Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
harmonic oscillator
U
نوسانگر هماهنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
damped harmonic oscillator
U
نوسانگر هماهنگ میرا
Other Matches
synchronize
U
هماهنگ کردن هماهنگ شدن
synchronises
U
هماهنگ کردن هماهنگ شدن
synchronizes
U
هماهنگ کردن هماهنگ شدن
synchronised
U
هماهنگ کردن هماهنگ شدن
synchronising
U
هماهنگ کردن هماهنگ شدن
oscillator
U
نوسانگر
simple oscillator
U
نوسانگر ساده
liner oscillator
U
نوسانگر خطی
harmonious
U
هماهنگ
harmonic
U
هماهنگ
synchronous
U
هماهنگ
monotone
U
هماهنگ
consonant
U
هماهنگ
consonants
U
هماهنگ
coordinated
U
هماهنگ
coordinator
U
هماهنگ کننده
coordinate
U
هماهنگ ساختن
cooperating bishop
U
دو فیل هماهنگ
harmonic motion
U
حرکت هماهنگ
harmonic vibration
U
ارتعاش هماهنگ
harmonic wave
U
موج هماهنگ
sequencer
U
شیر هماهنگ
subharmonic
U
هماهنگ فرعی
coordination
U
هماهنگ سازی
harmonic
U
هماهنگ همساز
harmonising
U
هماهنگ کردن
harmonizing
U
هماهنگ کردن
harmonized
U
هماهنگ کردن
harmonize
U
هماهنگ کردن
harmonises
U
هماهنگ کردن
proportional
U
متقابل یا هماهنگ
harmonised
U
هماهنگ کردن
harmonizes
U
هماهنگ کردن
sequence valve
U
شیر هماهنگ کننده
autosyn
U
هماهنگ کننده خودکار
creeping attack
U
تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
synchronizing mechanism
U
ساز و کار هماهنگ
simple harmonic motion
U
حرکت هماهنگ ساده
coordinate
U
متناسب یا هماهنگ کردن
damped harmonic motion
U
حرکت هماهنگ میرا
coordinating authority
U
مقام هماهنگ کننده
executive area
U
ناحیه هماهنگ ساز
fire support coordinator
U
هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
screen coordinator
U
هماهنگ کنند پوشش دریایی
monotone
U
صدای یکنواخت تکرار هماهنگ
concrescent
U
دارای رشد مشترک یا هماهنگ
bsc
U
SynchronousCommunication Binaryارتباطات هماهنگ دودویی
compatability
U
قابلیت انطباق کار هماهنگ با سایردستگاهها
synchronizes
U
همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
area coordination group
U
گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
synchronize
U
همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronising
U
همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronises
U
همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronised
U
همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
orient
U
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
proportional clothing
U
لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
cim
U
استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
pseudostereo
U
ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
orienting
U
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
orients
U
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
cim
U
استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده
orchestrate
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrates
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrating
U
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
fire coordination
U
هماهنگ کردن اتش تطبیق کردن اتشها
flight coordination
U
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
coordinate
U
هماهنگ کردن هم اهنگ کردن
the concert of europe
U
منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
coordinated procurement
U
عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
fire support coordination
U
هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
antivignetting filter
U
صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
e c e
U
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com