English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
condescending U نوازش کننده
smoochy U نوازش کننده
blandisher U نوازش کننده
caresser U نوازش کننده
fondler U نوازش کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
caressed U نوازش
blandishment U نوازش
patting U نوازش
caress U نوازش
patted U نوازش
cuddly U نوازش کن
pats U نوازش
caressingly U با نوازش
pat U نوازش
caressing U نوازش
caresses U نوازش
endeariogly U با نوازش
snog U نوازش کردن
snoozle U نوازش کردن
to pay one's addresses U نوازش کردن
dandle U نوازش کردن
cuddled U نوازش کردن
petting U نوازش جنسی
cuddling U نوازش کردن
fondle U نوازش کردن
fondled U نوازش کردن
fondles U نوازش کردن
fondling U نوازش کردن
cuddle U نوازش کردن
baby U نوازش کردن
cuddles U نوازش کردن
pats U نوازش کردن
stroked U نوازش کردن
patted U نوازش کردن
pat U نوازش کردن
patting U نوازش کردن
snogs U نوازش کردن
snogging U نوازش کردن
strokes U نوازش کردن
snogged U نوازش کردن
babies U نوازش کردن
stroke U نوازش کردن
stroking U نوازش کردن
caressive U نوازش امیز
pet U معشوقه نوازش کردن
paddle U بادست نوازش کردن
paddled U بادست نوازش کردن
paddles U بادست نوازش کردن
petted U معشوقه نوازش کردن
paddling U بادست نوازش کردن
pets U معشوقه نوازش کردن
to be snogging with sb. [British E] U بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be petting [with sb.] U بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be smooching [with sb.] U بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be making [with sb.] [American E] U بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be cuddling [with sb.] U بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be smooching with sb U بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
to be canoodling U بوسیدن و نوازش کردن [با کسی]
rabble-rouser U نی نواز [با نوازش مردم را تلسم می کند] [اصطلاح مجازی]
Pied Piper U نی نواز [با نوازش مردم را تلسم می کند] [اصطلاح مجازی]
The Pied Piper of Hamelin U نی نواز هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
The Pied Piper of Hamelin U فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
pat U دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
pats U دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
patting U دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
patted U دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
coaxed U نوازش کردن چرب زبانی کردن
coaxes U نوازش کردن چرب زبانی کردن
coax U نوازش کردن چرب زبانی کردن
coaxing U نوازش کردن چرب زبانی کردن
blandish U نوازش کردن چاپلوسی کردن
coddled U نازپرورده کردن نوازش کردن
coddles U نازپرورده کردن نوازش کردن
coddle U نازپرورده کردن نوازش کردن
coddling U نازپرورده کردن نوازش کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
syncopator U غش کننده
prattfall U پچ پچ کننده
deletive U حک کننده
squelcher U له کننده
renunciant U رد کننده
refutatory U رد کننده
renunciant U کننده
swooner U غش کننده
deflective U کج کننده
prater U پچ پچ کننده
squasher U له کننده
spurner U رد کننده
repudiationist U رد کننده
crusher U له کننده
tracker U پی کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com