English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8375 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bleaching materiel U پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
to paynize wood U چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
vesicant agent U عامل شیمیایی تاول زا
chemical pollution U الودگی شیمیایی
alodine U نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
scalded U تاول زده کردن تاول
scald U تاول زده کردن تاول
scalds U تاول زده کردن تاول
scalding U تاول زده کردن تاول
listerine U یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
background level U الودگی متن الودگی زمینه
elasticity of factor substitution U کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
calendaring U قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
mags U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mag U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
macronutrient U ماده شیمیایی که برای رشد ونمو و تغذیه گیاه لازم است
spray attack U پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
air pollution monitoring U مراقبت دائمی الودگی هوا فرابینی الودگی هوا
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
calking chisel نوعی اسکنه برای فاق دراوردن
parkas U نوعی کت برای محافظت از باد و باران
pontoar U نوعی کرجی برای پل بندی کلک
capacitance bridge U نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
logic U نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
dipsey sinker U نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
hydroplanes U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
symbol U نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
break out U نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
ark U [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
hydroplane U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
wire roll U نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
hydroplaning U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
caliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
Dizlyk U [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
calliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
routing identifier U نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
sea marker U نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
dejagging U نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
adlib U نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
long shot U شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
fishnet U نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
plaiting U [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
welt U تاول
blistered U تاول
blisters U تاول
vesicant U تاول زا
phlyctena U تاول
blister U تاول
scorch U تاول
blistery U پر از تاول
vesicatory U تاول زا
galls U تاول
vesication U تاول
scorches U تاول
welts U تاول
bleb U تاول
gall U تاول
means ends analysis U نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
Sound Blaster U نوعی کارت صوتی برای PC سازگار ساخت Creative habs که امکان ضبط صدا روی دیسک را میدهد
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
phlyctenule U تاول کوچک
cold sores U تاول تبخالی
epispastic U تاول اور
blister U تاول زدن
blistered U تاول زدن
blisters U تاول زدن
vesicate U تاول زدن
blain U تاول زدن
blister agent U گاز تاول زا
blister agent U عامل تاول زا
blistery U تاول زده
cold sore U تاول تبخالی
gall U زخم تاول
vesicant agent U گاز تاول زا
galls U زخم تاول
scorches U تاول زدن
scorch U تاول زدن
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
machine address U نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
swell U تاول باد کردن
swelled U تاول باد کردن
swells U تاول باد کردن
vesicate U تاول دار کردن
vesiculation U تشکیل کیسه یا تاول
pemphigus U تاول کوفتی کودکان
blain U زخم اماسدار تاول
tacan U نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
box beam wing U نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
epispastic U مشمع یاچیزدیگری که تاول اورد
vesicular U مربوط به حفره تاول دار
vesiculate U مربوط به حفره تاول دار
fustic wood U [نوعی چوب درخت توت که رنگ زردی از چوب آن برای رنگرزی پشم به دست می آید.]
quick out U نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
plug U [نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
stained U الودگی
stains U الودگی
pollution U الودگی
sullies U الودگی
sully U الودگی
contamination U الودگی ش م ر
sullied U الودگی
staining U الودگی
stain U الودگی
impurity U الودگی
sullying U الودگی
infection U الودگی
contamination U الودگی
infections U الودگی
alloys U الودگی
muddiness U گل الودگی
smeariness U الودگی
filth U الودگی
pisolitic U الودگی
contramination U الودگی
water pollution U الودگی اب
filthiness U الودگی
alloy U الودگی
purulence U الودگی
soilage U الودگی
blueprint U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprints U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
solvable U محلول
dilution U محلول
solutions U محلول
solution U حل محلول
solution U محلول
solutions U حل محلول
antifreezing solution U محلول ضد یخ
tetter U بیماریهای تاول دار پوست مثل زرد زخم
mysophobia U الودگی هراسی
thermal pollution U الودگی گرمایی
unspotted U بدون الودگی
radioactive contamination U الودگی پرتوزایی
pediculosis U الودگی به شپش
air contamination U الودگی هوا
agricultural pollution U الودگی کشاورزی
physiological pollution U الودگی فیزیولوژیک
critical pollution U الودگی بحرانی
biological pollution U الودگی زیستی
purulency U ریم الودگی
somnolence U خواب الودگی
drowsiness U خواب الودگی
abatement U کاهش الودگی
bacterization U الودگی بمیکرب
pisolite U سنگ الودگی
decontamination U رفع الودگی
abatement U الودگی کاهی
moise pollution U الودگی نویزی
radioactive contamination U الودگی رادیواکتیوی
noise pollution U الودگی صدا
drowsihead U خواب الودگی
air pollution U الودگی هوا
effects U عوامل
m factors U عوامل ام
buffer solution U محلول بافر
dissolved solids U مواد محلول
acid soluble U محلول در اسید
caustic solution U محلول سوزاور
soluble U حل شدنی محلول
solid solution U محلول جامد
soild solution U محلول جامد
solvate U ماده محلول
acid solution U محلول اسید
water glass U شیشه محلول
standard solution U محلول استاندارد
normal solution U محلول نرمال
buffer U محلول تامپون
battery solution U محلول باتری
ammonia U محلول امونیاک
saline U محلول نمک
alkaline solution U محلول قلیایی
ideal solution U محلول ایده ال
ammonia water U محلول امونیاکی
benedict's solution U محلول بندیکت
stock solution U محلول ذخیره
cutting solution U محلول برش
pseudosolution U شبه محلول
soap solution U محلول صابون
emulsoid U محلول سریشمی
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
air pollution index U شاخص الودگی هوا
air pollution episode U رویداد الودگی هوا
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1olivine
1Vintage style
1incentive
1affixation
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com