English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
grampus U نوعی یونس بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
bulldog U نوعی سگ بزرگ
saint bernard U نوعی سگ بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
dalmatian U نوعی سگ بزرگ
black grouse U نوعی باقرقره بزرگ
halibuts U نوعی ماهی پهن بزرگ
brazier head rivet U نوعی پرچ با سر بزرگ ونازک
halibut U نوعی ماهی پهن بزرگ
parachute spinnaker U نوعی بادبان خیلی بزرگ 3گوشه
breast drill U نوعی دریل دارای مته بزرگ
avocado U نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
avocados U نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
billhook U نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
mudcapping U نوعی روش تخریب صخرههای بزرگ به وسیله موادمنفجره
starlifter U نوعی هواپیمای حمل و نقل چهار موتوره جت بزرگ
great dane U نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
jonah U یونس پیغمبر
dolphins U ماهی یونس
rorqual U ماهی یونس بال دار
fin back U ماهی یونس بال دار
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
vasty U بزرگ
wallopings U بزرگ
walloping U بزرگ
major U بزرگ
bulkiest U بزرگ
swingeing U بزرگ
megapod U بزرگ پا
majored U بزرگ
spanking U بزرگ
gravest U بزرگ
bulky U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
spankings U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
majoring U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
grossest U بزرگ
bulkier U بزرگ
majestic U بزرگ
massive U بزرگ
massively U بزرگ
grossed U بزرگ
grosser U بزرگ
grosses U بزرگ
grossing U بزرگ
propylon U در بزرگ
headmen U بزرگ
headman U بزرگ
vast U بزرگ
eminent U بزرگ
greatest U بزرگ
great- U بزرگ
nonus U بزرگ
graves U بزرگ
grave U بزرگ
large U بزرگ
larger U بزرگ
largest U بزرگ
enormous U بزرگ
extras U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
extra- U بزرگ
extra U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
great U بزرگ
hugeous U بزرگ
macro U بزرگ
jumbo U بزرگ
big U بزرگ
king size U بزرگ
large sized U بزرگ
large sized a U بزرگ
of a large size U بزرگ
bigger U بزرگ
biggest U بزرگ
full bottomed U بزرگ
gate U در بزرگ
smallest U بزرگ نه
jumbos U بزرگ
immane U بزرگ
extensive U بزرگ
mighty U بزرگ
mightiest U بزرگ
mightier U بزرگ
swith U بزرگ
stour U بزرگ
small U بزرگ نه
gross U بزرگ
smaller U بزرگ نه
decuman U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
highs U بزرگ
dignified U بزرگ
majuscule U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
highest U بزرگ
majuscular U بزرگ
high U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
adults U بزرگ
voluminous U بزرگ
adult U بزرگ
long ton U تن بزرگ
gates U در بزرگ
doyenne U زن بزرگ
egregious U بزرگ
some kind [of] U یک نوعی [از]
generic U نوعی
a kind [of] U نوعی [از]
typical U نوعی
fellow feeling U حس هم نوعی
hunk U تکه بزرگ
maximising U بزرگ کردن
to grow old U بزرگ شدن
to fil out U بزرگ شدن
tankard U ابخوری بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
maximised U بزرگ کردن
maximises U بزرگ کردن
billowed U موج بزرگ اب
archenemy U دشمن بزرگ
grand U بزرگ مهم
maximize U بزرگ کردن
storing U مغازه بزرگ
maximized U بزرگ کردن
swells U بزرگ شدن
billow U موج بزرگ اب
billows U موج بزرگ اب
distend U بزرگ کردن
swelled U بزرگ شدن
distending U بزرگ کردن
swell U بزرگ شدن
distends U بزرگ کردن
billowing U موج بزرگ اب
ursae majoris U خرس بزرگ
maximizing U بزرگ کردن
maximizes U بزرگ کردن
whacking U خیلی بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
tun U بشکه بزرگ
to grow up U بزرگ شدن
store U مغازه بزرگ
ursa major U خرس بزرگ
sow U شمش بزرگ
supermarket U فروشگاه بزرگ
caps U حروف بزرگ
upper case U حرف بزرگ
upper case U حروف بزرگ
oversize U اندازه بزرگ
big dippers U خرس بزرگ
a large car U یک اتومبیل بزرگ
dignitaries U شخص بزرگ
whopping U خیلی بزرگ
manors U خانه بزرگ
sowed U شمش بزرگ
sows U شمش بزرگ
colossal U بسیار بزرگ
grandpa U پدر بزرگ
grandpas U پدر بزرگ
tuba U شیپور بزرگ
tubas U شیپور بزرگ
mainframe U کامپیوتر بزرگ
mainframes U کامپیوتر بزرگ
drum major U طبل بزرگ
drum majors U طبل بزرگ
edifice U ساختمان بزرگ
edifices U ساختمان بزرگ
chump U تکه بزرگ
chumps U تکه بزرگ
manor U خانه بزرگ
dignitary U شخص بزرگ
bulk U قسمت بزرگ
enlarges U بزرگ کردن
enlarging U بزرگ کردن
bring up <idiom> U بزرگ کردن
magnified U بزرگ کردن
magnifies U بزرگ کردن
magnify U بزرگ کردن
magnifying U بزرگ کردن
grandmother U مادر بزرگ
grandmothers U مادر بزرگ
dilate U بزرگ کردن
dilates U بزرگ کردن
enlarged U بزرگ کردن
bulk U در حجم بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com