English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (687 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
glow U نگاه سوزان کردن
glowed U نگاه سوزان کردن
glows U نگاه سوزان کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
alighting U سوزان سبک کردن
alighted U سوزان سبک کردن
alights U سوزان سبک کردن
alight U سوزان سبک کردن
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
parching U سوزان
ablaze U سوزان
on fire U سوزان
scathing U سوزان
galling U سوزان
scathingly U سوزان
acrimonious U سوزان
fervid U سوزان
flaring U سوزان
scorching U سوزان
torrid U سوزان
ardent U سوزان
sweltering U سوزان
scorcher U سوزان
glowing U سوزان
scorchers U سوزان
burning U سوزان محترق
thermalgia U درد سوزان
broiling sun U افتاب سوزان
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
perfervid U بسیار غیور سوزان
heat rash U عرق جوش حرارت سوزان
to crib U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to plagiarize U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to copy U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
eyes U نگاه کردن
dirty look <idiom> U چپ چپ نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look. U چپ چپ نگاه کردن
stare U رک نگاه کردن
eying U نگاه کردن
regards U نگاه کردن
squinny U کج کج نگاه کردن
stares U رک نگاه کردن
leering U نگاه کج کردن
to set eyes on U نگاه کردن
regard U نگاه کردن
stared U رک نگاه کردن
regarded U نگاه کردن
eye U نگاه کردن
eyeing U نگاه کردن
leers U نگاه کج کردن
to look on with U نگاه کردن
to look daggers U چپ چپ نگاه کردن
squints U چپ نگاه کردن
see U نگاه کردن
squinted U چپ نگاه کردن
sees U نگاه کردن
squint U چپ نگاه کردن
leered U نگاه کج کردن
leer U نگاه کج کردن
to watch U نگاه کردن
to dwell on U نگاه کردن
ogling U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogle U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogled U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogles U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
gawked U احمقانه نگاه کردن
glared U خیره نگاه کردن
glares U خیره نگاه کردن
stared U خیره نگاه کردن
glowers U خیره نگاه کردن
pry U فضولانه نگاه کردن
glare U خیره نگاه کردن
pry U بادقت نگاه کردن
gawking U بی خیال نگاه کردن
to look a bout U بهر سو نگاه کردن
to look behind U پشت سر را نگاه کردن
pries U فضولانه نگاه کردن
keek U نگاه دزدانه کردن
glower U خیره نگاه کردن
to stael a look U دزدانه نگاه کردن
to look at somebody askance U به کسی چپ چپ نگاه کردن
to look at each other U به یکدیگر نگاه کردن
looked U نگاه کردن نگریستن
glowering U خیره نگاه کردن
glowered U خیره نگاه کردن
stare U خیره نگاه کردن
pried U فضولانه نگاه کردن
stares U خیره نگاه کردن
gawked U بی خیال نگاه کردن
gawk U احمقانه نگاه کردن
pried U بادقت نگاه کردن
to have a look at something U بچیزی نگاه کردن
gawk U بی خیال نگاه کردن
to look down U با نگاه مطیع کردن
gloated U خیره نگاه کردن
peek U زیرچشمی نگاه کردن
peeked U زیرچشمی نگاه کردن
peeking U زیرچشمی نگاه کردن
gazing U بادقت نگاه کردن
gapes U باشگفتی نگاه کردن
peeks U زیرچشمی نگاه کردن
gaped U خیره نگاه کردن
skew U منحرف کج نگاه کردن
glim U نگاه اجمالی کردن
gaped U باشگفتی نگاه کردن
gapes U خیره نگاه کردن
peer U با دقت نگاه کردن
look up U نگاه کردن مراجعهای
squinny U زیرچشمی نگاه کردن
gaping U باشگفتی نگاه کردن
gazed U خیره نگاه کردن
gorgonize U خیره نگاه کردن
gaze U بادقت نگاه کردن
gazed U بادقت نگاه کردن
gazes U خیره نگاه کردن
gazes U بادقت نگاه کردن
gloating U خیره نگاه کردن
gazing U خیره نگاه کردن
gloat U خیره نگاه کردن
thumb one's nose <idiom> U با تنفر نگاه کردن
peering U با دقت نگاه کردن
gaping U خیره نگاه کردن
peered U با دقت نگاه کردن
looks U نگاه کردن نگریستن
skewing U منحرف کج نگاه کردن
to look forward U نگاه کردن انتظارداشتن
look U نگاه کردن نگریستن
goggling U چپ نگاه کردن گشتن
gawks U احمقانه نگاه کردن
gawks U بی خیال نگاه کردن
gawking U احمقانه نگاه کردن
gaze U خیره نگاه کردن
to look through ones fingers U نگاه دزدانه کردن
gloats U خیره نگاه کردن
skews U منحرف کج نگاه کردن
pries U بادقت نگاه کردن
to make eyes at U عاشقانه نگاه کردن
goggled U چپ نگاه کردن گشتن
gape U باشگفتی نگاه کردن
to run through U نگاه اجمالی کردن در
gape U خیره نگاه کردن
goggle U چپ نگاه کردن گشتن
look about U بهر سو نگاه کردن
peeping U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
gawp U مات و احمقانه نگاه کردن
snoop U نگاه تجسس امیز کردن
glowers U اخم کردن نگاه خیره
gazed U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
glowering U اخم کردن نگاه خیره
gazes U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
languishes U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languishing U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
glowered U اخم کردن نگاه خیره
retained U ابقاء کردن نگاه داشتن
snoops U نگاه تجسس امیز کردن
glower U اخم کردن نگاه خیره
retain U ابقاء کردن نگاه داشتن
leer U از گوشه چشم نگاه کردن
snooping U نگاه تجسس امیز کردن
retaining U ابقاء کردن نگاه داشتن
snooped U نگاه تجسس امیز کردن
gazing U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
to drink in with ones eyes U بچشم خریداری نگاه کردن
teleview U به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
leering U از گوشه چشم نگاه کردن
to look forward expectantly to the future U با انتظار به آینده نگاه کردن
gawping U مات و احمقانه نگاه کردن
leers U از گوشه چشم نگاه کردن
oeillade U با کرشمه نگاه کردن غمزه
gawped U مات و احمقانه نگاه کردن
gawps U مات و احمقانه نگاه کردن
keep tabs on <idiom> U نگاه کردن ،زیر نظرگرفتن
to d. into a book U نگاه مختصر بکتابی کردن
leered U از گوشه چشم نگاه کردن
to look one up and down U بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
retains U ابقاء کردن نگاه داشتن
gaze U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
languished U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languish U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
give someone a black look U با خشم به کسی نگاه کردن
celebrate U نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrates U نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrating U نگاه داشتن تقدیس کردن
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
stare U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
peeps U باچشم نیم باز نگاه کردن
stares U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
peeping U باچشم نیم باز نگاه کردن
peeped U باچشم نیم باز نگاه کردن
stared U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
to look at U نگاه کردن به [نگریستن به] [به نظر آمدن]
to watch the clock U [با بیحوصلگی] دائما به ساعت نگاه کردن
file U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
filed U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
gange U باسیم نازک نگاه داری کردن
to paint a rosy picture of something U امیدوارانه به چیزی [موضوعی] نگاه کردن
peep U باچشم نیم باز نگاه کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com