Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
fire coordination line
U
خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
barrier forces
U
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
military services
U
نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
contingencey forces
U
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
assigned forces
U
نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
package forces
U
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
service element
U
عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
joint operations
U
عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
national infrastructure
U
سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national component
U
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
joint petroleum office
U
دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
demarkation line
U
خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
holding area
U
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
blue commander
U
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
regional forces
U
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
component forces
U
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
transients
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transient
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
alert force
U
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
joint
U
نیروهای مشترک عملیات مشترک
transfer area
U
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer order
U
دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
ratline
U
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
armed services
U
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
differential forces
U
نیروهای دیفرانسیلی
battalion
U
نیروهای ارتشی
political forces
U
نیروهای سیاسی
irregular forces
U
نیروهای نامنطم
irregular forces
U
نیروهای چریکی
armed forces
U
نیروهای مسلح
irregular
U
نیروهای نامنطم
ground forces
U
نیروهای زمینی
garrison forces
U
نیروهای پادگانی
frontalier
U
نیروهای مرزی
friendly forces
U
نیروهای خودی
screening forces
U
نیروهای پاسیور
enemy forces
U
نیروهای دشمن
forces of production
U
نیروهای تولید
battalions
U
نیروهای ارتشی
services
U
نیروهای مسلح
combat forces
U
نیروهای رزمی
lateral forces
U
نیروهای عرضی
blue forces
U
نیروهای ابی
blue forces
U
نیروهای خودی
army of occupation
U
نیروهای اشغالی
market forces
U
نیروهای بازار
army forces
U
نیروهای زمینی
component forces
U
نیروهای مولفه
naval forces
U
نیروهای دریایی
services
U
نیروهای سه گانه
opposing forces
U
نیروهای متخاصم
combined forces
U
نیروهای مرکب
nuclear forces
U
نیروهای هستهای
tactical reserve
U
نیروهای احتیاط تاکتیکی
amphibious striking forces
U
نیروهای ضربتی اب خاکی
armed forces courier
U
پیک نیروهای مسلح
reserve mobilization
U
بسیج نیروهای احتیاط
paramilitaries
U
نیروهای شبه نظامی
paramilitary
U
نیروهای شبه نظامی
armed forces police
U
دژبان نیروهای مسلح
actions
U
اشغال نیروهای جنگی
dipole dipole forces
U
نیروهای دو قطبی- دوقطبی
restraining forces
U
نیروهای مهار کننده
castrum
U
[کمپ نیروهای رومی]
action
U
اشغال نیروهای جنگی
nato forces
U
نیروهای پیمان ناتو
assigned forces
U
نیروهای زیر امر
balance collective forces
U
نیروهای کلی متعادل
van der waals forces
U
نیروهای وان در والس
conventional forces
U
نیروهای رزمی معمولی
establishing authority
U
فرماندهی نیروهای اب خاکی
opposing forces
U
نیروهای درگیر نبرد
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
fundamental interactions
U
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
fundamental forces
U
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
establishing authority
U
مقام مسئول نیروهای اب خاکی
attack carrier striking forces
U
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
joint
U
مشترک بین نیروهای مسلح
residual force
U
نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
international date line
U
خط تقسیم نیروهای بین المللی
special forces
U
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .
U
درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
joint exercise
U
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
counter vailing power
U
تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
m day force
U
نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
armed forces
U
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
diffraction loading
U
منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
international peace force
U
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
operating force
U
نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
opposing
U
مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
sum of all external forces
U
حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
orange forces
U
علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
seato forces
U
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
peace force
U
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
peace keeping forces
U
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
center of thrust
U
امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
group dynamics
U
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
joint servicing
U
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
to rally scattered troops
U
جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
monroe effect
U
اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
warned protected
U
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
jan grid
U
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
warned exposed
U
قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
tac log group
U
گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
charactristic curve
U
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
hunter killer
U
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
undamped
U
نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
sagging
U
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
contra rotating
U
دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
boostrap operation
U
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
unified command
U
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
pure bending
U
حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
special forces
U
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
printed
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
prints
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
combined arms army
U
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
lay-bys
U
منطقه توقف
lay by
U
منطقه توقف
lay-by
U
منطقه توقف
rendezvous area
U
منطقه تجمع موقت
permalloy
U
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
crossing area
U
منطقه عبور
caution area
U
منطقه عبور بااحتیاط
ramps
U
منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
ramp
U
منطقه اصلی توقف هواپیما درفرودگاه
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
safe conducts
U
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
safe-conducts
U
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
restricted area
U
منطقه منع عبور ومرور
safe conduct
U
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
army forces
U
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
indirect transition
U
عبور یا انتقال غیرمستقیم
airport traffic area
U
منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
area of operation
U
منطقه عملیات
temporary storage
U
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
advisory area
U
منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
outrun
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outrunning
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outruns
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
staging area
U
منطقه شروع عملیات
area security
U
تامین منطقه عملیات
air surface zone
U
منطقه عملیات ضد زیردریایی
air area operations
U
عملیات منطقه هوایی
aerospace projection operations
U
بالای منطقه عملیات
zone of action
U
منطقه عملیات یکان
line of drift
U
خط انتقال مجروحین به منطقه عقب
data transfer operations
U
عملیات انتقال داده
inhibit
U
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits
U
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
area coordination group
U
گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
assault area diagram
U
نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
proportional clothing
U
لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
holdees
U
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
orientation forces
U
نیروهای دو قطبی- دو قطبی
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
operating bridge
U
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
swapped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
suspension of arms
U
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
protempore
U
موقت شاغل مقامی بطور موقت
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
wading crossing
U
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com