرمایه گذاری
reserve price
U
قیمت نهایی بهای قطعی
diminishing marginal product
U
منحنی نزولی محصول نهایی
pay off
U
جزای کیفر نتیجه نهایی
final drive
U
چرخ گرداننده نهایی شنی
final heading
U
سمت پرواز یا حرکت نهایی
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهایی
returned
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
final protocol
U
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
printouts
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
return
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
printout
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
scope
U
نقطه توجه طرح نهایی
returns
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
returning
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
quarterfinal
U
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
surf off
U
دور نهایی مسابقه موج سواری
final shaving
U
پرداخت
[کوتاه کردن نهایی پرزها]
integrated revision
U
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
imprisonment
U
محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
finality
U
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
cupholder
U
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
greats
U
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
threshholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
tag line
U
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
thresholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
quarterfinalist
U
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
armageddon
U
مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت
all the way
U
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
in noon of night
U
در نیمه شب
moiety
U
نیمه
semis
U
نیمه
semi
U
نیمه
part way
U
نیمه
mid-
U
نیمه
stiffish
U
نیمه شق
mid
U
نیمه
midnight
U
نیمه شب
half deck
U
نیمه پل
division line
U
خط نیمه
interrupts
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
sprocket
U
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
interrupting
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
decision altitude
U
ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
semiconscious
U
نیمه بیهوش
partial fixing
U
نیمه گیرداری
semi mechanization
U
نیمه مکانیزه
semicivilized
U
نیمه متمدن
partially hearing
U
نیمه شنوا
semicinductor
U
نیمه رسانا
semi conductor
U
نیمه هادی
semicolonialism
U
نیمه مستعمراتی
semiarid
U
نیمه خشک
nocturn
U
عبادت نیمه شب
semicolonial
U
نیمه مستعمره
semicolonial
U
نیمه ازاد
semiconscious
U
نیمه هوشیار
semiconscious
U
نیمه اگاه
semi literate
U
نیمه نویسا
semi independent
U
نیمه مستقل
partially sighted
U
نیمه بینا
semi skilled
U
نیمه ماهر
quasi public
U
نیمه دولتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com