English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
graphic U نوشته شده کشیده شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drawl U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawled U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawling U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawls U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
tensed U کشیده
long- U کشیده
leptosome U کشیده تن
long U کشیده
drawlingly U کشیده
tensing U کشیده
drew U کشیده شد
leptokurtic U کشیده
ectomorph U کشیده تن
posttensioning U پس کشیده
drawn U کشیده
tense U کشیده
tenses U کشیده
tenser U کشیده
tensest U کشیده
longed U کشیده
deep drawn U از ته دل کشیده
indrawn U تو کشیده
oblonated U کشیده
oblongated U کشیده
threaded U نخ کشیده
longer U کشیده
longest U کشیده
longs U کشیده
indrawn U بداخل کشیده
flat fire U تیر کشیده
pinxit U کشیده است
in tow <idiom> U کشیده شده
tensive U کشیده شدنی
saps U شیره کشیده از
leptomorph U کشیده ریخت
ectomorphic type U سنخ کشیده تن
elongate U کشیده کردن
touse U کشیده شدن
chock-a-block U کاملا کشیده
intractile U کشیده نشدنی
vellum paper U کاغذمهره کشیده
chock-a-block U بالا کشیده
tractile U کشیده شدنی
threaded U بند کشیده
prolate U کشیده شده
ectomorphy U کشیده تنی
deprived U محرومیت کشیده
elongates U کشیده کردن
flare U زبانه کشیده
low angle fire U تیر کشیده
drags U کشیده شدن
dragged U کشیده شدن
drag U کشیده شدن
drawable U کشیده شدنی
at full length U دراز کشیده
deer neck U گردن کشیده
sap U شیره کشیده از
deep fetched U از ته دل کشیده شده
sapped U شیره کشیده از
couchant U دراز کشیده
flares U زبانه کشیده
elongating U کشیده کردن
extensive U بسیط کشیده
low angle U مسیر کشیده
flat trajectory U خط سیر کشیده
linear U باریک کشیده
long robe U صورت کشیده
pencilled U با مداد کشیده شده
deep fetched U از ته سینه کشیده شده
chant U اهنگ ساده و کشیده
pulled muscle U عضله کشیده شده
extendible U کشیده شدنی امتدادپذیر
drawn on U کشیده شدن عهده
taut U محکم کشیدن کشیده
satined paper U گاغذ مهره کشیده
draw U کشیده شدن عهده
draws U کشیده شدن عهده
if you please U بیزحمت زحمت کشیده
underdraw U کشیده نشدن زه تا اخر
lanternjaws U صورت لاغر و کشیده
oblong U دوک مانند کشیده
chants U اهنگ ساده و کشیده
chanting U اهنگ ساده و کشیده
oblongs U دوک مانند کشیده
chanted U اهنگ ساده و کشیده
hell bent U به بیراهه کشیده شده
hell-bent U به بیراهه کشیده شده
prone float U روی شکم با دستهای کشیده
open U وضع زه هنگام کشیده شدن
He has suffered a great deal at the hands of his wife . U از دست زنش خیلی کشیده
conducts U اداره کردن کشیده شدن
conducting U اداره کردن کشیده شدن
conduct U اداره کردن کشیده شدن
conducted U اداره کردن کشیده شدن
opened U وضع زه هنگام کشیده شدن
wired U سیم کشیده مفتول دار
hard drawn copper wire U سیم مسی کشیده شده
opens U وضع زه هنگام کشیده شدن
infill U نقاط کشیده شده روی نقشه
wirespun U زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
flat trajectory U سهم تیرکشیده مسیر کشیده گلوله
come home U کشیده شدن لنگر به طرف ناو
he is at the end of his tether U چنته اش خالی شده یا قوایش ته کشیده است
She has long and shapely legs . U ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
to be at full stretch U تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن
in perspective U کشیده شده ازروی علم منافرو مرایا
capriole U پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
drag U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
dragged U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
drags U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
hauls U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
jinriki U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinrikisha U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
stillage U چارچوب یاچارپایهای که چیزیرا روی ان می گذارندتاابش کشیده شود
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
hauling U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
hauled U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
haul U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
i thanked him for his trouble U برای زحمتی که کشیده بود ازاو سپاس گزاری کردم
extends U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extending U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
perspective grid U خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
extend U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
shoot the duck U حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
dragrope U طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
sliver U فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
autoscore U در پردازش کلمه دستورالعملی است که باعث میشود تا زیر متن خط کشیده شود
inscription U نوشته
texts U نوشته
letters U نوشته
paper work U نوشته
depositions U نوشته
letter U نوشته
scrip U نوشته
deposition U نوشته
papeteries U نوشته
record U نوشته
manuscript U نوشته
manuscripts U نوشته
text U نوشته
inscriptions U نوشته
opus U نوشته
opuses U نوشته
epigraph U نوشته
writ U نوشته
writs U نوشته
y scale U در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
to walk the chalk U بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
paleozoic U وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
callout U نوشته راهنما
hierogram U نوشته قدس
it is written that U نوشته اندکه
cryptogram U نوشته رمزی
cryptograph U نوشته رمزی
writings U نوشته نوشتجات
manuscript U دست نوشته
writing U نوشته نوشتجات
ancient manuscript U نوشته قدیمی
chirograph U دست نوشته
hand writing U دست نوشته
pseudograph U نوشته جعلی
handwriting U دست نوشته
petrograph U سنگ نوشته
petroglyph U سنگ نوشته
written U نوشته شده
point designation U شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
scroll U نوشته یافهرست طولانی
triglot U به سه زبان نوشته شده
inscriptions U نقش نوشته خطی
scrolls U نوشته یافهرست طولانی
cryptanalysis U کشف نوشته رمزی
application U معمولا به صورت نوشته
applications U معمولا به صورت نوشته
number U عدد نوشته شده
numbers U عدد نوشته شده
cartouche U لوح نوشته مزین
inscription U نقش نوشته خطی
it is written that U نوشته شده است که
numeral U عدد نوشته شده و..
poison pen U نوشته غرض الود
pornograph U نوشته ها و عکسهای رکیک
pornography U نوشته شهوت انگیز
psychogram U پیام نوشته روح
erotica U نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
repetitive letter U نوشته شده است
graphically U بطور نوشته یا منقوش
letter press U نوشته وابسته به عکسها
overwrite U نوشته داده در محلی
opusculum U اثریا نوشته بی اهمیت
imperscriptible U فاقد اجازه نوشته
numerals U عدد نوشته شده و..
packaged software U بسته پیش نوشته
graffiti U نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
jotting U چیزیکه با عجله نوشته شده
cryptanalyze U نوشته رمزی را کشف کردن
numerals U اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
autographic U نوشته شده با دست خودمصنف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com