Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
first watch
U
نگهبانی شامگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
retreat
U
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
evening parade
U
رژه شامگاه مراسم شامگاه
retreats
U
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreating
U
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreated
U
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
sentinels
U
دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
sentinel
U
دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
duty roster
U
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
eve
U
شامگاه
evening parade
U
شامگاه
dewfall
U
شامگاه
eventide
U
شامگاه
dew fall
U
شامگاه
even fall
U
شامگاه
sunset
U
شامگاه
sunsets
U
شامگاه
evensong
U
سرود شامگاه
crepuscle
U
سرخی بامداد یا شامگاه
crepuscule
U
سرخی بامداد یا شامگاه
evening gun
U
توپ سلام شامگاه
crepuscular birds
U
مرغابی که درسرخی شامگاه بیرون می اید
watches
U
نگهبانی
watching
U
نگهبانی
trick
U
نگهبانی
watch
U
نگهبانی
watched
U
نگهبانی
out post
U
نگهبانی
wardenship
U
نگهبانی
tricking
U
نگهبانی
tricked
U
نگهبانی
protectorship
U
نگهبانی
sentry boxes
U
اتاقک نگهبانی
chaperon
U
نگهبانی کردن
watchtower
U
برج نگهبانی
watchtowers
U
برج نگهبانی
watching
U
پاس نگهبانی
sentry box
U
اتاقک نگهبانی
duty roster
U
لوحه نگهبانی
second dog watch
U
نگهبانی دوم
radar quardship
U
نگهبانی رادار
stand guard
U
نگهبانی دادن
middle watch
U
نگهبانی نیمه شب
to nount guard
U
به نگهبانی رفتن
to stand sentinel
U
نگهبانی کردن
first dog watch
U
نگهبانی اول
cavalier
U
سکوی نگهبانی
on sentry
U
مامور نگهبانی
orderly officen
U
افسر نگهبانی
set the watch
U
تنظیم نگهبانی
off duty
U
خارج از نگهبانی
chaperone
U
نگهبانی کردن
guards
U
نگهبانی دادن
escort
U
نگهبانی کردن
escorted
U
نگهبانی کردن
escorting
U
نگهبانی کردن
escorts
U
نگهبانی کردن
relieve
U
تعویض نگهبانی
relieves
U
تعویض نگهبانی
relieving
U
تعویض نگهبانی
guarding
U
نگهبانی دادن
guard
U
نگهبانی دادن
chaperones
U
نگهبانی کردن
chaperons
U
نگهبانی کردن
sentinel
U
نگهبانی کردن
sentinels
U
نگهبانی کردن
roster
U
صورت نگهبانی
rosters
U
صورت نگهبانی
sentries
U
قراول نگهبانی
sentry
U
قراول نگهبانی
watch
U
پاس نگهبانی
watch
U
نگهبانی دادن
watched
U
پاس نگهبانی
tricking
U
نوبت نگهبانی
tricked
U
نوبت نگهبانی
trick
U
نوبت نگهبانی
watching
U
نگهبانی دادن
watches
U
نگهبانی دادن
watches
U
پاس نگهبانی
watched
U
نگهبانی دادن
port watch
U
پست نگهبانی بندر
duty
U
ماموریت خدمت نگهبانی
main guard
U
پست نگهبانی اصلی
watch and ward
U
حق نگهبانی روزانه و شبانه
watch bill
U
لوحه نگهبانی ناو
first dogwatch
U
نوبت نگهبانی عصر
off duty
U
مرخصی راحتی نگهبانی
tricked
U
مدت زمان پست نگهبانی
tricking
U
مدت زمان پست نگهبانی
look out
U
نگهبانی کردن موافب بودن
watchdogs
U
نگهبانی دادن نگهبان بودن
fixed post system
U
سیستم پستهای نگهبانی ثابت
trick
U
مدت زمان پست نگهبانی
watchdog
U
نگهبانی دادن نگهبان بودن
sentry box
U
سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
sentry boxes
U
سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
relief
U
مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
call book
U
دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
point duty
U
نگهبانی مامور راهنمایی عبورومرورکه درنقطهای می ایستد
scout
U
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
scouted
U
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
scouts
U
پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
out post
U
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
sentry go
U
فرمان نگهبانی را عوض کنیدنگهبانان عوض کنید
rotas
U
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rota
U
صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
listening watch
U
پست به گوش رادیویی نگهبانی به گوش
anchor watch
U
گروه نگهبانی لنگر نگهبان لنگر
guard
U
محافظت کردن نگهبانی کردن
guards
U
محافظت کردن نگهبانی کردن
guarding
U
محافظت کردن نگهبانی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com