Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
billhook
U
نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scimitar
U
شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
breast drill
U
نوعی دریل دارای مته بزرگ
great dane
U
نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
machete
U
کارد بزرگ و سنگین
machetes
U
کارد بزرگ و سنگین
matchet
U
یکجور کارد بزرگ درامریکا
pigeon toed
U
دارای پنجه برگشته
steak knife
U
کارد رومیزی دارای تیغه مضرس
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
folding knife
U
کارد جیبی تاشو
[کارد سوئیسی]
bulldog
U
نوعی سگ بزرگ
bulldogs
U
نوعی سگ بزرگ
saint bernard
U
نوعی سگ بزرگ
dalmatian
U
نوعی سگ بزرگ
grampus
U
نوعی یونس بزرگ
black grouse
U
نوعی باقرقره بزرگ
renegades
U
از دین برگشته برگشته
renegade
U
از دین برگشته برگشته
halibuts
U
نوعی ماهی پهن بزرگ
halibut
U
نوعی ماهی پهن بزرگ
brazier head rivet
U
نوعی پرچ با سر بزرگ ونازک
parachute spinnaker
U
نوعی بادبان خیلی بزرگ 3گوشه
avocados
U
نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
avocado
U
نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
mudcapping
U
نوعی روش تخریب صخرههای بزرگ به وسیله موادمنفجره
starlifter
U
نوعی هواپیمای حمل و نقل چهار موتوره جت بزرگ
war to the knife
U
کارد و کارد کشی
throatier
U
دارای گلوی بزرگ
busty
U
دارای پستانهای بزرگ
throatiest
U
دارای گلوی بزرگ
bustiest
U
دارای پستانهای بزرگ
swell butted
U
دارای کفل بزرگ
abdominous
U
دارای شکم بزرگ
steatopygous
U
دارای کفل بزرگ
chesty
U
دارای سینهی بزرگ
steatopygic
U
دارای کفل بزرگ
throaty
U
دارای گلوی بزرگ
nasute
U
دارای منخرین بزرگ
gor bellied
U
دارای شکم بزرگ
urceolate
U
دارای شکم بزرگ و دهانه کوچک
pycnic
U
دارای شکم بزرگ واندام خپله
pyknic
U
دارای شکم بزرگ واندام خپله
industrial
U
دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
swelled head
U
دارای عقاید بزرگ خود فروش
gurnard
U
نوعی ماهی دارای بالههای خاردار
big bore
U
اسلحه دارای کالیبر بزرگ بیش از 220
ranking
U
دارای مقام بزرگ و عالی رتبه بندی
ground glass
U
نوعی شیشه نورافشان که دارای سطحی تراشیده است
english toy spaniel
U
نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
english horn
U
نوعی ساز بادی چوبی انگلیسی که دارای دوزبانه است
sea bat
U
نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
english setter
U
نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
tandem roller
U
نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
zinjanthropus
U
شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
Hanbel
U
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
revolute
U
لب برگشته
retroflected
U
برگشته
retrousse
U
برگشته
reflexed
U
برگشته
recurvate
U
برگشته
retorted
U
برگشته
inverse
U
برگشته
turn down
U
برگشته
inflexed
U
برگشته
runagate
U
از دین برگشته
intoed
U
پنجه برگشته
turn down
U
یقه برگشته
extrorse
U
بیرون برگشته
recurvate
U
برگشته کردن
recurve
U
برگشته کردن
apostate
U
از دین برگشته
foxed
U
رنگ برگشته
apostates
U
از دین برگشته
retroverted
U
بعقب برگشته
resupine
U
بعقب برگشته
revers
U
لبه برگشته
unlucky
U
بخت برگشته بدیمن
calkin
U
نوک برگشته نعل
chukka
U
پوتین نوک برگشته
involuted
U
بحال نخست برگشته
the tide has turned
U
ورق برگشته است
hook bill
U
منقار نوک برگشته
backswept
U
برگشته بطور مایل واریب
stilettos
U
کارد
knuckle bow
U
کارد
daggar
U
کارد
knuckle guard
U
کارد
straight dagger
U
کارد
stiletto
U
کارد
oogamous
U
دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
paper knife
U
کارد کاغذبری
cutlery
U
کارد و چنگال
cutlery
U
کارد وچنگال
tableware
U
کارد و چنگال
trench knife
U
کارد سنگری
turning tool
U
کارد تراش
knife
U
کارد زدن
knifed
U
کارد زدن
cutler
U
کارد فروش
knife edge
U
لبه کارد
knife
U
: چاقو کارد
haft
U
دسته کارد
knife-edge
U
لبه کارد
knife-edges
U
لبه کارد
knifed
U
: چاقو کارد
knifes
U
: چاقو کارد
gulleys
U
کارد کندن
plaster cutting knife
U
کارد گچبری
knifes
U
کارد زدن
gully
U
کارد کندن
gullies
U
کارد کندن
bread knife
U
کارد نان بری
cutlery
U
کارد وچنگال فروشی
coulter
U
علف بر- کارد گاواهن
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
shuto
U
لبه کارد مانند دست
i am nat my last shifts
U
کارد به استخوانم رسیده است
back jackknife
U
شیرجه از جلو بصورت کارد
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
One man sows and another reaps.
<proverb>
U
یکى مى کارد ,دیگرى درو مى کند .
the inquisition
U
دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
finish knife
U
کارد یا تیغ
[مخصوص پرداخت سطح فرش]
parang
U
یکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار می برند
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
I was absolutely infuriated.
کارد میزدی خونم در نمی آمد
[بی نهایت عصبانی بودم]
Lori Pambak motif
U
ترنج لری
[پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
evolute
U
بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
large sized
U
بزرگ
king size
U
بزرگ
paternal grandmother
U
نه نه بزرگ
considerably large
U
بس بزرگ
massively
U
بزرگ
megapod
U
بزرگ پا
large sized a
U
بزرگ
dignified
U
بزرگ
propylon
U
در بزرگ
massive
U
بزرگ
of a large size
U
بزرگ
nonus
U
بزرگ
adult
U
بزرگ
bandog
U
سگ بزرگ
spankings
U
بزرگ
majuscule
U
بزرگ
majuscular
U
بزرگ
bulkier
U
بزرگ
vasty
U
بزرگ
stour
U
بزرگ
extras
U
بزرگ
extra-
U
بزرگ
macro
U
بزرگ
macrocephalic
U
بزرگ سر
extra
U
بزرگ
swith
U
بزرگ
magacephalic
U
بزرگ سر
bulky
U
بزرگ
bulkiest
U
بزرگ
long ton
U
تن بزرگ
vast
U
بزرگ
spanking
U
بزرگ
gross
U
بزرگ
grossed
U
بزرگ
grosser
U
بزرگ
doyenne
U
زن بزرگ
headman
U
بزرگ
grosses
U
بزرگ
grossest
U
بزرگ
grossing
U
بزرگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com