English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pornographer U نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
voluptuous U شهوت پرست شهوت انگیز
miscellanist U نویسنده مطالب مختلف
lascivious U شهوت انگیز
obscene U شهوت انگیز
tasty <adj.> U شهوت انگیز
juicy <adj.> U شهوت انگیز
red-hot <adj.> U شهوت انگیز
luscious U دلپذیر شهوت انگیز
lustier U قوی شهوت انگیز
lusty U قوی شهوت انگیز
lustiest U قوی شهوت انگیز
pornography U نوشته شهوت انگیز
to provoke passion U شهوت انگیز بودن
voluptuously U بطور شهوت انگیز
sexiest U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexier U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
pornographic U وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
sexy U دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
penster U نویسنده بویژه نویسنده مزدور
graceless U قبیح
objcetionable U قبیح
four-letter words U واژهی قبیح
four-letter word U واژهی قبیح
tautologic U دارای حشو قبیح
deprecated U قبیح دانستن ناراضی بودن از
pleonasm U حشو قبیح سخن زائد
The very idea ! U معنی ندارد ! ( قبیح است )
deprecates U قبیح دانستن ناراضی بودن از
deprecate U قبیح دانستن ناراضی بودن از
lugubrious U غم انگیز حزن انگیز
petitioning creditor U مطالب
antilogy U تناقض مطالب
varia U مطالب گوناگون
discussions U تشریح مطالب
discussion U تشریح مطالب
front page U مطالب سرصفحه یا سرمقاله
front-page U مطالب سرصفحه یا سرمقاله
miscellany U مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellanies U مجموعهای از مطالب گوناگون
refersher course U دوره یاداوری مطالب
syllabus U رئوس مطالب برنامه
syllabuses U رئوس مطالب برنامه
epitome U خلاصه رئوس مطالب
outlining U خلاصه رئوس مطالب
outlines U خلاصه رئوس مطالب
outlined U خلاصه رئوس مطالب
recapitulations U تکرار رئوس مطالب
outline U خلاصه رئوس مطالب
recapitulation U تکرار رئوس مطالب
anagogy U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
recapitulates U رئوس مطالب را دوره کردن
precis U خلاصه رئوس مطالب تلخیص
anagoge U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
recapitulate U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulate U رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulated U رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulates U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating U رئوس مطالب را دوره کردن
shockers U مطالب مهیج تحریک کننده
shocker U مطالب مهیج تحریک کننده
concordance U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
recapitulated U رئوس مطالب را تکرار کردن
for the rest U اما در باره باقی مطالب
concordances U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
copywriters U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
copywriter U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
glasnost U سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
journalese U بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
demodulate U از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
bathos U تنزل از مطالب عالی به چیزهای پیش پا افتاده
differentiation U فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
documentarian U کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
craftsmen U نویسنده
writer U نویسنده
writers U نویسنده
authors U نویسنده ها
scribbler U نویسنده بد
wordsmith U نویسنده
quill driver U نویسنده
craftsman U نویسنده
composer U نویسنده
the present writer U نویسنده
authoress U نویسنده زن
writers U نویسنده ها
scrivener U نویسنده
penman U نویسنده
author U نویسنده
composers U نویسنده
penwoman U زن نویسنده
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
galley U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
appetites U شهوت
appetite U شهوت
lust U شهوت
desire U شهوت
passion U شهوت
desiring U شهوت
rut U شهوت
desires U شهوت
conoupiscence U شهوت
concupiscence U شهوت
eros U شهوت
carnality U شهوت
ruts U شهوت
devils U نویسنده مزدور
devil U نویسنده مزدور
neoteric U نویسنده تازه
report writer U نویسنده گزارش
fantast U نویسنده خیالپرست
drafter U نویسنده پیام
hack U نویسنده مزدور
garreteer U نویسنده بی نوا
hacked U نویسنده مزدور
technical writer U نویسنده فنی
hacks U نویسنده مزدور
author U نویسنده موسس
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
tragi comedy U نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
voluptuousness U شهوت رانی
graphomania U شهوت نوشتن
eroticism U شهوت گرایی
genital eroticism U شهوت تناسلی
oral eroticism U شهوت دهانی
sexiness U شهوت انگیزی
lustfully U از روی شهوت
salacious U شهوت پرست
orality U شهوت دهانی
alloeroticism U شهوت دگرگرا
alloerotism U شهوت دگرگرا
salaciousness U شهوت رانی
salacity U شهوت رانی
satyriasis U شهوت پرستی
anal eroticism U شهوت مقعدی
anal erotism U شهوت مقعدی
anality U شهوت مقعدی
anaphrodisia U کاهش شهوت
anaphrodisiac U کاهنده شهوت
erotism U شهوت گرایی
sensuality U شهوت پرستی
urethral erotism U شهوت میزراهی
urolagnia U شهوت ادراری
organ eroticism U شهوت اندامی
lewdness U شهوت پرستی
voluptuate U شهوت انگیزکردن
flesh U جسم شهوت
lecherous U شهوت پرست
liking U شهوت ومیل
auctorial U منسوب به نویسنده یا مولف
idem U همان نویسنده در همانجا
encyclopaedist U نویسنده دایره المعارف
reporter U جمله ساز نویسنده ناصادق
bel esprit U سخنران یا نویسنده باذوق
authorial U موبوط به مصنف یا نویسنده
nomographer U نویسنده کتاب درباره
mannerism U سبک بخصوص نویسنده
librettist U نویسنده اشعار اپرا
pen name U نام مستعار نویسنده
pen-name U نام مستعار نویسنده
pen-names U نام مستعار نویسنده
hagiologist U نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
headliner U نویسنده سرمقاله روزنامه
mannerisms U سبک بخصوص نویسنده
matthew U نویسنده انجیل متی
librettists U نویسنده اشعار اپرا
to make good as a writer U نویسنده موفقی شدن
ruts U مست شهوت شدن
libidos U شهوت جنسی هوس
passionately U بطور شهوت امیز
libido U شهوت جنسی هوس
voyeurism U اطفاء شهوت با نگاه
oestrum U شهوت ومستی جانوران
lasciviously U از روی شهوت پرستی
libidinal U وابسته به شهوت جنسی
libidinously U از روی شهوت رانی
rut U مست شهوت شدن
impassion U برسر شهوت اوردن
Lust for power and riches. U شهوت قدرت وثروت
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. U شهوت کلام دارد
burn U دراتش شهوت سوختن
voluptuously U از روی شهوت پرستی
salaciously U از روی شهوت رانی
to gratify ones passions U شهوت رانی کردن
libidinous U وابسته به شهوت جنسی
burns U دراتش شهوت سوختن
phraseologist U جمله ساز نویسنده ناصادق
hagiographer U نویسنده شرح حال مقدسین
wanted clerks U دبیر یا نویسنده لازم است
memorialist U نویسنده یاد بود یا لوحه
posthumous U منتشر شده پس از مرگ نویسنده
magazin U نویسنده مقاله برای مجله
screenwriters U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
city editor U نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
He fabcies himself as a writer (author). U به خیال خودش نویسنده است
screenwriter U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
comedist U نویسنده نمایشهای خنده دار
Autocue U دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد
satyriasis U نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
voyeurs U اطفا کننده شهوت بانگاه
She is blinded by passion . U شهوت او را کور کرده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com