English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
upholder U نگاه دارنده
upholders U نگاه دارنده
holder U نگاه دارنده
holders U نگاه دارنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
celebrator U نگاه دارنده جشن و عید
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
incarcerator U توقیف کننده نگاه دارنده
key concrete U بتن نگاه دارنده
Other Matches
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
holders U دارنده
holder U دارنده
owners U دارنده
owner U دارنده
This page owner U دارنده این برگه
licensees U دارنده مجوز
holder U دارنده برات
licencee U دارنده جواز
policy holder U دارنده بیمه
promulgator U اعلام دارنده
licensee U دارنده پروانه
licensees U دارنده پروانه
licensee U دارنده مجوز
enactive U مقرر دارنده
bid holder U دارنده ضمانتنامه
bona fide holder U دارنده مجاز
interdictive U باز دارنده
vociferator U اعلام دارنده
licencee U دارنده پروانه
licentiate U دارنده پروانه
termor U دارنده حق عمری
termor U دارنده حق رقبی
stater U افهار دارنده
promulgation U اعلام دارنده
holders U دارنده برات
loan holder U دارنده سهام وام
strait jacket U روپوش باز دارنده
letterman U دارنده معرفی نامه
strait jackets U روپوش باز دارنده
have U بدست اوردن دارنده
having U بدست اوردن دارنده
stabilisers U ثابت نگه دارنده
stabilizer U ثابت نگه دارنده
titles U دارنده عنوان قهرمانی
world record holder U دارنده رکورد جهانی
policy holder U دارنده بیمه نامه
title U دارنده عنوان قهرمانی
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
mealy mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
mealy-mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
annuitant U دریافت دارنده مقرری سالانه
premonitory U تحذیر کننده برحذر دارنده
licensees U صاحب جواز دارنده پروانه
licensee U صاحب جواز دارنده پروانه
rentlen U دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
irredeemable paper money U پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
glanced U نگاه نگاه مختصر
glances U نگاه نگاه مختصر
glance U نگاه نگاه مختصر
high goal polo U چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
bondholder U دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
blank endorsement U حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
presentment U ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
share holder U دارنده سهام صاحب سهام
glimpsing U نگاه کم
leered U نگاه چپ
gander U : نگاه
ganders U : نگاه
looks U نگاه
look U نگاه
glimpses U نگاه کم
glimpse U نگاه کم
glimpsed U نگاه کم
leered U نگاه کج
leer U نگاه کج
slants U نگاه کج
slanted U نگاه کج
slant U نگاه کج
leering U نگاه کج
leering U نگاه چپ
leers U نگاه کج
leers U نگاه چپ
looked U نگاه
leer U نگاه چپ
by sight U از نگاه
gloatingly U با نگاه
i say U نگاه کن
regard U نگاه
regarded U نگاه
look here U نگاه کن
observantion U نگاه
regards U نگاه
view U نگاه
to keep any one waiting U نگاه داشتن
to keep in U نگاه داشتن
to lay fast U نگاه داشتن
an upward glance U نگاه سربالا
shim U نظر یک نگاه
to hang up U نگاه داشتن
voyeurs U نگاه کننده
to give support to U نگاه داشتن
to dwell on U نگاه کردن
to catch a glimpse of U نگاه مختصرکردن
kept U نگاه داشته
dirty look <idiom> U چپ چپ نگاه کردن
squinny U کج کج نگاه کردن
come-on U نگاه دعوتآمیز
voyeur U نگاه کننده
sheep's eyes U نگاه عاشقانه
retrospect U نگاه به گذشته
glimpse U نگاه سریع
glimpse U نگاه انی
Peeping Tom U نگاه دزد
steely look U نگاه با اراده
to set eyes on U نگاه کردن
vide infara U را نگاه کنید
gazing U نگاه خیره
come-ons U نگاه دعوتآمیز
to put to a pause U نگاه داشتن
glimpsed U نگاه انی
glimpsed U نگاه سریع
to lock out U نگاه داشتن
to look daggers U چپ چپ نگاه کردن
to look on with U نگاه کردن
glimpsing U نگاه سریع
glimpsing U نگاه انی
To look askance. To give a dirty look. U چپ چپ نگاه کردن
glimpses U نگاه سریع
glimpses U نگاه انی
Peeping Toms U نگاه دزد
glaringly U با نگاه خیره
gazed U نگاه خیره
gaze U نگاه خیره
tenable U نگاه داشتنی
leers U نگاه کج کردن
leers U نگاه دزدکی
gazes U نگاه خیره
gape seed U نگاه خیره
at first sight U بیک نگاه
at a glance U بیک نگاه
to stop [doing something] U نگاه داشتن
an intent look U یک نگاه مشتاقانه
an am or ous glance U یک نگاه عاشقانه
gapeseed U نگاه خیره
gloatingly U با نگاه خیره
leering U نگاه کج کردن
looker U نگاه کننده
oeillade U نگاه عاشقانه
parthian glance U اخرین نگاه
peeper U نگاه کننده
preservatize U نگاه داشتن
pryingly U با نگاه دقیق
retrospection U نگاه به قهقرا
sheep's eye U نگاه عاشقانه
look down U با نگاه از رو بردن
leontief table U نگاه کنید به :
leering U نگاه دزدکی
leered U نگاه کج کردن
leered U نگاه دزدکی
i say U نگاه کنید
keek U نگاه دزدانه
leer U نگاه کج کردن
leer U نگاه دزدکی
sheep's eye U نگاه دزدکی
eyes U نگاه کردن
retain U نگاه داشتن
squint U چپ نگاه کردن
keeps U نگاه داشتن
peeks U نگاه دزدانه
keep U نگاه داشتن
peeking U نگاه دزدانه
holds U نگاه داشتن
peeked U نگاه دزدانه
peek U نگاه دزدانه
retrospectively U با نگاه بگذشته
to watch U نگاه کردن
stayed U نگاه داشتن
retains U نگاه داشتن
refrains U نگاه داشتن
stares U رک نگاه کردن
eyeing U نگاه کردن
eye U نگاه کردن
eying U نگاه کردن
stare U رک نگاه کردن
retaining U نگاه داشتن
stared U رک نگاه کردن
retained U نگاه داشتن
squints U چپ نگاه کردن
retrospective view [on] U نگاه به گذشته
hold U نگاه داشتن
squinted U چپ نگاه کردن
regards U نگاه کردن
refrained U نگاه داشتن
stopped U نگاه داشتن
sees U نگاه کردن
stopping U نگاه داشتن
stops U نگاه داشتن
stay U نگاه داشتن
oblong U نگاه ممتد
oblongs U نگاه ممتد
tackling U نگاه داشتن
tackle U نگاه داشتن
tackled U نگاه داشتن
see U نگاه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com