| Total search result: 201 (38 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید | 
		
			|  |  |  |  | 
		
			| Menu 
  | English | Persian | Menu 
  | 
		|  | type front U | نوعی روش تایپ کردن نامه ها |  | 
		|  | 
	
		| معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری. | 
				
				
					| Other Matches | 
				
					|  | 
		|  | wordprocessing U | استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و... |  | 
		|  | spacing impulse U | نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است |  | 
		|  | teleprint U | کلید تایپ تله تایپ |  | 
		|  | teleprint U | تایپ کننده تله تایپ |  | 
		|  | pourparley U | جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن |  | 
		|  | pourparler U | جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن |  | 
		|  | to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator] U | اشتباه تایپ کردن صفحه [کلید یا تلفن] |  | 
		|  | teleprocessing U | تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف |  | 
		|  | to make a typo [American E] U | اشتباه تایپ کردن [صفحه کلید یا تلفن] |  | 
		|  | to make a typing error [mistake] U | اشتباه تایپ کردن [صفحه کلید یا تلفن] |  | 
		|  | post script U | مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد |  | 
		|  | letter of intent U | تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله |  | 
		|  | cryptoparts U | بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه |  | 
		|  | libel U | هجو نامه یا توهین نامه افترا |  | 
		|  | libelled U | هجو نامه یا توهین نامه افترا |  | 
		|  | libeling U | هجو نامه یا توهین نامه افترا |  | 
		|  | libels U | هجو نامه یا توهین نامه افترا |  | 
		|  | libelling U | هجو نامه یا توهین نامه افترا |  | 
		|  | libeled U | هجو نامه یا توهین نامه افترا |  | 
		|  | service U   | شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد |  | 
		|  | serviced U | شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد |  | 
		|  | fire bee U | نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی |  | 
		|  | tabulate U | مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |  | 
		|  | tabulated U | مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |  | 
		|  | tabulates U | مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |  | 
		|  | written agreement U | موافقت نامه پیمان نامه |  | 
		|  | certificates U | رضایت نامه شهادت نامه |  | 
		|  | credential U | گواهی نامه اعتبار نامه |  | 
		|  | certificate U | رضایت نامه شهادت نامه |  | 
		|  | affidavits U | شهادت نامه قسم نامه |  | 
		|  | channel type U | کانال تایپ |  | 
		|  | tty U | تله تایپ |  | 
		|  | Teletypes U | تله تایپ |  | 
		|  | overtype mode U | تایپ رویهم |  | 
		|  | teletypewriter U | تله تایپ |  | 
		|  | Teletype U | تله تایپ |  | 
		|  | to reject [refuse] an application U | درخواست نامه ای را رد کردن |  | 
		|  | teleprocessing U | دستگاه تایپ تلگرافی |  | 
		|  | radioteletype U | بی سیم تله تایپ |  | 
		|  | teletype display U | نمایش تله تایپ |  | 
		|  | teletype exchange U | مرکز تله تایپ |  | 
		|  | type bar printer U | چاپگر میلهای تایپ |  | 
		|  | type front U | ماشین تایپ به جلو |  | 
		|  | bittersweet U | نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ |  | 
		|  | devising U | تعبیه کردن وصیت نامه |  | 
		|  | guarantees U | ضمانت نامه تضمین کردن |  | 
		|  | get a fix on something <idiom> U | نامه الکترونی دریافت کردن |  | 
		|  | devises U | تعبیه کردن وصیت نامه |  | 
		|  | devise U | تعبیه کردن وصیت نامه |  | 
		|  | guarantee U | ضمانت نامه تضمین کردن |  | 
		|  | devised U | تعبیه کردن وصیت نامه |  | 
		|  | guaranteed U | ضمانت نامه تضمین کردن |  | 
		|  | teletypewriter U | دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی |  | 
		|  | overtype mode U | حالت تایپ روی مطلب |  | 
		|  | teletype display U | نمایش تایپ راه دور |  | 
		|  | typeover mode U | حالت تایپ روی مطلب |  | 
		|  | to a. letter U | روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان |  | 
		|  | to file a petition U | بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن |  | 
		|  | underwrite policy U | بیمه نامه را فهر نویسی کردن |  | 
		|  | subsequent filing [application, documents] U | ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه |  | 
		|  | to withdraw an application U | صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای |  | 
		|  | to give notice to quit [one's residence] U | لغو کردن اجاره نامه [و ترک ساختمان] |  | 
