English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pontoar U نوعی کرجی برای پل بندی کلک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cutters U نوعی کرجی
cutter U نوعی کرجی
gig U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gigs U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
midship U میان کشتی یا کرجی وسطکشتی یا کرجی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
fudges U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudged U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudging U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudge U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
unified soil classification system (uscs U نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
pair exchange sorting algorithm U نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
calking chisel نوعی اسکنه برای فاق دراوردن
parkas U نوعی کت برای محافظت از باد و باران
capacitance bridge U نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
logic U نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
dipsey sinker U نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
direct reading dial U درجه بندی برای قرائت مستقیم
hydroplaned U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplane U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
symbol U نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
break out U نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
ark U [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
hydroplaning U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
wire roll U نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
hydroplanes U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
espalier U چوب بندی برای تربیت نهال میوه
calliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
caliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
Dizlyk U [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
Manchester coding U و نیمه دوم برای سیگنال زمان بندی است
reseau U شبکه بندی کردن عکس برای انطباق ان با نقشه
routing identifier U نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
adlib U نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
sea marker U نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
dejagging U نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
roller bandage U نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
chevron seal U کاسه نمدی برای اب بندی یکطرفه در سیلندرهای هیدرولیکی یا نیوماتیکی
roamer U کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
blowout disc U دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
hold U پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون
holds U پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
long shot U شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
fishnet U نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
decking U تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
entrymate U اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
false work U تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
plaiting U [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
pipeline U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipelines U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
means ends analysis U نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
Sound Blaster U نوعی کارت صوتی برای PC سازگار ساخت Creative habs که امکان ضبط صدا روی دیسک را میدهد
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
grader U ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
point designation U شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
prize fighting U درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
machine address U نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
tacan U نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
box beam wing U نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
enumerated type U فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
quick out U نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
fustic wood U [نوعی چوب درخت توت که رنگ زردی از چوب آن برای رنگرزی پشم به دست می آید.]
plug U [نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
tabulation U نشانههای نمایش داده شده برای بیان محل توقفهای جدول بندی شده
blueprint U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprints U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
timing disc U علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
style sheet U الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
barge U کرجی
barges U کرجی
small craft U کرجی ها
barque U کرجی
towing boat U کرجی
hoy U کرجی
crabber U کرجی
barquentine U کرجی
barged U کرجی
flexowriter U علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
gondoliers U کرجی بان
cock boat U کرجی کوچک
long boat U کرجی بزرگ
pug U کرجی بان
cockboat U کرجی کوچک
boatman U کرجی بان
rower U کرجی ران
gondolier U کرجی بان
sloop of war U کرجی جنگی
praam U کرجی ته پهن
pleasure boat U کرجی تفرجی
bargee U کرجی بان
davit U کرجی بلندکن
falt U کرجی ته پهن
dingey U کرجی پارویی
rowers U کرجی ران
oarsmanship U کرجی رانی
row boat U کرجی پارویی
life boat U کرجی نجات
dragboat U کرجی لاروب
shallop U کرجی پارویی
penteconter U کرجی 05پارویی
pair oar U کرجی دو پارویی
drag boat U کرجی لاروب
pugs U کرجی بان
singlisticker U کرجی شراعی
landing craft U کرجی ساحلی
flyboat U کرجی تندرو
bargeman U کرجی بان
ferryman U کرجی بان
steam boat U کرجی بخار
trawlers U کرجی ماهیگیری
caique U کرجی که دربوسفوربکارمیرود
trawler U کرجی ماهیگیری
cockle shell U کرجی کوچک
air cooled oil cooler U نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
tasking U سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
motor launch U قایق موتوری کرجی
sloop U کرجی یک دگلی قدیمی
hackney boat U کرجی یاکشتی کرایهای
barcarolle U سرود کرجی بان
dory U کرجی ته پهن ماهیگیری
tugboat U کرجی یا کشتی یدک کش
bumboat U کرجی سورسات فروش
regatta U مسابقه کرجی رانی
fosher boat U کرجی ماهی گیری
fishing boat U کرجی ماهی گیری
keelboatman U کرجی بان رودخانه
flag boat U کرجی پرچم دار
gondoliers U راننده کرجی ونیزی
praam U کرجی یا پارویی اسکاندیناوی
skiff U کرجی پارویی کوچک
barcarole U سرود کرجی بان
regattas U مسابقه کرجی رانی
flag boat U کرجی نشان دار
gondolier U راننده کرجی ونیزی
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
inboard engined boat U کرجی که موتورش در میان انست
fly boat U کرجی تندروکه درترعه هابکارمیرود
galliot U کرجی باری یا ماهی گیری
puntist U راننده کرجی نام دارد
fishermen U صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
fisher U جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
packet boat U کرجی پستی کشتی مسافربر
boat U کرجی هرچیزی شبیه قایق
dumb barge U کرجی بی بادبان یابی موتور
row a race U مسابقه کرجی رانی دادن
boats U کرجی هرچیزی شبیه قایق
pitpan U یکجور کرجی دراز و ته پهن
fisherman U صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
galiot U کرجی باری یاماهی گیری هلندی
carvel U کشتی کوچک سریع السیر کرجی
yacht O کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
to pull any one across a river کسی را با کرجی پارویی ازرودخانه گذراندن
yachts U کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
speedboats U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
pontoons U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
speedboat U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
pontoon U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
to row a race U در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
long boat U بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
an outboard engine boat U کرجی ای که موتور ان دربیرون ان واقع شده است
asynchronous computer U نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
paddle boat U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
nuggar U بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
paddle boats U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
he stroked U درعقب کرجی نشسته پارومیزدبدان سام که پاروزنان دیگر .....میزدند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com