Perdic | نوبت سرویس اسکواش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	out U	نوبت سرویس اسکواش
	out- U	نوبت سرویس اسکواش
	outed U	نوبت سرویس اسکواش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	in side U	سمت سرویس زمین اسکواش
	service court U	محل فرود سرویس اسکواش
	hand out U	خراب کردن سرویس اسکواش
	front court U	محوطه جلو خط سرویس اسکواش
	hand in U	سمت زمین سرویس اسکواش
	service line U	حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
	faulted U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	faults U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	fault U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	squash tennis U	بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
	out side U	دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
	inning U	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
	intermit U	نوبت داشتن نوبت شدن
	broadband ISDN U	سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
	let U	سرویس خطا سرویس بد
	lets U	سرویس خطا سرویس بد
	letting U	سرویس خطا سرویس بد
	lob serve U	سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
	squash court U	زمین بازی اسکواش
	front wall U	دیوار مقابل اسکواش
	crease U	محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
	creased U	محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
	creases U	محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
	creasing U	محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
	service line U	خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
	getting U	برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
	forecourt U	قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
	gets U	برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
	get U	برگشت عالی توپ مشکل درتنیس و اسکواش
	forecourts U	قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
	down U	توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه
	nick U	ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
	nicked U	ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
	nicks U	ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
	crosscourt shot U	ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
	nicking U	ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
	telltale U	نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
	served U	نوبت
	heat U	نوبت
	toured U	نوبت
	touring U	نوبت
	tours U	نوبت
	trick U	نوبت
	tricking U	نوبت
	tricked U	نوبت
	alternation U	نوبت
	heats U	نوبت
	turns U	نوبت
	tour U	نوبت
	serve U	نوبت
	serves U	نوبت
	turn U	نوبت
	tertian fever U	نوبت سه به یک
	intermittence U	نوبت
	inning U	نوبت
	tertian fever U	نوبت غب
	out of turn U	بی نوبت
	periodicity U	نوبت
	reprise U	نوبت
	tricking U	نوبت نگهبانی
	period U	نوبت مرحله
	periods U	نوبت ایست
	periods U	روزگار نوبت
	periods U	نوبت مرحله
	round U	نوبت گردکردن
	out of turn U	خارج از نوبت
	handout U	نوبت بازی
	period U	روزگار نوبت
	period U	نوبت ایست
	tricked U	نوبت نگهبانی
	roundest U	نوبت گردکردن
	intermittent U	نوبت دار
	whose turn is it? U	نوبت کیست
	shift U	نوبت تعویض
	round robin U	نوبت گردشی
	round robin U	با گردش نوبت
	every dog has his day <idiom> U	آسیاب به نوبت
	prime shift U	نوبت اول
	trick U	نوبت نگهبانی
	handouts U	نوبت بازی
	penalty U	از کف دادن نوبت
	shifted U	نوبت کار
	shifted U	نوبت تعویض
	shift U	نوبت کاری
	shift U	نوبت کار
	it is my lead U	نوبت من است
	periodic U	نوبت دار
	shifted U	نوبت کاری
	penalties U	از کف دادن نوبت
	shifts U	نوبت کاری
	shifts U	نوبت کار
	shifts U	نوبت تعویض
	movement credit U	نوبت حرکت
	to be one's turn [go] U	نوبت [کسی] شدن
	My turn! U	حالا نوبت منه!
	The ball is in your court. <idiom> U	حالا نوبت تو است.
