Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oblong
U
نگاه ممتد
oblongs
U
نگاه ممتد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gloats
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek
U
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloat
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
protracted
U
ممتد
drawn
U
ممتد
fine drawn
U
ممتد
stretches
U
خط ممتد دوره
flight
U
پله ممتد
analog
U
سیگنال ممتد
occulting light
U
چراغ ممتد
extensively
U
بطور ممتد
continuous reinforcecement
U
ارماتور ممتد
extendedly
U
بطور ممتد
prolongation
U
ممتد کردن
continuous beam
U
تیر ممتد
stretched
U
خط ممتد دوره
stretch
U
خط ممتد دوره
look at me
U
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
analogues
U
سیگنال ممتد متغیر
pin feed
U
تغذیه ممتد کاغذ
analogue
U
سیگنال ممتد متغیر
strychninism
U
مسمومیت مزمن در اثراستعمال ممتد استرکنین
sympodium
U
منحرف شونده یا ممتد درجهت محوری
analog
U
ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
tape streamer
U
حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
glanced
U
نگاه نگاه مختصر
glances
U
نگاه نگاه مختصر
glance
U
نگاه نگاه مختصر
analogue
U
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues
U
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
filament
U
الیاف
[بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
analogue
U
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
analogues
U
دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
U
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue
U
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues
U
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
view
U
نگاه
leers
U
نگاه کج
gander
U
: نگاه
ganders
U
: نگاه
glimpsing
U
نگاه کم
glimpses
U
نگاه کم
slanted
U
نگاه کج
glimpsed
U
نگاه کم
glimpse
U
نگاه کم
i say
U
نگاه کن
gloatingly
U
با نگاه
leers
U
نگاه چپ
regarded
U
نگاه
observantion
U
نگاه
leering
U
نگاه چپ
regards
U
نگاه
leer
U
نگاه چپ
leer
U
نگاه کج
regard
U
نگاه
slants
U
نگاه کج
by sight
U
از نگاه
leered
U
نگاه کج
leered
U
نگاه چپ
look
U
نگاه
looked
U
نگاه
looks
U
نگاه
slant
U
نگاه کج
leering
U
نگاه کج
look here
U
نگاه کن
stare
U
رک نگاه کردن
sheep's eye
U
نگاه عاشقانه
to keep in
U
نگاه داشتن
sheep's eyes
U
نگاه عاشقانه
sheep's eye
U
نگاه دزدکی
an intent look
U
یک نگاه مشتاقانه
at first sight
U
بیک نگاه
at a glance
U
بیک نگاه
stares
U
رک نگاه کردن
an upward glance
U
نگاه سربالا
steely look
U
نگاه با اراده
stared
U
رک نگاه کردن
an am or ous glance
U
یک نگاه عاشقانه
gazes
U
نگاه خیره
leer
U
نگاه کج کردن
leered
U
نگاه دزدکی
glaringly
U
با نگاه خیره
retrospect
U
نگاه به گذشته
leered
U
نگاه کج کردن
regards
U
نگاه کردن
leering
U
نگاه دزدکی
to dwell on
U
نگاه کردن
to give support to
U
نگاه داشتن
leer
U
نگاه دزدکی
to catch a glimpse of
U
نگاه مختصرکردن
voyeur
U
نگاه کننده
voyeurs
U
نگاه کننده
kept
U
نگاه داشته
upholder
U
نگاه دارنده
upholders
U
نگاه دارنده
holder
U
نگاه دارنده
holders
U
نگاه دارنده
to hang up
U
نگاه داشتن
leering
U
نگاه کج کردن
to keep any one waiting
U
نگاه داشتن
tenable
U
نگاه داشتنی
squinny
U
کج کج نگاه کردن
looker
U
نگاه کننده
gaze
U
نگاه خیره
dirty look
<idiom>
U
چپ چپ نگاه کردن
gazed
U
نگاه خیره
leers
U
نگاه کج کردن
glimpsing
U
نگاه سریع
glimpsing
U
نگاه انی
glimpses
U
نگاه سریع
glimpses
U
نگاه انی
glimpsed
U
نگاه سریع
glimpsed
U
نگاه انی
glimpse
U
نگاه سریع
glimpse
U
نگاه انی
leers
U
نگاه دزدکی
shim
U
نظر یک نگاه
to stop
[doing something]
U
نگاه داشتن
to look on with
U
نگاه کردن
eyes
U
نگاه کردن
eyeing
U
نگاه کردن
eye
U
نگاه کردن
parthian glance
U
اخرین نگاه
to put to a pause
U
نگاه داشتن
squints
U
چپ نگاه کردن
squinted
U
چپ نگاه کردن
keek
U
نگاه دزدانه
eying
U
نگاه کردن
hold
U
نگاه داشتن
holds
U
نگاه داشتن
Peeping Tom
U
نگاه دزد
stayed
U
نگاه داشتن
stay
U
نگاه داشتن
sees
U
نگاه کردن
see
U
نگاه کردن
gazing
U
نگاه خیره
i say
U
نگاه کنید
peeper
U
نگاه کننده
squint
U
چپ نگاه کردن
peeks
U
نگاه دزدانه
regard
U
نگاه کردن
to set eyes on
U
نگاه کردن
come-ons
U
نگاه دعوتآمیز
look down
U
با نگاه از رو بردن
stops
U
نگاه داشتن
stopping
U
نگاه داشتن
stopped
U
نگاه داشتن
stop
U
نگاه داشتن
regarded
U
نگاه کردن
leontief table
U
نگاه کنید به :
peeking
U
نگاه دزدانه
peeked
U
نگاه دزدانه
peek
U
نگاه دزدانه
retrospectively
U
با نگاه بگذشته
to watch
U
نگاه کردن
oeillade
U
نگاه عاشقانه
come-on
U
نگاه دعوتآمیز
refrains
U
نگاه داشتن
gloatingly
U
با نگاه خیره
pryingly
U
با نگاه دقیق
Peeping Toms
U
نگاه دزد
gapeseed
U
نگاه خیره
retain
U
نگاه داشتن
keeps
U
نگاه داشتن
gape seed
U
نگاه خیره
keep
U
نگاه داشتن
to lay fast
U
نگاه داشتن
to look daggers
U
چپ چپ نگاه کردن
retrospection
U
نگاه به قهقرا
refrain
U
نگاه داشتن
refrained
U
نگاه داشتن
to lock out
U
نگاه داشتن
refraining
U
نگاه داشتن
preservatize
U
نگاه داشتن
retrospective view
[on]
U
نگاه به گذشته
retains
U
نگاه داشتن
tackle
U
نگاه داشتن
tackled
U
نگاه داشتن
tackles
U
نگاه داشتن
retaining
U
نگاه داشتن
vide infara
U
را نگاه کنید
retained
U
نگاه داشتن
To look askance. To give a dirty look.
U
چپ چپ نگاه کردن
tackling
U
نگاه داشتن
letter weight
U
کاغذ نگاه دار
kenning
U
نگاه قدرت بینایی
regardant
U
نگاه کننده به عقب
key concrete
U
بتن نگاه دارنده
glowers
U
خیره نگاه کردن
gaze
U
خیره نگاه کردن
supra
U
ببالا نگاه کنید
voyeurism
U
اطفاء شهوت با نگاه
eye baby
U
دیگری که به او نگاه میکند
look up
U
نگاه کردن مراجعهای
enwomb
U
در رحم نگاه داشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com