		|  | to file an application to somebody U | از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن |  | 
		|  | twx U | Service TeletypewriterExchange امکان تبادل تله تایپ |  | 
		|  | Teletypes U | ماشین تحریر راه دور تله تایپ |  | 
		|  | Teletype U | ماشین تحریر راه دور تله تایپ |  | 
		|  | way station U | ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی |  | 
		|  | crackback U | نوعی سد کردن غیرمجاز |  | 
		|  | asses' ears U   | نوعی گوشه [نوعی شاخه] |  | 
		|  | testacy U | دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه |  | 
		|  | call directing code U | یک کد دو یا سه کاراکتری است که در سیستم تله تایپ بکارمی رود |  | 
		|  | finished U | متنی که تایپ شده و آماده چاپ گرفتن است |  | 
		|  | cdc U | یک کد دو یا سه کاراکتری است که در سیستم تله تایپ بکارمی رود |  | 
		|  | entering U | عمل تایپ داده یا نوشتن موضوعات روی یک رکورد |  | 
		|  | audio-typist U | کسی که مطالبرا در حین دیکته شدن تایپ میکند |  | 
		|  | teleprinter U | تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس |  | 
		|  | teleprinters U | تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس |  | 
		|  | discant U | نوعی اواز به درازا بحث کردن |  | 
		|  | billeted U | پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن |  | 
		|  | billet U | پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن |  | 
		|  | billets U | پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن |  | 
		|  | billeting U | پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن |  | 
		|  | microwriter U | صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر |  | 
		|  | keystroke U | شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ |  | 
		|  | fudge U | نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن |  | 
		|  | caroche U | نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن |  | 
		|  | fudged U | نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن |  | 
		|  | fudges U | نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن |  | 
		|  | fudging U | نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن |  | 
		|  | processor U | کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و... |  | 
		|  | insertion point U | نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود |  | 
		|  | end U | نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است |  | 
		|  | ends U | نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است |  | 
		|  | ended U | نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است |  | 
		|  | bow line U | نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین |  | 
		|  | ark U   | [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا] |  | 
		|  | break out U   | نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی |  | 
		|  | key   | کلیدی که نشانه گر یا نوک چاپ را به ابتدای خط بعد روی صفحه یا ماشین تایپ یا چاپگر می برد |  | 
		|  | dos U | نشانگری که می گوید DOS آماده پذیرش یک دستور تایپ شده روی صفحه کلید است |  | 
		|  | qwerty U | صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است |  | 
		|  | pair exchange sorting algorithm U | نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده |  | 
		|  | wet stowage U | نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله |  | 
		|  | tabulator U | بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد |  | 
		|  | ager U   | نوعی ماشین بخار جهت ثابت کردن رنگ ها و افزایش ظاهری قدمت فرش |  | 
		|  | letter quality printing U | چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط |  | 
		|  | letter quality printing U | خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند |  | 
		|  | pigenhole U | کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن |  | 
		|  | printnow letter.doc U | DOS یا 2/OS به جای علامت 1% نام فایلی را که تایپ شده است قرار میدهدو DOC.LETTER را روی چاپگر چاپ میکند |  | 
		|  | bureau U | ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |  | 
		|  | bureaus U | ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |  | 
		|  | cleans U | کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است |  | 
		|  | cleanest U | کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است |  | 
		|  | verification U | بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری |  | 
		|  | clean U | کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است |  | 
		|  | cleaned U | کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است |  | 
