English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tape U نوار بستن
taped U نوار بستن
tapes U نوار بستن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bandage U با نوار بستن
bandaged U با نوار بستن
bandaging U با نوار بستن
band U با نوار بستن
bands U با نوار بستن
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
Other Matches
capstan U میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
leaders U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
azimuth U زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
pickup reel U نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
reel to reel U کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
reel-to-reel U کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
spliced U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
guard band U بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
splice U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
perforated tape U نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
pinchwheel U چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
autos U توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
auto U توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tape U جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes U جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge U جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges U جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identities U الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity U الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
deceleration time U زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
reel-to-reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
readers U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leader U قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leaders U قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drives U نوار چرخان نوار ران
tape drive U نوار چرخان نوار ران
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
video cassette U نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassettes U نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
To be out to do some thing . U کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
filmstrip U نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
magnetic tape recording U ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
rut U نوار
band width U نوار
ferrets U نوار
strapless U بی نوار
ferret U نوار
cheek strap U نوار
tape code U کد نوار
apron U نوار
ribbon U نوار
screed U نوار نوار ه
aprons U نوار
ribbons U نوار
ligature U نوار
filled band U نوار پر
filet U نوار
zone U نوار
zones U نوار
bands U نوار
fascias U نوار
band U نوار
fascia U نوار
tags U نوار
strip U نوار
rosette U گل نوار
rosettes U گل نوار
list U نوار
fillets U نوار
filleting U نوار
filleted U نوار
taped U نوار
tag U نوار
fillet U نوار
tapes U نوار
braided U نوار
braids U نوار
link U نوار
belts U نوار
belted U نوار
braid U نوار
tape U نوار
belt U نوار
padlocking U بستن
scaffolds U پل بستن
padlocked U بستن
connects U بستن
jammed U بستن
scaffold U پل بستن
jams U بستن
cadging U بستن
lash vt U بستن
clasps U بستن
clasping U بستن
interclude U بستن
imputation U بستن به
cadge U بستن
cadged U بستن
clasp U بستن
clasped U بستن
padlock U بستن
ligate U بستن
ligation U بستن رگ
cadges U بستن
bangs U : بستن
banging U : بستن
obturate U بستن
occlude U بستن
pack up U بستن
dress U بستن
closing U بستن
posset U بستن
jam U بستن
question answer U صف بستن
shut down U بستن
spile U بستن
tightening U بستن
oppilate U بستن
obtruate U بستن
banged U : بستن
bang U : بستن
pickets U بستن
picketed U بستن
picket U بستن
attaching U بستن به
attaching U بستن
attaches U بستن به
attaches U بستن
attach U بستن به
attach U بستن
ice U یخ بستن
span U پل بستن
infer U بستن
tightens U بستن
tightened U بستن
tighten U بستن
curdling U بستن
cork U بستن
curdles U بستن
curdled U بستن
curdle U بستن
fastens U بستن
fastened U بستن
corks U بستن
inferred U بستن
inferring U بستن
imputing U بستن
imputes U بستن
spanned U پل بستن
imputed U بستن
impute U بستن
portcullises U بستن
portcullis U بستن
obstructs U بستن
spanning U پل بستن
obstructing U بستن
obstructed U بستن
obstruct U بستن
spans U پل بستن
dresses U بستن
infers U بستن
fasten U بستن
belay U بستن
closes U : بستن
closes U بستن
cinch U بستن
deligation U بستن
knits U بستن
knit U بستن
closest U : بستن
closest U بستن
gelatinate U بستن
glaciate U یخ بستن
glaciation U یخ بستن
shutter U بستن
shutters U بستن
curd U بستن
colligate U بستن
bloc U بستن
blocs U بستن
congeals U یخ بستن
congealing U یخ بستن
congealed U یخ بستن
close U : بستن
congeal U یخ بستن
concludes U بستن
close U بستن
closer U : بستن
closer U بستن
conclude U بستن
clousure U بستن
padlocks U بستن
freezes U یخ بستن
shuts U بستن
shut U بستن
gird U بستن
braced U بستن
binds U بستن
tie up U بستن
to close down U بستن
cue U صف بستن
freeze U یخ بستن
connect U بستن
brace U بستن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com