Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
blimp
U
نوعی بالون هوایی کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zeppelin
U
کشتی هوایی ا لمانی بالون
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
sidewinder
U
نوعی موشک ضد هوایی
blimp
U
نوعی کشتی هوایی غیرصلب
sylphid
U
جن هوایی کوچک
nike ajax
U
نوعی موشک ضد هوایی هدایت شونده
superfortress
U
نوعی هواپیمای تانکر سوخت 6 موتوره هوایی
chihuahuas
U
نوعی سگ کوچک.
chihuahua
U
نوعی سگ کوچک.
feist
U
نوعی سگ کوچک
buttercup
U
نوعی شیرینی کوچک
buttercups
U
نوعی شیرینی کوچک
bobsled
U
نوعی سورتمه کوچک
cupcake
U
نوعی کیک کوچک
hariequin
U
نوعی سگ کوچک خالدار
bobsleds
U
نوعی سورتمه کوچک
ladyfinger
U
نوعی موز کوچک
sandpiper
U
نوعی مارماهی کوچک
zmarker beacon
U
نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
stratotanker
U
نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
sidewinder
U
نوعی مار زنگی کوچک
kart
U
نوعی اتومبیل کوچک مسابقه
leghorn
U
نوعی مرغ وخروس کوچک
air impingment starter
U
نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
gallmite
U
نوعی کرم چهار پای کوچک
melodeon
U
ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
chine chilla
U
نوعی جانورجونده کوچک شبیه سنجاب
mauler
U
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
wing photograph
U
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
dachshunds
U
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
dachshund
U
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
jet star
U
نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
bow compass
U
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
muffins
U
نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
Dizlyk
U
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
muffin
U
نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
integrated
U
نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
pillorying
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
thermal
U
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
airships
U
بالون
ballooned
U
بالون
balloons
U
بالون
ballooning
U
بالون
balloon
U
بالون
gas bag
U
بالون
airship
U
بالون
balloonist
U
بالون بر
aerostat
U
بالون ورزشی
balloons
U
با بالون پروازکردن
ballooning
U
با بالون پروازکردن
ballooned
U
با بالون پروازکردن
ballooning
U
مثل بالون
barrage balloon
U
بالون پدافند
balloons
U
مثل بالون
balloon
U
مثل بالون
pilot ballon
U
بالون اکتشافی
ballooned
U
مثل بالون
balloon
U
با بالون پروازکردن
barrage balloons
U
بالون پدافند
captive balloon
U
بالون بزمین بسته
antiparachute ropes
U
طنابهای پایین بالون
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
thermal target
U
هوای گرم بالارونده برای بالون
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
envelopes
U
کیسه نایلونی حاوی هوا یاگاز در بالون
ballast
U
سنگ و شن در ته کشتی یا بالون ریختن سنگین کردن
envelope
U
کیسه نایلونی حاوی هوا یاگاز در بالون
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
rockoon
U
پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk number
U
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
applet
U
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
air position
U
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
small scale
U
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
U
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
U
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support
U
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
heavy lift
U
حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
air alert warning
U
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
davit
U
جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
aired
U
هوایی
air
U
هوایی
overhead roadway
U
پل هوایی
aviation medicine
U
طب هوایی
anti aircraft
U
ضد هوایی
airs
U
هوایی
pneumatic
U
هوایی
air strike
U
تک هوایی
skyway
U
پل هوایی
overpasses
U
پل هوایی
overpass
U
پل هوایی
stuffiness
U
بد هوایی
air drawn
U
هوایی
air built
U
هوایی
airy
U
هوایی
overhead
U
هوایی
acclimatization
U
هم هوایی
strike
U
تک هوایی
air attack
U
تک هوایی
aerial line
U
خط هوایی
air lane
U
خط هوایی
flying bridge
U
پل هوایی
linear distance
U
خط هوایی
air head
U
سر پل هوایی
airborne
U
هوایی
strikes
U
تک هوایی
AA
U
ضد هوایی
aerobics
U
هوایی
raids
U
تک هوایی
air raids
U
تک هوایی
over-pass
U
پل هوایی
atmospheric
U
هوایی
aerial
U
هوایی
overhead conductor
U
خط هوایی
raiding
U
تک هوایی
aerials
U
هوایی
airhead line
U
خط سر پل هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com