		|  | paged U | وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند |  | 
		|  | page U | وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند |  | 
		|  | pages U | وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند |  | 
		|  | images U   | وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند |  | 
		|  | image U   | وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند |  | 
		|  | upper case U | حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند |  | 
		|  | quails U | نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود |  | 
		|  | quail U | نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود |  | 
		|  | recredential U | نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است |  | 
		|  | touch football U | نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است |  | 
		|  | carriages U | بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند |  | 
		|  | carriage U | بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند |  | 
		|  | conformal projection U | نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه |  | 
		|  | tilting mixer U | نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود |  | 
		|  | kluge U | 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود |  | 
		|  | kludge U | 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود |  | 
		|  | water displacement U | زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله |  | 
		|  | wimps U | نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |  | 
		|  | wimp U | نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |  | 
		|  | typeover U | توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب |  | 
		|  | air cooled oil cooler U | نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند |  | 
		|  | worded U | سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |  | 
		|  | word wrap U | سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |  | 
		|  | wraparound U | سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |  | 
		|  | word U   | سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |  | 
		|  | telnet U | پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند |  | 
		|  | correspoundence U | نامه ها |  | 
		|  | manifest U | نامه |  | 
		|  | letters U | نامه |  | 
		|  | post boy U | نامه بر |  | 
		|  | manifests U | نامه |  | 
		|  | breve U | نامه |  | 
		|  | epistles U | نامه |  | 
		|  | carrier U | نامه بر |  | 
		|  | epistle U | نامه |  | 
		|  | letter U | نامه |  | 
		|  | manifesting U | نامه |  | 
		|  | carriers U | نامه بر |  | 
		|  | manifested U | نامه |  | 
		|  | treaty U | موافقت نامه |  | 
		|  | epitaphs U | وفات نامه |  | 
		|  | registered letter U | نامه سفارشی |  | 
		|  | addressee U | گیرندهء نامه |  | 
		|  | by low U | ایین نامه |  | 
		|  | theses U | پایان نامه |  | 
		|  | byelaw U | ایین نامه |  | 
		|  | rental U | اجاره نامه |  | 
		|  | power of attorney U | وکالت نامه |  | 
		|  | dictionary U | واژه نامه |  | 
		|  | covering letter U | نامه پوششی |  | 
		|  | testimonials U | گواهی نامه |  | 
		|  | covering letter U | نامه توضیحی |  | 
		|  | testimonial U | گواهی نامه |  | 
		|  | covering letters U | نامه توضیحی |  | 
		|  | covering letters U | نامه پوششی |  | 
		|  | concordance U | تطبیق نامه |  | 
		|  | epitaph U | وفات نامه |  | 
		|  | concordances U | تطبیق نامه |  | 
		|  | word book U | واژه نامه |  | 
		|  | credential U | استوار نامه |  | 
		|  | lexicon [dictionary] U | واژه نامه |  | 
		|  | bylaw U | ایین نامه |  | 
		|  | testimonial U | تصدیق نامه |  | 
		|  | guaranty U | ضمانت نامه |  | 
		|  | pursuivant U | نامه رسان |  | 
		|  | acknowledgment U | شهادت نامه |  | 
		|  | decameron U | داستان نامه |  | 
		|  | testimonials U | تصدیق نامه |  | 
		|  | glossary U | واژه نامه |  | 
		|  | wordbook U | واژه نامه |  | 
		|  | carrier pigeon U | کبوتر نامه بر |  | 
		|  | questionary U | پرسش نامه |  | 
		|  | thesis U | پایان نامه |  | 
		|  | log book U | رخداد نامه |  | 
		|  | epistle U | نامه منظوم |  | 
		|  | pigeongram U | نامه کبوتر |  | 
		|  | log books U | رخداد نامه |  | 
		|  | protocol U | پیوند نامه |  | 
		|  | carrier pigeons U | کبوتر نامه بر |  | 
		|  | epistles U | نامه منظوم |  | 
		|  | protocols U | پیوند نامه |  | 
		|  | letters U | معرفی نامه |  | 
		|  | genealogical U | شجره نامه |  | 
		|  | herewith U | به این نامه |  | 
		|  | storybook U | داستان نامه |  |