Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
damp land pit curing
U
نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fog curing room
U
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
rolling press
U
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
VidCap
U
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
write
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
in vitro
U
درازمایشگاه
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
check sum
U
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
mags
U
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mag
U
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
humidistat
U
اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی
hygrograph
U
دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
matched samples
U
نمونههای همتا
matched samples
U
نمونههای جور
carry over
<idiom>
U
برای بعد نگهداری کردن
optimum moisture
U
رطوبت بهینه رطوبت مناسب
lay up
<idiom>
U
ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
bone-house
U
[جایی برای نگهداری استخوان مردگان]
for keeps
U
برای نگهداری همیشگی بعنوان یادگار
deep cycling
U
روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
housekeeping
U
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
service time window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
maintenance window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
cassette
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassettes
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
microprogram
U
وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
bit map
U
ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
pontage
U
مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
topping lift
U
طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
oxygen bottle
U
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
off screen buffer
U
فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
pounds
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
CD
U
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
cinerarium
U
[گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
pounding
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
CDs
U
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
pounded
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pound
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
corrective maintenance
U
نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
archive
U
فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
storing
U
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
fishnet
U
نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
store
U
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
controlled environment
U
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
head-shrinker
U
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinkers
U
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
toolbox
U
جعبه حاوی قط عات لازم برای تعمیر , نگهداری و نصب قط عات
bad debt
U
طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
bad debts
U
طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
samplers
U
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
sampler
U
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
caged storage
U
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
maintenance
U
تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
statitizing
U
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
deletion
U
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
experimental
U
ازمایشی
tentative
U
ازمایشی
thrust
U
تک ازمایشی
thrusting
U
تک ازمایشی
thrusts
U
تک ازمایشی
experimental psychology
U
روانشناسی ازمایشی
test run
U
رانش ازمایشی
empiric
U
ازمایشی تجربی
experimental variable
U
متغیر ازمایشی
dry run
U
اجرای ازمایشی
tentative plan
U
طرح ازمایشی
experimental method
U
روش ازمایشی
experimental probability
U
احتمال ازمایشی
studies
U
طرح ازمایشی
test specimen
U
نمونه ازمایشی
experimental extinction
U
خاموشی ازمایشی
experimental group
U
گروه ازمایشی
test data
U
دادههای ازمایشی
test pattern
U
طرح ازمایشی
study
U
طرح ازمایشی
experimental error
U
خطای ازمایشی
test piece
U
نمونه ازمایشی
experimental data
U
دادههای ازمایشی
test pit
U
گودال ازمایشی
experimental control
U
کنترل ازمایشی
studying
U
طرح ازمایشی
test run
U
اجرای ازمایشی
tentatively
U
بطور ازمایشی
trail run
U
رانش ازمایشی
proof load
U
بار ازمایشی
probation
U
دوره ازمایشی
pilot
U
راندن ازمایشی
pilot model
U
نمونه ازمایشی
piloted
U
راندن ازمایشی
pilots
U
راندن ازمایشی
on probation
U
در دوره ازمایشی
sampling offer
U
عرضه ازمایشی
trial offer
U
عرضه ازمایشی
tentative
U
ازمایشی موقت
tentative
U
به طور ازمایشی
probatory
U
ازمایشی اکتشافی
probative
U
ازمایشی اکتشافی
trial run
U
استفاده ازمایشی
trial runs
U
استفاده ازمایشی
check problem
U
مسئله ازمایشی
prep
U
مسابقه ازمایشی
bore hole
U
چاه ازمایشی
Test match
U
مسابقه ازمایشی
Test matches
U
مسابقه ازمایشی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
dead load
U
بار ازمایشی
trial shot
U
تیر ازمایشی
probationary period
U
دوره ازمایشی
trial balance
U
ترازنامه ازمایشی
trial hole
U
چاه ازمایشی
trial function
U
تابع ازمایشی
trial elevation
U
درجه ازمایشی
trial balance
U
تراز ازمایشی
trial shot
U
گلوله ازمایشی
test point
U
سوزن ازمایشی
prototypes
U
نمونه ازمایشی
measuring well
U
چاه ازمایشی
prototype
U
نمونه ازمایشی
pilot model
U
مدل ازمایشی
trial order
U
سفارش ازمایشی
check sweeping
U
مین روبی ازمایشی
prolusion
U
مقاله ازمایشی تمهید
wind sprint
U
مسابقه ازمایشی دو سرعت
quasi experimental designs
U
طرحهای شبه ازمایشی
sketched
U
پیش نویس ازمایشی
testable
U
امتحان پذیر ازمایشی
search sweeping
U
مین روبی ازمایشی
experimental neurosis
U
روان رنجوری ازمایشی
sketch
U
پیش نویس ازمایشی
trial
U
ازمایش کردن ازمایشی
trials
U
ازمایش کردن ازمایشی
trial trip
U
مسافرت ازمایشی یا امتحانی
sketches
U
پیش نویس ازمایشی
dewiness
U
رطوبت
dampest
U
رطوبت
humidity
U
رطوبت
wets
U
رطوبت
wet
U
رطوبت
moistness
U
رطوبت
moisteness
U
رطوبت
miosture
U
رطوبت
moisture
U
رطوبت
precipitation
U
رطوبت
precipitation
U
در صد رطوبت
humidity of the atmosphere
U
رطوبت جو
dampers
U
رطوبت
wetted
U
رطوبت
dampness
U
رطوبت
Humidifier
U
رطوبت زن
wettest
U
رطوبت
damp
U
رطوبت
tamp
U
دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
shakedown
U
دوره ازمایشی عملیات ناو
trialling
U
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
dehumidify
U
رطوبت گرفتن
dehumidification
U
رطوبت زدایی
mesic
U
نیازمند به رطوبت
precipitation
U
میزان رطوبت
psychrometer
U
رطوبت سنج
impermeable
U
رطوبت ناپذیر
desicant
U
رطوبت گیر
permeable
U
رطوبت پذیر
relative humidity
U
رطوبت نسبی
absolute humidity
U
رطوبت مطلق
air moisture
U
رطوبت هوا
air humidity
U
رطوبت هوا
air dry
U
بدون رطوبت
water content
U
درصد رطوبت
sebaceous humour
U
رطوبت شحمی
mustiness
U
بوی رطوبت
moisture determination
U
تعیین رطوبت
moisture content
U
مقدار رطوبت
hygrosensitive
U
حساس به رطوبت
water proof
U
رطوبت ناپذیر
the vitreoud humour
U
رطوبت زجاجیه
hygroscope
U
رطوبت نما
free moisture
U
رطوبت ازاد
hygrometer
U
رطوبت سنج
hydrometer
U
رطوبت سنج
humidification
U
رطوبت افزایی
capillary
U
رطوبت موئینهای
capillaries
U
رطوبت موئینهای
hygrometry
U
رطوبت سنجی
free moisture
U
رطوبت سطحی
synovia
U
رطوبت مفصلی
humidity
U
میزان رطوبت
surface moisture
U
رطوبت سطحی
specific humidity
U
رطوبت ویژه
humidity
U
چگالی رطوبت
soil moisture
U
رطوبت خاک
humidity
U
غلظت رطوبت
hyalitis
U
اماس رطوبت شیشهای
aqueous corrosion
U
پوسیدگی در اثر رطوبت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com