English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dipole dipole forces U نیروهای دو قطبی- دوقطبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dipole dipole coupling U جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
orientation forces U نیروهای دو قطبی- دو قطبی
fire coordination line U خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
barrier forces U نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
military services U نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
transient forces U نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces U نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
polar regions U مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
package forces U نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
demarkation line U خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
regional forces U نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
blue commander U فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
polar plot U روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
dipole U دوقطبی
bipolar U دوقطبی
polarizer U دوقطبی کننده
diode U لامپ دوقطبی
magnetic dipole U دوقطبی مغناطیسی
dipole moment U گشتاور دوقطبی
dipole dipole bond U پیوند دو قطبی- دو قطبی
magnetic dipole radiation U تشعشع دوقطبی مغناطیسی
ion dipole interaction U بر هم کنش یون دوقطبی
line to line fault U اتصال کوتاه دوقطبی
polarizing U قطبش دادن دوقطبی ساختن
polarize U قطبش دادن دوقطبی ساختن
polarising U قطبش دادن دوقطبی ساختن
polarizes U قطبش دادن دوقطبی ساختن
polarises U قطبش دادن دوقطبی ساختن
polarised U قطبش دادن دوقطبی ساختن
diode U دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
rectifier U دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
alert force U نیروهای اماده باش نیروهای اماده
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
circumpolar constellation U صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
armed services U قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
opposing forces U نیروهای متخاصم
differential forces U نیروهای دیفرانسیلی
armed forces U نیروهای مسلح
combined forces U نیروهای مرکب
army forces U نیروهای زمینی
component forces U نیروهای مولفه
army of occupation U نیروهای اشغالی
ground forces U نیروهای زمینی
nuclear forces U نیروهای هستهای
combat forces U نیروهای رزمی
blue forces U نیروهای ابی
naval forces U نیروهای دریایی
blue forces U نیروهای خودی
irregular U نیروهای نامنطم
services U نیروهای مسلح
political forces U نیروهای سیاسی
lateral forces U نیروهای عرضی
irregular forces U نیروهای چریکی
irregular forces U نیروهای نامنطم
forces of production U نیروهای تولید
friendly forces U نیروهای خودی
garrison forces U نیروهای پادگانی
enemy forces U نیروهای دشمن
market forces U نیروهای بازار
frontalier U نیروهای مرزی
services U نیروهای سه گانه
battalions U نیروهای ارتشی
battalion U نیروهای ارتشی
screening forces U نیروهای پاسیور
opposing forces U نیروهای درگیر نبرد
landing forces U نیروهای پیاده شونده
nato forces U نیروهای پیمان ناتو
reserve mobilization U بسیج نیروهای احتیاط
tactical reserve U نیروهای احتیاط تاکتیکی
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
restraining forces U نیروهای مهار کننده
van der waals forces U نیروهای وان در والس
armed forces police U دژبان نیروهای مسلح
fundamental interactions U نیروهای بنیادی [فیزیک]
assigned forces U نیروهای زیر امر
paramilitaries U نیروهای شبه نظامی
castrum U [کمپ نیروهای رومی]
fundamental forces U نیروهای بنیادی [فیزیک]
paramilitary U نیروهای شبه نظامی
action U اشغال نیروهای جنگی
actions U اشغال نیروهای جنگی
armed forces courier U پیک نیروهای مسلح
balance collective forces U نیروهای کلی متعادل
amphibious striking forces U نیروهای ضربتی اب خاکی
establishing authority U فرماندهی نیروهای اب خاکی
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . U درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
joint U مشترک بین نیروهای مسلح
contingencey forces U نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
establishing authority U مقام مسئول نیروهای اب خاکی
residual force U نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
attack carrier striking forces U نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
special forces U نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
counter vailing power U تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
sum of all external forces U حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
m day force U نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
international peace force U نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
operating force U نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
joint exercise U تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
opposing U مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
diffraction loading U منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
armed forces U مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
orange forces U علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
homopolar U هم قطبی
bipolar U دو قطبی
arctic U قطبی
unipolar U تک قطبی
dipole U دو قطبی
diode U دو قطبی
polar U قطبی
double pole U دو قطبی
unipolar U یک قطبی
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
joint operations U عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
joint servicing U دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
service element U عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
peace force U نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
center of thrust U امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
to rally scattered troops U جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
peace keeping forces U نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
polar transmission U مخابره قطبی
one pole switch U کلید یک قطبی
north star U ستاره قطبی
polar bond U پیوند قطبی
polar compound U ترکیب قطبی
polar angle U زاویه قطبی
polar coordinates U مختصات قطبی
polar coordinate U مختصات قطبی
polar diagram U نقشه قطبی
polarization current U جریان قطبی
pole armature U ارمیچر قطبی
polestar U ستاره قطبی
single contact switch U کلید یک قطبی
terminal voltage U ولتاژ قطبی
polarizing filter U صافی قطبی
triode U لامپ سه قطبی
two electrode valve U لامپ دو قطبی
two terminal network U شبکه دو قطبی
unipolarity U حالت یک قطبی
polar distance U فاصله قطبی
polar molecule U مولکول قطبی
polar relay U رله قطبی
polarized relay U رله قطبی
polar solvent U حلال قطبی
polar variable U متغیر قطبی
polar vector U بردار قطبی
polar vortex U ورتکس قطبی
polar winds U بادهای قطبی
polaris U ستاره قطبی
unipolar armature U ارمیچر تک قطبی
Pole Star U ستاره قطبی
polarises U قطبی کردن
polarising U قطبی کردن
arctic basin U حوضچه قطبی
dipolar ion U یون دو قطبی
diode U لامپ دو قطبی
arctic regions U نواحی قطبی
polarised U قطبی کردن
polarities U تمایل قطبی
crystal rectifier U دو قطبی بلورین
loadstar U ستاره قطبی
lodestar U ستاره قطبی
hexode U لامپ شش قطبی
hexod U لامپ شش قطبی
electric dipole U دو قطبی الکتریسیته
fitchet U گربه قطبی
dipole moment U گشتاور دو قطبی
foumart U گربه قطبی
four pole U چهار قطبی
dipole interaction U بر هم کنش دو قطبی
polarizing U قطبی کردن
polarizes U قطبی کردن
polarize U قطبی کردن
electric doublet U دو قطبی الکتریسیته
dipole antenna U انتن دو قطبی
lodestaror load U ستاره قطبی
polarization U قطبی سازی
polarity U تمایل قطبی
moment of a dipole U گشتاور دو قطبی
multi contact U چند قطبی
multipolar U چند قطبی
polarities U ویژگی قطبی
bipolar cells U یاختههای دو قطبی
multipole U چند قطبی
magnetic doublet U دو قطبی مغناطیسی
polarity U ویژگی قطبی
aurora U شفق قطبی
polarization U قطبی شدگی
polarized U قطبی شده
zwitterion U یون دو قطبی
arctic regions U مناطق قطبی
monroe effect U اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
circumpolar stars U ستارگان پیرا قطبی
polarize U قطبی کردن یا شدن
unipolar U سلولهای عصبی یک قطبی
duopoly U انحصار دو قطبی فروش
duopsony U انحصار دو قطبی خرید
triode amplifier U فزون ساز سه قطبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com