Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nuclear forces
U
نیروهای هستهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fire coordination line
U
خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
barrier forces
U
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
military services
U
نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
virtual level
U
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces
U
نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces
U
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
demarkation line
U
خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
regional forces
U
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
blue commander
U
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
alert force
U
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
atomic
U
هستهای
nuclear strike
U
تک هستهای
potential barrier
U
سد هستهای
nuclear
U
هستهای
mononuclear
U
یک هستهای
nuclear electricity
U
الکتریسیته هستهای
nuclear chemistry
U
شیمی هستهای
nuclear number
U
عدد هستهای
fission reactor
U
واکنشگاه هستهای
fission bomb
U
بمب هستهای
nuclear radiation
U
تشعشع هستهای
core memory
U
حافظه هستهای
nuclear transformation
U
تبدیل هستهای
nucleonics
U
فیزیک هستهای
nuclear power station
U
نیروگاه هستهای
nuclear structure
U
ساختار هستهای
nuclear power
U
انرژی هستهای
nuclear power
U
نیروی هستهای
nuclear reaction
U
فرایند هستهای
nuclear reaction
U
واکنش هستهای
nuclear pile
U
پیل هستهای
core storage
U
انباره هستهای
nuclear fission
U
انشقاق هستهای
fission
U
شکاف هستهای
transmutation
U
تبدیل هستهای
fusions
U
جوش هستهای
nuclear technology
U
تکنولوژی هستهای
fusion
U
جوش هستهای
nuclear engineering
U
تکنولوژی هستهای
mononuclear
U
سلول یک هستهای
nuclear energy
U
انرژی هستهای
nuclear detector
U
اشکارساز هستهای
nuclear corrosion
U
فرسایش هستهای
nuclear configuration
U
ترکیب هستهای
necleo synthesis
U
سنتز هستهای
nuclear fission
U
شکافت هستهای
nuclear family
U
خانواده هستهای
nuclear families
U
خانواده هستهای
nuclear reactors
U
واکنشگاه هستهای
nuclear reactors
U
راکتور هستهای
nuclear reactor
U
واکنشگاه هستهای
nuclear reactor
U
راکتور هستهای
thermonuclear
U
گرمای هستهای
nuclear fusion
U
همجوشی هستهای
nuclear fusion
U
ذوب هستهای
fission
U
شکافت هستهای
nuclear fusion
U
گداخت هستهای
nuclear fusion
U
گداز هستهای
nuclear binding energy
U
انرژی اتصال هستهای
internuclear distance
U
فاصله بین هستهای
nuclear power plant
U
تاسیسات انرژی هستهای
fusion energy
U
انرژی همجوشی هستهای
nuclear power production
U
تولید انرژی هستهای
nuclear biological chemical
U
شیمیایی میکربی هستهای
slug
U
میزان سازی هستهای
fusion
U
عمل ترکیب هستهای
fusions
U
عمل ترکیب هستهای
slugged
U
میزان سازی هستهای
nuclear fusion energy
U
انرژی ذوب هستهای
slugs
U
میزان سازی هستهای
thermonuclear reaction
U
واکنش گرما- هستهای
thermonuclear
U
بمب هستهای حرارتی
armed services
U
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
radiological
U
رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
contingent effects
U
اثرات احتمالی انفجار هستهای
attack nuclear carrier
U
ناو هواپیمابر افندی هستهای
lymphocytosis
U
ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
nuclear submarine
U
زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
fusion reactor
U
راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
fission
U
تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
dwarf dud
U
جنگ افزار هستهای عمل نکرده
naval forces
U
نیروهای دریایی
irregular forces
U
نیروهای نامنطم
irregular forces
U
نیروهای چریکی
battalions
U
نیروهای ارتشی
battalion
U
نیروهای ارتشی
services
U
نیروهای مسلح
market forces
U
نیروهای بازار
services
U
نیروهای سه گانه
armed forces
U
نیروهای مسلح
irregular
U
نیروهای نامنطم
lateral forces
U
نیروهای عرضی
blue forces
U
نیروهای ابی
army of occupation
U
نیروهای اشغالی
political forces
U
نیروهای سیاسی
enemy forces
U
نیروهای دشمن
combat forces
U
نیروهای رزمی
blue forces
U
نیروهای خودی
differential forces
U
نیروهای دیفرانسیلی
opposing forces
U
نیروهای متخاصم
combined forces
U
نیروهای مرکب
component forces
U
نیروهای مولفه
army forces
U
نیروهای زمینی
garrison forces
U
نیروهای پادگانی
screening forces
U
نیروهای پاسیور
ground forces
U
نیروهای زمینی
frontalier
U
نیروهای مرزی
friendly forces
U
نیروهای خودی
forces of production
U
نیروهای تولید
nominal weapon
U
جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
elodea
U
جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
fundamental interactions
U
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
fundamental forces
U
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
tactical reserve
U
نیروهای احتیاط تاکتیکی
reserve mobilization
U
بسیج نیروهای احتیاط
van der waals forces
U
نیروهای وان در والس
opposing forces
U
نیروهای درگیر نبرد
restraining forces
U
نیروهای مهار کننده
castrum
U
[کمپ نیروهای رومی]
nato forces
U
نیروهای پیمان ناتو
action
U
اشغال نیروهای جنگی
assigned forces
U
نیروهای زیر امر
actions
U
اشغال نیروهای جنگی
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
paramilitaries
U
نیروهای شبه نظامی
paramilitary
U
نیروهای شبه نظامی
balance collective forces
U
نیروهای کلی متعادل
establishing authority
U
فرماندهی نیروهای اب خاکی
amphibious striking forces
U
نیروهای ضربتی اب خاکی
conventional forces
U
نیروهای رزمی معمولی
armed forces courier
U
پیک نیروهای مسلح
armed forces police
U
دژبان نیروهای مسلح
dipole dipole forces
U
نیروهای دو قطبی- دوقطبی
endomixis
U
تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
special forces
U
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
contingencey forces
U
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
attack carrier striking forces
U
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
residual force
U
نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .
U
درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
establishing authority
U
مقام مسئول نیروهای اب خاکی
international date line
U
خط تقسیم نیروهای بین المللی
joint
U
مشترک بین نیروهای مسلح
inducing
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
m day force
U
نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
orange forces
U
علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
sum of all external forces
U
حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
joint exercise
U
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
opposing
U
مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
counter vailing power
U
تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
diffraction loading
U
منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
international peace force
U
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
armed forces
U
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
operating force
U
نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
fission products
U
عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
radioactivity
U
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
seato forces
U
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
to rally scattered troops
U
جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
peace keeping forces
U
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
group dynamics
U
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
joint servicing
U
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
center of thrust
U
امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
peace force
U
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
joint operations
U
عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
service element
U
عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
inductor
U
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
warned protected
U
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
monroe effect
U
اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
controlled thermonuclear reaction
U
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
jan grid
U
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
warned exposed
U
قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
national infrastructure
U
سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national component
U
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
charactristic curve
U
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
joint petroleum office
U
دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
tac log group
U
گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
undamped
U
نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
hunter killer
U
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
sagging
U
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
contra rotating
U
دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
boostrap operation
U
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
unified command
U
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
pure bending
U
حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
component forces
U
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
special forces
U
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
combined arms army
U
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
permalloy
U
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
army forces
U
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
joint
U
نیروهای مشترک عملیات مشترک
transfer order
U
دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
radiological monitoring
U
ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
european unclear a energy agency
U
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
orientation forces
U
نیروهای دو قطبی- دو قطبی
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com