English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gadget U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadgets U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
radar return U انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
clattered U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
blip U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
railings U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
consol U دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
radar scope U صفحه رادار
radar scope U صفحه دید رادار
b scope U صفحه کاتد رادار
radar screen U صفحه تصویر رادار
cluttered U برفک انداختن صفحه رادار
clutters U برفک انداختن صفحه رادار
clutter U برفک انداختن صفحه رادار
azimuth stabilized ppi U صفحه رادار با سمت ثابت
blip U تصویری بر روی صفحه رادار
radar echo U علایم روی صفحه رادار
plan position indicator U صفحه رادار ناو یا هواپیما
blips U تصویری بر روی صفحه رادار
fixed echo U انعکاس ثابت روی صفحه رادار
fiducial marks U علایم منطبق شونده در صفحه رادار
railing U تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
railings U تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
radar prediction U بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
directional radar prediction U تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
range marker U شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
snows U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow blink U تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
snowing U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowed U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
pip U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pips U هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
cardinal points effect U اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
fixer network U شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radar comouflage U استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
radar tracking U تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
display controlled U نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
spoking U تولید نور و یا جرقههای نوربه طور گاه به گاه روی صفحه رادار
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
disruptive pattern U اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
radar U رادار
radar beam U پرتو رادار
radar engineering U مهندسی رادار
radar equipment U تجهیزات رادار
crystal balls U انتن رادار
radar trace U علامت رادار
sidelooking airborne radar U رادار جانبی
crystal ball U انتن رادار
radar boresight U محوریابی رادار
radar trapping U اختلال رادار
aerial radar U رادار هوایی
radome U اطاق رادار
radar U دستگاه رادار
aircraft gun laying U رادار هواپیما
doppler radar U رادار دوپلر
radome U برج رادار
agl U رادار هواپیما
radar countermeasures U اقدامات ضد رادار
radarman U متصدی رادار
sensor U رادار مراقبتی
search radar U رادار تجسسی
counter circuit U کنتور رادار
teleran U رادار تلویزیونی
doppler radar U رادار داپلر
radar beacon U راهنمای رادار
radar alimeter U فرازیاب رادار
radar ranging U میدان رادار
corner reflector U پریکسوپ رادار
radar installation U تاسیسات رادار
radar location U موقعیت رادار
radar quardship U نگهبانی رادار
radar man U متصدی رادار
radar operator U متصدی رادار
acquisition radar U رادار هدفیابی
surveillance radar U رادار مراقبتی
radar network U شبکه ی رادار
acquisition radar U رادار هدفیاب
beam width U عرض بیم رادار
seeker U رادار تجسس هدف
airborne sensor U رادار مراقبتی هوابرد
raydit U رادار اقیانوس نگار
echoes U برگشت امواج رادار
sector of search U منطقه تجسس رادار
radar measurement U اندازه گیری رادار
sector of search U منطقه مراقبت رادار
sbend distortion U لرزش تصویر رادار
warning radar U رادار هشدار دهنده
radome U گنبد انتن رادار
fire control radar U رادار کنترل اتش
radar clutter U منطقه کور رادار
radar beacon U برج مراقبت رادار
echoed U برگشت امواج رادار
echo U برگشت امواج رادار
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
echoing U برگشت امواج رادار
sidelobe U بیم جانبی رادار
surveillance radar U رادار تجسس هدف
screening elevation U تراز مانع رادار
radar countermeasures U پیش گیریهای ضد رادار
radar beacon U برج دیدبانی رادار
sidelooking airborne radar U رادار با دید جانبی
active sonar U رادار دریایی فعال
acquisition radar U رادار اکتشاف هدف
radar boresight U تطابق خط دید رادار
aspects U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
corner reflector U پریکسوپ تنظیم هدف رادار
scan U یک دور گردش انتن رادار
radar altimetry U ارتفاع سنجی به وسیله رادار
radar ranging U تنظیم تیر به وسیله رادار
scanned U یک دور گردش انتن رادار
scans U یک دور گردش انتن رادار
radar clutter U منطقه پوشیده از دید رادار
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
radar trapping U اختلال پیدا کردن رادار
aspect U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
rawinsonde U دستگاه راوین رادار هواسنجی
clara U منطقه رادار پاک است
shoran U شورن رادار اب نگار بردکوتاه
radar prediction U کسب اطلاعات به وسیله رادار
aspect change U تغییرمنظر هدف از دید رادار
aspect angle U زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
loran U رادار مسافت سنج دریایی
helical scanning U بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
unattended ground sensor U رادار مراقبت زمینی خودکار
people sniffer U رادار کشف افراد دشمن
beam width U عرض ستون امواج رادار
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
radome U پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
sidelobe U ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
acquire کشف و تعیین محل هدف با رادار
scurve distortion U لرزش تصویر رادار در اثرحرکت انتن
altitude hole U ناحیه کور در منطقه دید رادار
radome U پوشش محافظ روی رادار یاانتن
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
dome U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
domes U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
aspect angle U زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
hunting U نوسان دادن انتن رادار درردیابی
screening elevation U زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
image degradation U کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
keying interval U فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
doppler radar U رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
burn through range U مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
in the dark U در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
influence sweep U پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
inserted grouping U میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
radar danning U ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
electromagnetic profile U مجموعه اطلاعات مربوط به وسایل الکترومانیتکی والکترونیکی و رادار
sbend distortion U لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار
transponder india U رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
check port/starboard U جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
pip matching U روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
discrimination U حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
rope chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
people sniffer U رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
homing U روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
hunting U حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
intermediate area U منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
asdic U دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
beacon double U اسم رمز برای انتخاب روش تعقیب هدف با استفاده از دونوع موج رادار
lobes U یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
lobe U یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
solid U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solids U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
quercitron U نوعی ماده رنگی
penning U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com