	first dogwatch U	نوبت نگهبانی عصر
	on deck U	دونده منتظر نوبت
	shift schedule U	برنامه نوبت کاری
	air register U	تنظیم نوبت پرواز
	say U	نوبت حرف زدن
	says U	نوبت حرف زدن
	it is your move U	نوبت شما است
	collocation U	نظم نوبت وترتیب
	on deck U	در انتظار نوبت شنا
	every other <idiom> U	به نوبت عرض شدن
	roundest U	نوبت گرد کردن
	round U	نوبت گرد کردن
	rota U	جدول نوبت خدمت
	rotas U	جدول نوبت خدمت
	batter U	توپزنی که نوبت اوست
	batters U	توپزنی که نوبت اوست
	He jumped the queue. U	پرید توی صف ( خارج از نوبت )
	strikers U	کروکه بازی که نوبت اوست
	striker U	بیلیارد بازی که نوبت اوست
	strikers U	بیلیارد بازی که نوبت اوست
	bat around U	توپ زدن به نوبت در یک ردیف
	striker U	کروکه بازی که نوبت اوست
	every dog has his d. U	هرکسی چندروزه نوبت اوست
	To jump the queue. U	خود را داخل صف جا زدن ( خارج از نوبت )
	all things come to him who waits <proverb> U	بر اثر صبر نوبت ظفر آید
	queuing theory U	نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
	every dog has his day <idiom> <none> U	هرکسی پنج روزه نوبت اوست
	platoon U	بازیگرانی را به نوبت در نقطه معین گذاشتن
	moved U	نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
	antiperiodic U	جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
	move U	نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
	platoons U	بازیگرانی را به نوبت در نقطه معین گذاشتن
	moves U	نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
	call book U	دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
	first come, first served <idiom> U	هرکی زودتر بیاد اول نوبت اوست
	serviced U	سرویس
	in- U	خط سرویس
	in U	خط سرویس
	service U	سرویس
	centermark U	خط سرویس
	service line U	خط سرویس
	after sales service U	سرویس
	assistance dog U	سگ سرویس
	service dog U	سگ سرویس
	medical response dog U	سگ سرویس
	innings U	نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
	ball is in your court <idiom> U	[نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
	american twist U	سرویس چرخشی
	service area U	منطقه سرویس
	service echelon U	ردههای سرویس
	air line U	سرویس هوایی
	backcourt U	پشت خط سرویس
	serviced U	سرویس کردن
	half court U	زمین سرویس
	hand out U	خطای سرویس
	serviced U	بنگاه سرویس
	kick serve U	سرویس پیچشی
	lubritorium U	چاله سرویس
	information service U	سرویس اطلاعاتی
	cannon ball U	سرویس چکشی
	cannon balls U	سرویس چکشی
	aces U	امتیاز سرویس
	after sales service U	سرویس خدماتی
	cooking set	سرویس پخت و پز
	windmill service U	سرویس چکشی
	telephone service U	سرویس تلفن
	ace U	امتیاز سرویس
	service U	سرویس کردن
	service U	بنگاه سرویس
	truckline U	سرویس باربری
	side out U	خطای سرویس
	short service line U	خط سرویس کوتاه
	underhand service U	سرویس ساده
	aditional service U	سرویس اضافی
	service over U	خطای سرویس
	letting U	سرویس خطا
	lets U	سرویس خطا
	service stairs U	پلکان سرویس
	sevice kick U	ضربه سرویس
	let U	سرویس خطا
	one and nine balls billiard U	بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
	interrupt serrice routine U	روال سرویس وقفه
	wide area telephone service U	سرویس تلفنی گسترده
	tea set U	سرویس چای خوری
	in side U	سمت سرویس زمین
	hook service U	سرویس برگردان والیبال
	hand in U	سمت زمین سرویس
	left court U	زمین سرویس سمت چپ
	intelligent building U	[ساختمانی با سرویس هوشمند]
	service ace U	امتیاز سرویس تنیس
	service court U	محل فرود سرویس
	side out U	خراب کردن سرویس
	out of hand serve U	سرویس پایین دست
	on line information service U	سرویس اطلاعاتی مستقیم
	odd court U	زمین سرویس سمت چپ
	railroad service U	سرویس راه اهن
	out U	دریافت کننده سرویس
	service charge U	سرویس مهمانخانه وغیره
	tea services U	سرویس چای خوری
	tea service U	سرویس چای خوری
	bibliographic retrieval service U	سرویس بازیابی کتابشناسی
	tea sets U	سرویس چای خوری
	change of service U	تعویض سرویس والیبال
	customer service technician U	تکنسین سرویس مشتری