Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
finish tape
U
نوار پایان مسابقه
finish yarn
U
نوار پایان مسابقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
taped
U
نوار خط پایان
tapes
U
نوار خط پایان
tape
U
نوار خط پایان
finishes
U
پایان مسابقه
finish
U
پایان مسابقه
come off
U
پایان مسابقه
wire
U
خط اغاز یا پایان مسابقه
wires
U
خط اغاز یا پایان مسابقه
night watchman
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
continuous
U
قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
checkered flag
U
پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی
gun
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
declares
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declare
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
overnight
U
مسابقهای که ثبت نام 27ساعت پیش از مسابقه پایان می یابد
declaring
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
outrun
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outruns
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outrunning
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
capstan
U
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
leaders
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
eol
U
پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
terminates
U
پایان دادن پایان یافتن
terminated
U
پایان دادن پایان یافتن
terminate
U
پایان دادن پایان یافتن
pickup reel
U
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
reel-to-reel
U
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
azimuth
U
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
reel to reel
U
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
splicing
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
guard band
U
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
pinchwheel
U
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
perforated tape
U
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
auto
U
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos
U
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tape
U
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes
U
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridges
U
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridge
U
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
identity
U
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities
U
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
reel to reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time
U
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
reel-to-reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
readers
U
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader
U
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leaders
U
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leader
U
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drive
U
نوار چرخان نوار ران
tape drives
U
نوار چرخان نوار ران
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
video cassettes
U
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette
U
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
filmstrip
U
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
U
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
incessant
U
پی در پی بی پایان
close
U
پایان
endless
U
بی پایان
initiator terminator
U
پایان ده
finis
U
پایان
illmitable
U
بی پایان
cessation
U
پایان
eternities
U
بی پایان
eternity
U
بی پایان
never ending
U
بی پایان
finish
U
پایان
ending
U
پایان
unfinished
U
بی پایان
inconclusive
U
بی پایان
endings
U
پایان
unending
U
بی پایان
never-ending
U
بی پایان
interminate
U
بی پایان
finishes
U
پایان
point
U
پایان
end all
U
پایان
illimitable
U
بی پایان
finality
U
پایان
decapoda
U
ده پایان
conclusion
U
پایان
conclusions
U
پایان
unbound
U
بی پایان
bourne
U
پایان
abyss
U
بی پایان
limit
U
پایان
abysm
U
بی پایان
ends
U
پایان
end line
U
خط پایان
hexapod
U
شش پایان
closer
U
پایان
closes
U
پایان
closest
U
پایان
termination
U
پایان
finallist
U
پایان رس
end
U
پایان
finish line
U
خط پایان
ended
U
پایان
abysses
U
بی پایان
immortality
U
بی پایان
windup
U
پایان
foreverness
U
بی پایان
fruition
U
پایان
to sit out
U
تا پایان
issue
[outcome]
U
پایان
eternality
U
بی پایان
forever
U
بی پایان
periods
U
پایان
period
U
پایان
aeon
U
بی پایان
perpetuity
U
بی پایان
sempiternity
U
بی پایان
out
<adv.>
U
پایان
infinite time
U
بی پایان
eternity
U
بی پایان
ends
U
پایان یک دور
interminable
U
پایان ناپذیر
conclusions
U
پایان یک چیز
conclusion
U
پایان یک چیز
get done with
U
به پایان رساندن
turn out
<idiom>
U
نتیجه ،پایان
over-
U
پایان یافتن
abend
U
پایان غیرعادی
Over and out!
U
پایان اعلان !
buzzer
U
زنگ پایان
buzzers
U
زنگ پایان
It's over.
U
به پایان رسید.
over
U
پایان یافتن
Over and out!
U
پایان خبر !
irredeemable
U
پایان ناپذیر
ended
U
پایان یک دور
end
U
پایان یک دور
endless
U
بدون پایان
Finifugal
<adj.>
U
تنفر از پایان
sustainable energy
U
انرژی بی پایان
unceasing
U
پایان ناپذیر
thesis
U
پایان نامه
theses
U
پایان نامه
termination
U
پایان دهی
termination
U
پایان یابی
sequels
U
نتیجه پایان
sequel
U
نتیجه پایان
past
U
پایان یافته
eternal
U
بی پایان دائمی
dissertation
U
پایان نامه
dissertations
U
پایان نامه
terminating
U
پایان دار
terminating
U
پایان بخش
to turn out
U
به پایان رسیدن
time out
<idiom>
U
پایان وقت
myriapoda
U
هزار پایان
placing judge
U
داور خط پایان
ominscience
U
دانش بی پایان
godspeed
U
پایان انجام
atrocious
U
با شرارت بی پایان
get over
U
به پایان رساندن
to go through with
U
به پایان رساندن
to get oven
U
به پایان رساندن
rhizopod
U
ریشه پایان
get through
U
به پایان رساندن
finitude
U
پایان پذیری
to see through
U
به پایان رساندن
harvest home
U
پایان درو
wind up
U
پایان یافتن
last a
U
دم اخر پایان
jikan
U
پایان وقت
interminableness
U
پایان ناپذیری
normal termination
U
پایان عادی
year-end
U
پایان سال
year-end
سال پایان
inexhaustibility
U
پایان نا پذیری
on side
U
پایان بازی
do away with
<idiom>
U
به پایان رساندن
omniscience
U
دانش بی پایان
follow through
<idiom>
U
به پایان رساندن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com