English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
atari U یک شرکت تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی
colossal U بسیار بزرگ
excessive U بسیار یا بزرگ
ultra- U در معنای بسیار بزرگ
megalopolis U شهر بسیار بزرگ
very large data base U پایگاه داده بسیار بزرگ
biblical proportions U به اندازه بسیار زیاد [بزرگ]
super U بسیار خوب بزرگ اندازه
Dec U یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
cyber U یک سری از کامپیوترهای بزرگ که توسط شرکت corporation data controlساخته شده اند
very large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
leather back U لاک پشت بسیار بزرگ دریایی که پوست کاسه اش مانندچرم است
distributing U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributes U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distribute U سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
cms U ConversationalIB سیستم عامل کامپیوترهای بزرگ System onitor
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
guide U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guided U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guides U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
vm/sp U VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine
atari U نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
comdex U نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
pl/ U زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ
giant corporation U شرکت بزرگ
names U نام یک شرکت بزرگ
major corporation U شرکت سهامی بزرگ
name U نام یک شرکت بزرگ
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
dalmatian U نوعی سگ بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
bulldog U نوعی سگ بزرگ
saint bernard U نوعی سگ بزرگ
fielded U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
grampus U نوعی یونس بزرگ
black grouse U نوعی باقرقره بزرگ
mainframe U کامپیوتر بزرگ
main frame U کامپیوتر بزرگ
mainframes U کامپیوتر بزرگ
halibut U نوعی ماهی پهن بزرگ
halibuts U نوعی ماهی پهن بزرگ
brazier head rivet U نوعی پرچ با سر بزرگ ونازک
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
underflow U نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
parachute spinnaker U نوعی بادبان خیلی بزرگ 3گوشه
breast drill U نوعی دریل دارای مته بزرگ
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
avocados U نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
avocado U نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
great dane U نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
mudcapping U نوعی روش تخریب صخرههای بزرگ به وسیله موادمنفجره
billhook U نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
starlifter U نوعی هواپیمای حمل و نقل چهار موتوره جت بزرگ
hand-held U کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
state-of-the-art U بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
appleline U IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
Novell U شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
unix U سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
background U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
backgrounds U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
downsize U انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
unco U بسیار
sadly U بسیار بد
muckle U بسیار
very U بسیار
not a lettle U بسیار
lot U بسیار
multifarious U بسیار
out and a way U بسیار
multiplicity U بسیار
sorely U بسیار
powerfully U بسیار
awfully U بسیار
multiped U بسیار پا
mickle or muckle U بسیار
oftentimes U بسیار
seldom U بسیار کم
no end of U بسیار
many U بسیار
plenty U بسیار
an abundance of U بسیار
thousand and one U بسیار
mickle U بسیار
far U بسیار
immortally U بسیار
abundant U بسیار
numerous U بسیار
precious U بسیار
very little U بسیار کم
longeval U بسیار زی
beastby U بسیار
overly U بسیار
lousy <adj.> U بسیار بد
ever so U بسیار
all- U بسیار
detestable U بسیار بد
far and away U بسیار
awful <adj.> U بسیار بد
parlous U بسیار
desperate U بسیار بد
terrible <adj.> U بسیار بد
galore U بسیار
sopping U بسیار
by far U بسیار
lashongs U بسیار
all U بسیار
so mush U بسیار
much U بسیار
rotten <adj.> U بسیار بد
clinking U بسیار
main U بسیار مهم
well-to-do <idiom> U بسیار ثروتمند
be unable to say boo to a goose U بسیار ترسو
primal U بسیار قدیمی
perfervid U بسیار باحرارت
primordiality U قدمت بسیار
overweening U بسیار مغرور
infernality U زشتی بسیار
herculean U بسیار دشوار
much rain U باران بسیار
chasm U فرق بسیار
chasms U فرق بسیار
stunning U بسیار خوب
much was said U بسیار چیزهاگفته شد
monstrosities U شرارت بسیار
ravenous U بسیار گرسنه
much pleased U بسیار خوشتود
ultramodern U بسیار تازه
prepotent U بسیار توانا
lots U بسیار فراوان
prepotency U نفوذ بسیار
nymphs U زن بسیار زیبا
inappreciable U نامحسوس بسیار کم
priceless U بسیار گران
death traps U بسیار خطرناک
priceless U بسیار پر قیمت
thoroughgoing U بسیار دقیق
primes U بسیار مهم
nymph U زن بسیار زیبا
polygons U بسیار پهلو
superheat U بسیار گرم
supersubtlety U زرنگی بسیار
oft U بسیار رخ دهنده
primordial U بسیار کهن
dammit U فحش بسیار
damn U فحش بسیار
extras U بسیار خیلی
all right <idiom> U بسیار خوب
terrible U بسیار بد سهمناک
punctuality U دقت بسیار
superfine U بسیار فریف
tinier U بسیار کوچک
heartbreak U اندوه بسیار
polygon U بسیار پهلو
tiniest U بسیار کوچک
peracute U بسیار سخت
tiny U بسیار کوچک
extra- U بسیار خیلی
prodigy U بسیار زیرک
devilish U بسیار بد اهریمنی
death trap U بسیار خطرناک
meticulosity U دقت بسیار
many persons U مردمان بسیار
monstrosity U شرارت بسیار
many books U کتابهای بسیار
the d. is in him U بسیار شروراست
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com