Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
normal maintenance
U
نگاهداری بهنجار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
normal
U
بهنجار
normal distribution
U
توزیع بهنجار
normal curve
U
منحنی بهنجار
normalized function
U
تابع بهنجار
laplacian curve
U
منحنی بهنجار
gaussian curve
U
منحنی بهنجار
normal water level
U
تراز بهنجار اب
normal
U
متعارف بهنجار
normal function
U
تابع بهنجار
normalizes
U
بهنجار کردن
normalized
U
بهنجار شده
normalising
U
بهنجار کردن
normalises
U
بهنجار کردن
normalised
U
بهنجار کردن
normalized distribution
U
توزیع بهنجار
normalize
U
بهنجار کردن
standardization
U
معیاریابی بهنجار کردن
standardized score
U
نمره بهنجار شده
normal distribution curve
U
منحنی توزیع بهنجار
normal zeeman effect
U
اثر بهنجار زیمان
normal pool level
U
تراز بهنجار مخزن
normal probability curve
U
منحنی بهنجار احتمال
orthonormal functions
U
توابع متعامد بهنجار
normal zeeman splitting
U
شکافتگی بهنجار زیمان
subsistence
U
نگاهداری
keeps
U
نگاهداری
keep
U
نگاهداری
internment
U
نگاهداری
support
U
نگاهداری
maintenance
U
نگاهداری
retention
U
نگاهداری
holds
U
چسبیدن نگاهداری
term of maintenance
U
دوره نگاهداری
poise
U
ثبات نگاهداری
term of maintenance
U
مهلت نگاهداری
hold
U
چسبیدن نگاهداری
to give support to
U
نگاهداری کردن
retentiveness
U
نیروی نگاهداری
irretentive
U
ناتوان در نگاهداری
maintainable
U
قابل نگاهداری
gasholder
U
محفظه نگاهداری گاز
retainers
U
حکم نگاهداری و ضبط
retainer
U
حکم نگاهداری و ضبط
gasholders
U
محفظه نگاهداری گاز
baby sit
U
از بچه نگاهداری کردن
baby-sat
U
از بچه نگاهداری کردن
baby-sit
U
از بچه نگاهداری کردن
baby-sitting
U
از بچه نگاهداری کردن
baby-sits
U
از بچه نگاهداری کردن
poor rate
U
مالیات برای نگاهداری بی نوایان
nursery
U
محل نگاهداری اطفال شیرخوار
nurseries
U
محل نگاهداری اطفال شیرخوار
vivarium
U
جای نگاهداری جانوران زمینی
sacristy
U
محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
warrens
U
جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
bandbox
U
جعبهء مقوایی مخصوص نگاهداری کلاه
ossuary
U
فرف مخصوص نگاهداری استخوانهای مرده
olericulture
U
سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
warren
U
جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
livery stable
U
اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
bookends
U
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookend
U
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
flying shore
U
تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
refresh buffer
U
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com