Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
magnetic potential
U
نیروی مغناطیس رانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coercive force
U
نیروی مغناطیس زدا
contact electromotive force
U
نیروی برق رانی مجاورتی
active emf
U
نیروی برق رانی موثر
effective electromotive force
U
نیروی برق رانی موثر
remanence
U
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
dump
U
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
nuclear magnetic resonance
U
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
reenforceŠetc
U
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school
U
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
magneto electricity
U
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
torque
U
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernaut
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f
U
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary
U
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army
U
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
electromotive force
U
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force
U
نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force
U
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy
U
نیروی بالابر نیروی شناوری
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
magneto
U
مغناطیس
magnet
U
مغناطیس
magnets
U
مغناطیس
magnetzation
U
مغناطیس
magnetic
U
مغناطیس
magnetism
U
مغناطیس
remagnetizer
U
مغناطیس گر
magnetism
U
علم مغناطیس
organic magnet
U
مغناطیس الی
magnetism
U
درس مغناطیس
magnetism
U
مغناطیس شناسی
p.m.
U
مغناطیس پایدار
field coil
U
پیچک مغناطیس گر
permanent magnet
U
مغناطیس پایدار
permeability curve
U
خم مغناطیس پذیری
permeance
U
مغناطیس رسانایی
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گر
plunger magnet
U
مغناطیس پیستونی
magneto
U
دارای مغناطیس
purity magnet
U
مغناطیس خلوص
pyromagnetic
U
گرما- مغناطیس
thermomagnetic
U
گرما مغناطیس
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گر
artificial magnet
U
مغناطیس صنعتی
induced magnetism
U
مغناطیس القایی
magnetics
U
علم مغناطیس
magnetizable
U
مغناطیس پذیر
magnetization
U
مغناطیس پذیری
magnetization
U
مغناطیس گردانی
magnetic susceptibility
U
مغناطیس پذیری
magnetic explorer
U
مغناطیس یاب
magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری
magnet coil
U
پیچک مغناطیس
mag
U
مغناطیس agnetic
natural magnet
U
مغناطیس طبیعی
focusing magnet
U
مغناطیس تمرکز ده
animal magnetism
U
مغناطیس حیوانی
magnetosphere
U
مغناطیس کره
mags
U
مغناطیس agnetic
magnetization work
U
مغناطیس کنندگی
magnetometer
U
مغناطیس سنج
demagnetization
U
مغناطیس زدایی
residual magnetism
U
مغناطیس پس ماند
magnet
U
مغناطیس پایدار
ferrimagnetism
U
فری مغناطیس
residual magnetism
U
مغناطیس مانده
compound magnet
U
مغناطیس مرکب
magnetic battery
U
مغناطیس مرکب
elelctromagnetic
U
الکترو مغناطیس
magnotropism
U
مغناطیس گرایی
demagnetization
U
مغناطیس زدائی
b h cure
U
خم مغناطیس پذیری
susceptibility
U
مغناطیس پذیری
magnetization
U
مغناطیس گری
bar magnet
U
مغناطیس میلهای
magnets
U
مغناطیس پایدار
demagnetize
U
زدودن مغناطیس
residual magnetization
U
مغناطیس مانده
compensating magnet
U
مغناطیس تصحیح
remanence
U
مغناطیس مانده
magnetosphere
U
کره مغناطیس
simple magnet
U
مغناطیس ساده
inductometer
U
مغناطیس سنج
magnetization
U
مغناطیس کنندگی
magnetic compensatory
U
مغناطیس تصحیح
blow out magnet
U
مغناطیس جرقه
magnetosphere
U
مغناطیس- کره
residual magnetic induction
U
مغناطیس مانده
magnetosphere
U
مغناطیس- سپهر
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
magnetizability
U
قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetization characteristic
U
منحنی مغناطیس گردانی
negative pole
U
قطب منفی مغناطیس
magnetization vector
U
بردار مغناطیس کنندگی
blue beam magnet
U
مغناطیس اشعه ابی
magnetizing force
U
شدت مغناطیس کنندگی
