English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
subfossil U نیمه سنگواره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overlaps U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
interlap U چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
semilustrous U نیمه درخشان نیمه مجلل
semipublic U نیمه عمومی نیمه دولتی
splicing U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate U نیمه نیمه روی هم گذاشتن
lithic U سنگواره
fossil U سنگواره
zoolite U سنگواره
fossils U سنگواره
stone lily U سنگواره سوسنیان
paleontography U شرح سنگواره ها
fossilogy U سنگواره شناسی
echinite U سنگواره خارپوشت
reliquix U باقیماندههای سنگواره
fossilist U سنگواره شناس
ichnolite U سنگواره جای پا
encrinite U سنگواره خارپوست سوسنی
paleobotany U سنگواره شناسی گیاهی
A prehistoric fossil. U یک سنگواره (فسیل ) ماقبل تاریخ
fossilizes U در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
fossilize U در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
fossilising U در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
fossilises U در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
fossilised U در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
fossilizing U در اثر مرورزمان بصورت سنگواره درامدن
orohippus U سنگواره چارپایی که اسب رازاده ان میدانند
index fossil U سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
ichnite U سنگواره جای پا اثر پای فسیل شده
labyrinthodon U سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
iguanodon U سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
half life U نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june U از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
moiety U نیمه
part way U نیمه
in noon of night U در نیمه شب
division line U خط نیمه
semi U نیمه
mid U نیمه
mid- U نیمه
half deck U نیمه پل
stiffish U نیمه شق
semis U نیمه
midnight U نیمه شب
semiconscious U نیمه هوشیار
semi mechanization U نیمه مکانیزه
semiactive U نیمه فعال
semicinductor U نیمه رسانا
semi literate U نیمه نویسا
left heart U نیمه چپ قلب
megrim U درد نیمه سر
semicolonial U نیمه ازاد
semicolonial U نیمه مستعمره
semicrystalline U نیمه متبلور
semiconscious U نیمه بیهوش
semiconscious U نیمه اگاه
semicolonialism U نیمه مستعمراتی
midwatch U پاس نیمه شب
semi conductor U نیمه هادی
partial fixing U نیمه گیرداری
semi official U نیمه رسمی
second half U نیمه دوم
partially hearing U نیمه شنوا
partially sighted U نیمه بینا
quasi convex U نیمه محدب
quasi concave U نیمه مقعر
quasi commercial U نیمه بازرگانی
quasi public U نیمه عمومی
quasi public U نیمه دولتی
semi skilled U نیمه ماهر
semi trailer U نیمه یدک
semi independent U نیمه مستقل
semicivilized U نیمه متمدن
midyear U نیمه سال
preconscious U نیمه هشیار
semicinductor U نیمه هادی
semiautomatic U نیمه خودکار
semiarid U نیمه خشک
semiarboreal U نیمه درختی
semiaquatic U نیمه ابزی
middle watch U نگهبانی نیمه شب
nocturn U عبادت نیمه شب
quasi private U نیمه خصوصی
half-column U نیمه ستون
subarid U نیمه خشک
subadult U نیمه بالغ
subacute U نیمه حاد
solid state U نیمه هادی
shaly clay U رس نیمه بلوری
semivitrified U نیمه شیشهای
semitropic U نیمه گرمسیری
semitransparent U نیمه شفاف
semitranslucent U نیمه شفاف
semitranslucent U نیمه کدر
semiterrestrial U نیمه خاکی
semisynthetic U نیمه ترکیبی
semisynthetic U نیمه مصنوعی
semisolid U نیمه جامد
semiskilled U نیمه ماهر
subovate U نیمه بیضی
subsaline U نیمه شور
half-bat U آجر نیمه
dwarf wall U دیوار نیمه
aileron U نیمه لچکی
aileron U نیمه سنتوری
underemployed U نیمه کار
sub-tropical U نیمه حاره
semi-precious U نیمه گرانبها
semi-precious U نیمه بهادار
semi-final U نیمه نهایی
semi-conscious U در حال نیمه غش
semi-conscious U نیمه بیهوش
semi-conscious U نیمه هشیار
half-timbered U نیمه چوبی
semirigid U نیمه سخت
semireligious U نیمه مذهبی
semigloss U نیمه شفاف
semigloss U نیمه درخشان
semiofficial U نیمه رسمی
semiformal U نیمه رسمی
semifluid U نیمه ابکی
semifixed U نیمه ثابت
semifinal U نیمه نهایی
semierect U نیمه قائم
semierect U نیمه ایستاده
semidomesticated U نیمه اهلی
semidome U نیمه گنبد
semidivine U نیمه خدا
semidivine U نیمه الهی
semidetached U نیمه مجزا
semihard U نیمه سخت
semihard U نیمه محکم
semipublic U نیمه همگانی
semipro U نیمه حرفهای
semiprivate U نیمه خصوصی
semipermeable U نیمه تراوا
semipermanent U نیمه جاودان
semiparasitic U نیمه انگلی
semiopaque U نیمه کدر
semiopaque U نیمه شفاف
semimobile U نیمه متحرک
semilustrous U نیمه درخشنده
semilogarithmic U نیمه لگاریتمی
semilog U نیمه لگاریتمی
semiliquid U نیمه مایع
semilate U نیمه دیررس
semicrystalline U نیمه بلورین
semis U نیمه تاحدی
inchoate U نیمه تمام
semi-finals U نیمه نهایی
partial U نیمه کامل
half mast high U نیمه افراشته
half time U نیمه بازی
backcourt U نیمه دفاعی
half-mast U نیمه افراشتگی
subconsciously U نیمه اگاه
subconsciously U نیمه هشیار
midsummer U نیمه تابستان
semi finals U نیمه نهایی
halfway U نیمه راه
semi U نیمه تاحدی
half-mast U نیمه افراشتن
foreconscious U نیمه هشیاری
subliminal U نیمه خوداگاه
parboiling U نیمه پختن
half faced U نیمه کاره
parboiled U نیمه پختن
parboil U نیمه پختن
half loaded U سلاح نیمه پر
midway U نیمه راه
demigod U نیمه خدا
subconscious U نیمه اگاه
part-time U نیمه وقت
part time U نیمه وقت
before mid night U قبل از نیمه شب
half-time U نیمه نخست
first half U نیمه نخست
translucent U نیمه شفاف
parboils U نیمه پختن
brow ague U درد نیمه سر
subliminally U نیمه خوداگاه
half U نیمه نخست
draft U نیمه نهایی
drafted U نیمه نهایی
half way U نیمه راه
half tracked U نیمه شنی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com