English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flucuations U نوسانات اقتصادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
innovation theory U ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
Other Matches
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic aggregates U مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic liberalism U مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
fluctuations U نوسانات
oscilliations U نوسانات
economic imperialism U جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
cyclical fluctuations U نوسانات دورهای
seasonal fluctuation U نوسانات فصلی
ultrasonic U نوسانات مکانیکی
cost variance U نوسانات هزینه
seasonal fluctuations U نوسانات فصلی
business fluctuations U نوسانات بازرگانی
year to year fluctuation U نوسانات سالیانه
cyclical fluctuations U نوسانات ادواری
quarterly journal of economics U مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
swinging of flow U نوسانات عرضی جریان
torsional damper U میراکننده نوسانات پیحشی
phreatic fluctuation U نوسانات سطح ایستائی اب
stabilisers U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
stabilizer U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
economic and social council U شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
marigraph U دستگاهی که نوسانات جزر ومد را ثبت میکند
buffet U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffets U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeted U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeting U نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
kymograph U دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
vibrator U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrators U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
autarky U خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
damping vane U پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
plenum chamber U محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
ultrasonic inspection U متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
economies U اقتصادی
economy U اقتصادی
economic U اقتصادی
economical U اقتصادی
socio economic U اقتصادی
economic analysis U تحلیل اقتصادی
economic friction U اصطکاک اقتصادی
economic theory U نظریه اقتصادی
economic friction U موانع اقتصادی
economic freedom U ازادی اقتصادی
economic feasibility U توجیه اقتصادی
economic structure U ساختار اقتصادی
economic system U نظام اقتصادی
economic statistics U امارهای اقتصادی
economic fluctuation U نوسان اقتصادی
economic appraisal U ارزیابی اقتصادی
economic surplus U مازاد اقتصادی
economic commission U هیئت اقتصادی
economic conflict U تضاد اقتصادی
economic depression U بحران اقتصادی
economic constraint U محدودیت اقتصادی
economic stringency U محدودیت اقتصادی
economic decisions U تصمیمات اقتصادی
economic cost U هزینه اقتصادی
economic council U شورای اقتصادی
economic structure U بنیان اقتصادی
economic development U توسعه اقتصادی
economic classes U طبقات اقتصادی
economic behaviour U کردار اقتصادی
economic choice U انتخاب اقتصادی
economic ends U هدفهای اقتصادی
economic efficiency U کارائی اقتصادی
economic dynamics U پویائی اقتصادی
economic domination U تسلط اقتصادی
economic doctrines U دکترین اقتصادی
economic doctrines U اموزههای اقتصادی
economic disincentives U بازدارندههای اقتصادی
economic crisis U بحران اقتصادی
economic geography U جغرافیای اقتصادی
economic relations U روابط اقتصادی
economic potential U نیروی اقتصادی
economic potential U قدرت اقتصادی
economic policy U سیاست اقتصادی
economic resources U منابع اقتصادی
economic plan U برنامه اقتصادی
economic paradoxes U تناقضات اقتصادی
economic organization U سازمان اقتصادی
economic rent U بهره اقتصادی
economic sanctions U تحریم اقتصادی
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی
economic motivation U مشوق اقتصادی
economic motivation U انگیزه اقتصادی
economic power U قدرت اقتصادی
economic pressure U فشار اقتصادی
economic rehabilitation U توانبخشی اقتصادی
economic reconstruction U تجدیدساخت اقتصادی
economic reconstruction U نوسازی اقتصادی
economic recession U رکود اقتصادی
economic prosprity U رونق اقتصادی
economic prosperity U رونق اقتصادی
economic progress U ترقی اقتصادی
economic progress U پیشرفت اقتصادی
economic profit U سود اقتصادی
economic problems U مشکلات اقتصادی
economic problems U مسائل اقتصادی
economic principles U اصول اقتصادی
economic modernization U نوسازی اقتصادی
economic model U الگوی اقتصادی
economic institutions U نهادهای اقتصادی
economic infrastructure U زیربنای اقتصادی
economic indicator U علائم اقتصادی
economic stability U ثبات اقتصادی
economic index U شاخص اقتصادی
economic independence U استقلال اقتصادی
economic income U درامد اقتصادی
economic incentives U انگیزههای اقتصادی
economic history U تاریخ اقتصادی
economic stabilization U تثبیت اقتصادی
economic growth U رشد اقتصادی
economic good U کالای اقتصادی
economic integration U یکپارچگی اقتصادی
economic integration U همبستگی اقتصادی
economic mobilization U بسیج اقتصادی
economic sanctions U مجازاتهای اقتصادی
economic method U روش اقتصادی
economic maturity U کمال اقتصادی
economic maturity U بلوغ اقتصادی
economic man U انسان اقتصادی
economic self sufficiency U خودکفائی اقتصادی
economic life U عمر اقتصادی
economic law U قانون اقتصادی
economic justification U توجیه اقتصادی
economic significance U اهمیت اقتصادی
economic interest U منافع اقتصادی
economic goals U اهداف اقتصادی
economic rent U اجاره اقتصادی
venture U فعالیت اقتصادی
booms U جهش اقتصادی
booming U جهش اقتصادی
boomed U جهش اقتصادی
boom U جهش اقتصادی
schools of economics U مکتبهای اقتصادی
entrepreneurs U کارفرمای اقتصادی
entrepreneur U کارفرمای اقتصادی
depressions U بحران اقتصادی
equilibrium U تعادل اقتصادی
enterprise U تشکیلات اقتصادی
enterprise U بنگاه اقتصادی
economically U از دیدگاه اقتصادی
uneconomical U غیر اقتصادی
downturns U رکود اقتصادی
downturn U رکود اقتصادی
enterprises U موسسه اقتصادی
enterprises U بنگاه اقتصادی
enterprises U تشکیلات اقتصادی
enterprise U موسسه اقتصادی
depressions U رکود اقتصادی
depression U بحران اقتصادی
economic refugee U پناهنده اقتصادی
economic indicator U شاخص اقتصادی
shortcut U طریقه اقتصادی
socioeconomic U اجتماعی- اقتصادی
free enterprise U ازادی اقتصادی
slumps U رکود اقتصادی
slumping U رکود اقتصادی
slumped U رکود اقتصادی
slump U رکود اقتصادی
depression U رکود اقتصادی
ventured U فعالیت اقتصادی
economic thought U اندیشه اقتصادی
economy factor U ضریب اقتصادی
economic thought U تفکر اقتصادی
Economic enciclement ( blockade , embargo ) . U محاصره اقتصادی
business cycle U دور اقتصادی
autarky U بی نیازی اقتصادی
autarky U استقلال اقتصادی
homo economicus U انسان اقتصادی
economic welfare U رفاه اقتصادی
economic wealth U ثروت اقتصادی
economic waste U اتلاف اقتصادی
economic trend U روند اقتصادی
economic union U اتحادیه اقتصادی
diseconomy U فقر اقتصادی
economic unity U یکپارچگی اقتصادی
economic value U ارزش اقتصادی
economic variable U متغیر اقتصادی
economic warfare U جنگ اقتصادی
economic warfare U مبارزه اقتصادی
concerns U واحد اقتصادی
blockades U محاصره اقتصادی
blockaded U محاصره اقتصادی
blockade U محاصره اقتصادی
recessions U رکود اقتصادی
recessions U بحران اقتصادی
recession U رکود اقتصادی
recession U بحران اقتصادی
venturing U فعالیت اقتصادی
ventures U فعالیت اقتصادی
blockading U محاصره اقتصادی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com