English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
swinging of flow U نوسانات عرضی جریان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
plenum chamber U محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
crossbars U خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbar U خط عرضی صلیب میله عرضی
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
fluctuations U نوسانات
oscilliations U نوسانات
ultrasonic U نوسانات مکانیکی
seasonal fluctuations U نوسانات فصلی
cyclical fluctuations U نوسانات دورهای
cyclical fluctuations U نوسانات ادواری
flucuations U نوسانات اقتصادی
cost variance U نوسانات هزینه
business fluctuations U نوسانات بازرگانی
year to year fluctuation U نوسانات سالیانه
seasonal fluctuation U نوسانات فصلی
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
phreatic fluctuation U نوسانات سطح ایستائی اب
torsional damper U میراکننده نوسانات پیحشی
stabilizer U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
stabilisers U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
buffeting U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffet U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
marigraph U دستگاهی که نوسانات جزر ومد را ثبت میکند
buffeted U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffets U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
kymograph U دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
vibrators U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrator U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ultrasonic inspection U متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
transect U بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
innovation theory U ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
crossbar U خط عرضی
lateral U عرضی
transverse U عرضی
crossbars U خط عرضی
crosser U عرضی
cross U عرضی
crossest U عرضی
crosses U عرضی
traverse U عرضی
traversed U عرضی
traverses U عرضی
traversing U عرضی
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
radial play U بازی عرضی
transversal section U برش عرضی
transversal wave U موج عرضی
transverse acceleration U شتاب عرضی
transverse axis U محور عرضی
transverse bracing U تقویت عرضی
transverse bulkhead U تیغه عرضی
timber U دنده عرضی
transverse crack U ترک عرضی
transection U برش عرضی
cross brace U گیره عرضی
cross brace U مهار عرضی
radial load U بار عرضی
horizontal plane U صفحه عرضی
deflection sweep U درو عرضی
transverse plane U صفحه عرضی
cross hole U سوراخ عرضی
cross feed U تغذیه عرضی
baselinesman U خط نگهدار خط عرضی
cross fall U شیب عرضی
cross compartment U دهلیز عرضی
transverse fault U گسل عرضی
transverse joint U درز عرضی
transverse reinforcement U ارماتور عرضی
cross beam U تیر عرضی
lateral shifts U تغییرات عرضی
lateral stability U پایداری عرضی
traversing fire U اتش عرضی
trimmed joist U تیر عرضی
lateral tell U سبقت عرضی
leak coil U بوبین عرضی
latitude band U نوار عرضی
latitude band U کمربند عرضی
transverse wave U موج عرضی
transverse scale U مقیاس عرضی
transverse section U مقطع عرضی
cross head U تیر عرضی
transverse stress U تنش عرضی
cross cut U برش عرضی
accidents U صفت عرضی
accident U صفت عرضی
lateral forces U نیروهای عرضی
transverse valley U دره عرضی
collateral ganglia U عقدههای عرضی
square ball U پاس عرضی
profiled U مقطع عرضی
cross trail U جاده عرضی
phenomenally U عارضی عرضی
cross traverse U تراورس عرضی
profiling U مقطع عرضی
axis U خط طولی یا عرضی
phenomenal U عارضی عرضی
crossed belt U تسمه عرضی
abeam U جهت عرضی
sagrod U مهار عرضی
sag rod U مهار عرضی
accidentalism U فلسفه عرضی
northing U مختصات عرضی
lateral route U جاده عرضی
profile U مقطع عرضی
profiles U مقطع عرضی
shape of cross section U نیمرخ عرضی
frame U دنده عرضی
accidentalism U فلسفهء عرضی
cross linking U اتصال عرضی
cross piece U تیر عرضی
cross roll U نورد عرضی
cross section U مقطع عرضی
cross section U برش عرضی
athwart U به طور عرضی
cross section U نیمرخ عرضی
sides way U نوسان عرضی
latitude band U نوار عرضی زمینی
broadside aerial U تشعشع کننده عرضی
cross barred U دارای میلههای عرضی
career courses U دورههای عرضی نظامی
thwarted U نشیمنگاه عرضی قایق
traversed U حرکت عرضی یا مورب
traversing U حرکت عرضی یا مورب
rafters U تیر عرضی طاق
thwart U نشیمنگاه عرضی قایق
rafter U تیر عرضی طاق
traverses U حرکت عرضی یا مورب
transection U برش یا مقطع عرضی
valley cross section U نیمرخ عرضی دره
cross slide U کشوی لغزنده عرضی
cross sectional data U دادههای برش عرضی
traverse U حرکت عرضی یا مورب
cross sectional area U سطح مقطع عرضی
cross section U سطح مقطع عرضی
enfilade U درو عرضی کردن
backward pass U پاس عرضی یا به عقب
cross level buble U حباب تراز عرضی
transverse bending test U ازمایش خمش عرضی
cross tree U رابط عرضی دکلها
cross wall U دیوار پلهای عرضی
transverse test specimen U نمونه ازمایش عرضی
northing U محور عرضی نقشه
crossrial carriage U پاگیر تیر عرضی
crossing target U هدفهای متحرک عرضی
transverse fatigue test U ازمایش خستگی عرضی
section of valley U نیمرخ عرضی دره
transverse conductance U مقدار هدایت عرضی
transverse cardan shaft U محور کاردان عرضی
cross hole nut U مهره با سوراخ عرضی
shrouds U بکسلهای عرضی ناو
accidental U غیر مترقبه عرضی
cross-tree U [رابط عرضی دکلها]
counter-brace U تیر تقویت عرضی
braced U تیر تقویت عرضی
brace U تیر تقویت عرضی
cross-aisle U [گوشواره عرضی کلیسا]
y axis U محور عرضی مختصات
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
terete U استوانهای شکل در برش عرضی
keel U ستون عرضی مرکزی ناو
keels U ستون عرضی مرکزی ناو
head string U خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
cross folding test U ازمایش چین خوردگی عرضی
tumple U گردش حول محور عرضی
I have nothing more to say . U دیگر عرضی نیست ( ندارم )
broad beam headlamp U نور افکن با تشعشع عرضی
cross trail U جاده سرتاسری عرضی در منطقه
balkline U خط عرضی روی میز بیلیارد
cross-gable U [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com