English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
declaration U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarations U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
declarative statement U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
circular U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
packs U تعداد دیسکهای مغناطیسی ثابت یا متغیر
pack U تعداد دیسکهای مغناطیسی ثابت یا متغیر
cross reference generator U متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
fixed size records U رکوردهای با اندازه ثابت
assignment U دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignments U دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
finder U عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
static vent U روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
asynchronous U در یک شبکه با استفاده از خانههای داده با اندازه ثابت
elite type U یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
constant speed drive U چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
list U لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
chain U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
atoms U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atom U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
flash U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashes U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashed U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
declare U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declares U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
concerning U در خصوص
regarding U در خصوص
on the subject of U در خصوص
particular redemption U خصوص
hereof U در این خصوص
in this regard U در این خصوص
think it over U در این خصوص فکرکنید
purchasing research U تحقیق در خصوص خرید
census of production U امارگیری در خصوص تولید
in regard to U راجع به در خصوص نسبت به
i am about that U من در این خصوص دلواپس هستم
with regard to U نسبت به در باره راجع به در خصوص
i will speak to him about it U در این خصوص با او صحبت خواهم کرد
I'll think it over. U در این خصوص فکر خواهم کرد.
oversteer U تمایل به پیچیدن بیش از حدراننده به خصوص در سر پیچ
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
hang out one's shingle <idiom> U آگاهی عمومی ازباز شدن دفتر به خصوص مطب یادفتروکالت
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
kidnapping U در CL به خصوص به حالتی اطلاق میشود که کسی را بدزدند و ازکشور محل اقامتش خارج کنند
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
variable recoil U سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
masurium U عنصر 34
agent U عنصر
agents U عنصر
component U عنصر
member U عنصر
members U عنصر
components U عنصر
elements U عنصر
element U عنصر
isomeric U هم عنصر
elements U عنصر اساس
picture element U عنصر تصویر
abiotic element U عنصر بیجان
element U عنصر اساس
abiotic element U عنصر نازیوه
elements U عنصر عملیاتی
transition element U عنصر واسطه
element U عنصر عملیاتی
passive element U عنصر غیرعامل
absorbing element U عنصر جذب
abundant element U عنصر فراوان
data element U عنصر داده
active element U عنصر فعال
weak kneed U سست عنصر
titanium U عنصر فلزی
weak-kneed U سست عنصر
tracer element U عنصر ردیاب
primordial element U عنصر ازلی
primitive element U عنصر اولیه
nand element U عنصر نقیض و
alloying element U عنصر الیاژ
coupling element U عنصر پیوست
biotic element U عنصر زیستی
coupling element U عنصر اتصال
print element U عنصر چاپ
ingredients U عنصر سازنده
ingredient U عنصر سازنده
cryotron U عنصر برودتی
processing element U عنصر پردازشی
minor constituent U عنصر جزئی
minor constituent U عنصر فرعی
electronic element U عنصر الکترونیکی
accommpanying element U عنصر همراه
stop element U عنصر ایست
aqueous element U عنصر ابی
inverse element U عنصر وارون
shunt element U عنصر موازی
Elementarism U عنصر نگری
logic element U عنصر منطقی
logic element U عنصر لاجیک
service element U عنصر اداری
start element U عنصر شروع
guest element U عنصر کم مقدار
code element U عنصر رمز
weak minded U سست عنصر
wallydraigle U سست عنصر
symmetry element U عنصر تقارن
tactical element U عنصر تاکتیکی
signal element U عنصر علامتی
alloying element U عنصر الیاژی
alloying agent U عنصر الیاژی
trace element U عنصر کم مقدار
identity element U عنصر یکسانی
acid forming element U عنصر اسیدساز
delay element U عنصر تاخیری
acid forming element U عنصر اسیدی
threshold element U عنصر استانهای
chemical element U عنصر شیمیایی
disafected person U عنصر نامطلوب
thermocouple U عنصر حرارتی
active element U عنصر کنشی
weakling U سست عنصر
active element U عنصر عامل
part U عنصر اصلی
weaklings U سست عنصر
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
gauged U اندازه اندازه گیر
gauges U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
strontium U عنصر سبک دو فرفیتی
mental element of crime U عنصر روانی جرم
disafected person U عنصر غیرقابل اعتماد
task element U عنصر اجرای عملیات
exclusive or element U عنصر یای انحصاری
physical element of crime U عنصر مادی جرم
pixel U نقطه عنصر تصویری
pyrogen U عنصر قابل اشتعال
metal cutting element U عنصر براده برداری
micronutrient U عنصر غذایی کم مصرف
silicon U سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
asterium U عنصر ویژه ستارگان
macronutrient U عنصر غذایی پر مصرف
heating element U المان یا عنصر حرارتی
primordial U عنصر نخستین اساسی
air defense element U عنصر پدافند هوایی
fire support element U عنصر پشتیبانی اتش
active element U عنصر عمل کننده
fabric U بافته عنصر تار و پود
two up U ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
parametron U عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
two up U تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
terbium U عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
Gothic Survival U [ادامه عنصر سبک گوتیک]
fabrics U بافته عنصر تار و پود
elements U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
queueing U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queues U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
microprocessor U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
chip U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
queued U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
microprocessors U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
quintessence U عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
jelly bean U ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
element U یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
transmitter signal element timing U زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
queue U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
head U اولین عنصر داده در لیست بودن
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com