Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
semilustrous
U
نیمه درخشنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
resplendent
U
درخشنده
glittering
U
درخشنده
golden
U
درخشنده
fulgent
U
درخشنده
effulgent
U
درخشنده
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
radiant
U
پر جلا درخشنده
glaringly
U
بطور درخشنده
refulgent
U
درخشنده متشعشع
resplendently
U
بطور درخشنده
shiner
U
چیز درخشنده
interlucent
U
درمیان درخشنده
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
photosphere
U
لایه خارجی اتمسفر خورشیدکه بسیار داغ و درخشنده میباشد
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
Mercerization
U
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
division line
U
خط نیمه
part way
U
نیمه
moiety
U
نیمه
mid
U
نیمه
half deck
U
نیمه پل
mid-
U
نیمه
stiffish
U
نیمه شق
in noon of night
U
در نیمه شب
semis
U
نیمه
midnight
U
نیمه شب
semi
U
نیمه
semi skilled
U
نیمه ماهر
half time
U
نیمه بازی
semilogarithmic
U
نیمه لگاریتمی
half tracked
U
نیمه شنی
semi conductor
U
نیمه هادی
semi official
U
نیمه رسمی
semilog
U
نیمه لگاریتمی
half way
U
نیمه راه
halvers
U
نیمه مشترک
second half
U
نیمه دوم
semiliquid
U
نیمه مایع
quasi convex
U
نیمه محدب
quasi concave
U
نیمه مقعر
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
semi literate
U
نیمه نویسا
semilate
U
نیمه دیررس
semicivilized
U
نیمه متمدن
half mast high
U
نیمه افراشته
semiautomatic
U
نیمه خودکار
semicinductor
U
نیمه رسانا
semipermeable
U
نیمه تراوا
semipermanent
U
نیمه جاودان
foreconscious
U
نیمه هشیاری
semiarid
U
نیمه خشک
semiarboreal
U
نیمه درختی
semiaquatic
U
نیمه ابزی
semiparasitic
U
نیمه انگلی
semiopaque
U
نیمه کدر
semiopaque
U
نیمه شفاف
semiactive
U
نیمه فعال
half faced
U
نیمه کاره
semi trailer
U
نیمه یدک
semierect
U
نیمه قائم
half loaded
U
سلاح نیمه پر
semimobile
U
نیمه متحرک
quasi public
U
نیمه عمومی
semihard
U
نیمه محکم
quasi public
U
نیمه دولتی
partially hearing
U
نیمه شنوا
megrim
U
درد نیمه سر
semifinal
U
نیمه نهایی
partial fixing
U
نیمه گیرداری
semierect
U
نیمه ایستاده
midwatch
U
پاس نیمه شب
midyear
U
نیمه سال
semidomesticated
U
نیمه اهلی
semidome
U
نیمه گنبد
middle watch
U
نگهبانی نیمه شب
semidivine
U
نیمه خدا
semiconscious
U
نیمه هوشیار
semidivine
U
نیمه الهی
semiconscious
U
نیمه اگاه
semidetached
U
نیمه مجزا
semiconscious
U
نیمه بیهوش
nocturn
U
عبادت نیمه شب
semifixed
U
نیمه ثابت
quasi private
U
نیمه خصوصی
semihard
U
نیمه سخت
semigloss
U
نیمه شفاف
semicinductor
U
نیمه هادی
semi mechanization
U
نیمه مکانیزه
preconscious
U
نیمه هشیار
semi independent
U
نیمه مستقل
semicrystalline
U
نیمه بلورین
semicolonial
U
نیمه ازاد
semigloss
U
نیمه درخشان
semicolonial
U
نیمه مستعمره
semiofficial
U
نیمه رسمی
semiformal
U
نیمه رسمی
left heart
U
نیمه چپ قلب
semifluid
U
نیمه ابکی
semicolonialism
U
نیمه مستعمراتی
partially sighted
U
نیمه بینا
semicrystalline
U
نیمه متبلور
parboiled
U
نیمه پختن
parboil
U
نیمه پختن
half-timbered
U
نیمه چوبی
midsummer
U
نیمه تابستان
semi-finals
U
نیمه نهایی
dwarf wall
U
دیوار نیمه
semi-conscious
U
نیمه هشیار
inchoate
U
نیمه تمام
parboiling
U
نیمه پختن
parboils
U
نیمه پختن
subfossil
U
نیمه سنگواره
part time
U
نیمه وقت
subovate
U
نیمه بیضی
subsaline
U
نیمه شور
part-time
U
نیمه وقت
half-mast
U
نیمه افراشتن
half-bat
U
آجر نیمه
half-mast
U
نیمه افراشتگی
semi-conscious
U
نیمه بیهوش
partial
U
نیمه کامل
aileron
U
نیمه سنتوری
subconsciously
U
نیمه اگاه
subconsciously
U
نیمه هشیار
subconscious
U
نیمه اگاه
subconscious
U
نیمه هشیار
drafts
U
نیمه نهایی
underemployed
U
نیمه کار
semi-conscious
U
در حال نیمه غش
aileron
U
نیمه لچکی
semi-final
U
نیمه نهایی
draft
U
نیمه نهایی
semi-precious
U
نیمه بهادار
semi-precious
U
نیمه گرانبها
drafted
U
نیمه نهایی
sub-tropical
U
نیمه حاره
half-time
U
نیمه نخست
first half
U
نیمه نخست
semivitrified
U
نیمه شیشهای
semitranslucent
U
نیمه شفاف
semitranslucent
U
نیمه کدر
backcourt
U
نیمه دفاعی
semiterrestrial
U
نیمه خاکی
semisynthetic
U
نیمه ترکیبی
semisynthetic
U
نیمه مصنوعی
before mid night
U
قبل از نیمه شب
semisolid
U
نیمه جامد
semiskilled
U
نیمه ماهر
semirigid
U
نیمه سخت
semireligious
U
نیمه مذهبی
brow ague
U
درد نیمه سر
half
U
نیمه نخست
semipublic
U
نیمه همگانی
demigod
U
نیمه خدا
semipro
U
نیمه حرفهای
semiprivate
U
نیمه خصوصی
semitransparent
U
نیمه شفاف
halfway
U
نیمه راه
half-column
U
نیمه ستون
subliminally
U
نیمه خوداگاه
subliminal
U
نیمه خوداگاه
semis
U
نیمه تاحدی
semi
U
نیمه تاحدی
translucent
U
نیمه شفاف
subacute
U
نیمه حاد
subadult
U
نیمه بالغ
subarid
U
نیمه خشک
solid state
U
نیمه هادی
semitropic
U
نیمه گرمسیری
midway
U
نیمه راه
shaly clay
U
رس نیمه بلوری
semi finals
U
نیمه نهایی
fair-weather friend
U
رفیق نیمه راهه
semi luxury goods
U
کالاهای نیمه تجملی
demi-metope
U
[نیمه چهارگوش افریز]
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods
U
کالاهای نیمه بادوام
semi killed steel
U
فولاد نیمه ارام
half-timbering
U
ساختمان نیمه چوبی
semi interquartile range
U
دامنه نیمه چارکی
semi logarithmic paper
U
کاغذ نیمه لگاریتمی
submediterranean climate
U
اقلیم نیمه مدیترانهای
semifixed
U
مهمات نیمه ثابت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com