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گردانی
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گردانی
magnezation intensity
U
شدت مغناطیس کنندگی
normal magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری معمولی
magnetizing
U
مغناطیس کردن یا شدن
magnetises
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
ageing of magnet
U
پیر شدن مغناطیس
ion trap magnet
U
مغناطیس یون ربا
impedance magnetometer
U
مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
demagnetizing field
U
میدان مغناطیس زدا
magnetised
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
induced magnetism
U
مغناطیس القاء شده
magnetizes
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetising
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
demagnetization factor
U
ضریب مغناطیس زدایی
magnet winding
U
سیم پیچ مغناطیس
magnetic biasing
U
مغناطیس گردانی مقدماتی
induced magnetization
U
مغناطیس گردانی القائی
air magnetic circuit
U
مدار هوایی مغناطیس
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس کنندگی
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس گری
direct current magnet
U
مغناطیس جریان مستقیم
alternating current magnet
U
مغناطیس جریان متناوب
femoral
U
رانی
crural
U
رانی
rani
U
رانی
ranee
U
رانی
allocated manpower
U
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
magnetostriction
U
تغییر شکل براثر مغناطیس
demagnetizing turns of armature
U
دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
initial susceptibility and permeability
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
permanent magnet dynamic
U
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
ideal magnetization curve
U
منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
magnetics
U
درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
oratorship
U
سخن رانی
motoring
U
اتومبیل رانی
oarsmanship
U
کرجی رانی
canoes
U
قایق رانی
salacity
U
شهوت رانی
salaciousness
U
شهوت رانی
inguinal
U
کشاله رانی
canoe
U
قایق رانی
d. of a speech
U
سخن رانی
voluptuousness
U
شهوت رانی
repression
U
واپس رانی
voluptuously
U
باشهوت رانی
ejection
U
بیرون رانی
wheelchair
U
ویلچر رانی
wheelchairs
U
ویلچر رانی
extrusion
U
روزن رانی
yachting
U
قایق رانی
magnetic reversal
U
عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
high frequency biasing
U
پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetized bar
U
میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
harness race
U
مسابقه ارابه رانی
auto drome
U
پیست اتومبیل رانی
ox goad
U
نیزه گاو رانی
pawn roller
U
پیاده رانی شطرنج
pawn push
U
پیاده رانی شطرنج
drive way
U
مسیر اتومبیل رانی
innavigable
U
غیرقابل کشتی رانی
extrudate
U
محصول روزن رانی
lectureship
U
سمت سخن رانی
pultrusion process
U
فرایند کشش رانی
lectureships
U
سمت سخن رانی
harness racing
U
ارابه رانی تک اسبه
auto racing
U
مسابقه اتومبیل رانی
salaciously
U
از روی شهوت رانی
shippable
U
قابل کشتی رانی
shipping company
U
شرکت کشتی رانی
cabotage
U
کشتی رانی ساحلی
to gratify ones passions
U
شهوت رانی کردن
to go on the stump
U
سخن رانی کردن
sprinting
U
مسابقه اتومبیل رانی
to give a lecture
U
سخن رانی کردن
ease all
U
درکرجی رانی ایست
nautically
U
از لحاظ کشتی رانی
platforms
U
سخن رانی کردن
platform
U
سخن رانی کردن
aerostation
U
کشتی رانی هوایی
funeral oration
U
سخن رانی برسرجنازه
sailing orders
U
دستور کشتی رانی
loxodromics
U
کشتی رانی در خط مایل
seaworthy
U
قابل کشتی رانی
inland navigation
U
کشتی رانی در رودخانه ها
boat
U
قایق رانی کردن
libidinously
U
از روی شهوت رانی
regattas
U
مسابقه کرجی رانی
boats
U
قایق رانی کردن
regatta
U
مسابقه کرجی رانی
compass binnacle
U
پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
magneto
U
اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
navigation river
U
رودخانه قابل کشتی رانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com