Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
depositery
U
نگهدارنده سپرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
depositor
U
صاحب سپرده سپرده گذار
purchase price variance
U
سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
barbette
U
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
support
U
نگهدارنده
adherent electrode
U
نگهدارنده
holders
U
نگهدارنده
holder
U
نگهدارنده
lashing
U
نگهدارنده
retentive
U
نگهدارنده
preserver
U
نگهدارنده
skeg
U
نگهدارنده
retainer
U
گیره نگهدارنده
maintaining stimulus
U
محرک نگهدارنده
struts
U
قفل نگهدارنده
strut
U
قفل نگهدارنده
handles
U
گیره نگهدارنده
handle
U
گیره نگهدارنده
retainers
U
گیره نگهدارنده
magnet holder
U
نگهدارنده اهنربا
cable guard
U
نگهدارنده کابل
conservator
U
نگهدارنده محافظ
arrester gear
U
سیم نگهدارنده
arm rest
U
اهرم نگهدارنده
fuse carrier
U
نگهدارنده فیوز
fuse holder
U
نگهدارنده فیوز
gas holder
U
نگهدارنده گاز
absorptive terrace
U
تراس نگهدارنده اب
dolly
U
پیش نگهدارنده
dollies
U
پیش نگهدارنده
holding coil
U
پیچک نگهدارنده
holding flange
U
لبه نگهدارنده
riding anchor
U
لنگر نگهدارنده
shaft bracket
U
نگهدارنده محور
workholder
U
نگهدارنده قطعه
strutted
U
قفل نگهدارنده
sustentacular
U
نگهدارنده محافظ
pendant
U
طناب نگهدارنده
pendants
U
طناب نگهدارنده
guarantee
U
سپرده
fiduciary
U
سپرده
deposits
U
سپرده
deposits
U
: سپرده
deposit
U
سپرده
depositary
U
سپرده
guaranteed
U
سپرده
deposit
U
: سپرده
trust fund
U
سپرده
guarantees
U
سپرده
storm water retention tank
U
منبعهای نگهدارنده اب باران
gimbals
U
محور نگهدارنده جایرو
stakeholder
U
نگهدارنده بانک در قمار
detent
U
ضامن نگهدارنده مین
detent
U
ازادکننده مین نگهدارنده
detent
U
شیطانک نگهدارنده گیره
pistol clasp
U
گیره نگهدارنده طپانچه
die shoe
U
قاب نگهدارنده ورق
bracket
U
[ستون نگهدارنده دیوار]
downhaul
U
طناب نگهدارنده دکل
magnetic latching relay
U
رله نگهدارنده مغناطیسی
lathe tool holder
U
نگهدارنده تیغه تراش
holding ground
U
محوطه نگهدارنده لنگر
geneva stop
U
سیستم نگهدارنده فیلم
distance line
U
طناب نگهدارنده ناوها
battery box leg
U
پایه نگهدارنده باطری
rigging
U
طنابهای نگهدارنده دکل
holds
U
گیره اتصالی نگهدارنده
sustaining
U
نگهدارنده ادامه دهنده
hold
U
گیره اتصالی نگهدارنده
brake shoe carrier
U
نگهدارنده کفشک ترمز
idle deposit
U
سپرده بلااستفاده
fixed term deposit
U
سپرده ثابت
foreign deposit
U
سپرده خارجی
guarantee fund
U
سپرده تضمینی
money on d.
U
پول سپرده
deposit accounts
U
حساب سپرده
recognizance
U
سپرده التزامی
legal deposit
U
سپرده قانونی
quasi deposit
U
شبه سپرده
money on deposit
U
پول سپرده
trust fund
U
وجوه سپرده
trust fund
U
سپرده امانی
idle deposit
U
سپرده راکد
fiduciary
U
امانتی سپرده
demand deposit
U
سپرده جاری
guarantee
U
وثیقه سپرده
deposit ratio
U
نسبت سپرده
guarantees
U
وثیقه سپرده
deposit account
U
حساب سپرده
certificate of deposit
U
گواهی سپرده
guaranteed
U
وثیقه سپرده
appropriation refund
U
بازپرداخت سپرده
appropriation title
U
عنوان سپرده
bank deposit
U
سپرده بانکی
demand deposit
U
سپرده دیداری
jam cleat
U
قلاب نگهدارنده طناب قایق
hanging-buttress
U
[پشت بند نگهدارنده]
[معماری]
preventive
U
ماده نگهدارنده وسایل نگهداری
open allotment
U
حساب سپرده باز
depositary for a fund
U
سپرده برای یک صندوق
certificate of deposit
U
گواهی پول سپرده
appropriation receipt
U
رسید سپرده قانونی
banking deposit account
U
حساب سپرده بانکی
depositery
U
محل نگهداری سپرده
certificate of deposits
U
گواهی نامه سپرده
appropriation reimbur sement
U
تامین سپرده یاوثیقه
deposit slip
U
اعلامیه پرداخت سپرده
struts
U
ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
strut
U
ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
fuzewell liner
U
بوش نگهدارنده خرج بوستر ماسوره
strutted
U
ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
loan on deposit
U
اعطای وام به وثیقه سپرده
deposit multiplier
U
ضریب بهم فزاینده سپرده
Money entrusted to my care .
U
پولی که با مانت نزد من سپرده شد
platen
U
نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
gimbal
U
سوارکردن قطعهای بریک حلقه نگهدارنده ازاد
spar
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
spars
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
sparred
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
army deposit fund
U
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
console
U
کنسول
[نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
MCA
U
بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
demand deposit
U
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
nursling or nurse
U
کودکی به دست دایه یا پرستار سپرده شده است
pass book
U
برای صاحب سپرده نگاه میدارد دفترنسیه دکاندار
inspectorates
U
رسد بانی بخشی که بدست رسدبانی سپرده شده باشد
inspectorate
U
رسد بانی بخشی که بدست رسدبانی سپرده شده باشد
crotch
U
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches
U
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
gaff
U
میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
sprays
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
escrow
U
موافقت نامه بین دونفرکه بامانت نزدشخص ثالثی سپرده شودوتاحصول شرایط بخصوص بدون اعتبارباشد
bore reset
U
وسیله نگهدارنده کلینومتر پایه نصب کلینومتر در داخل لوله
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
upfront payment
U
پول بیعانه
[پیش بها]
[پیش پرداخت]
[سپرده]
[ودیعه]
bell-cage
U
[ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
fixed capital
U
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
fuse unit
U
رابط فیوز نگهدارنده فیوز
forwarded
<adj.>
<past-p.>
U
سپرده شده
[داده شده]
delivered
<adj.>
<past-p.>
U
سپرده شده
[داده شده]
consigned
<adj.>
<past-p.>
U
سپرده شده
[داده شده]
committed
<adj.>
<past-p.>
U
سپرده شده
[داده شده]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com