English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dose rate U نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
doses U مقدار دارو
dose U مقدار دارو
dosing U مقدار دارو
dosed U مقدار دارو
dosage U مقدار استعمال دارو
dosages U مقدار استعمال دارو
dosage U مقدار تجویز شده دارو
dozing U مقدار کافی از یک دارو خوراک
dosages U مقدار تجویز شده دارو
dozes U مقدار کافی از یک دارو خوراک
doze U مقدار کافی از یک دارو خوراک
dozed U مقدار کافی از یک دارو خوراک
remedying U دارو
medicament U دارو
medicines U دارو
pharmaceutic U دارو
drugged U دارو
puisne judge U دارو جز
drugging U دارو
medicaments U دارو
medicinally U با دارو
remedies U دارو
remedied U دارو
cure U دارو
cured U دارو
cures U دارو
pill U حب دارو
pills U حب دارو
materia medica U دارو
remedy U دارو
drugs U دارو
medications U دارو
medics U دارو
pharmaceutical U دارو
medication U دارو
natural philosophy U دارو
drug U دارو
medicine U دارو
pharmaceuticals U دارو
muller U دارو ساز
lungwort U سینه دارو
withdrawals U ترک دارو
dosed U یک خوراک دارو
male fern U کیل دارو
doses U یک خوراک دارو
dose U یک خوراک دارو
troche U قرص دارو
philtre U مهر دارو
alkahest U نوش دارو
withdrawal U ترک دارو
cure all U نوش دارو
substance withdrawal U ترک دارو
dosages U یک خوراک دارو
dosage U یک خوراک دارو
philter U مهر دارو
chemic U دارو فروش
pouch kit U جعبه دارو
calomel U کرم دارو
pouch kit U جای دارو
dosing U یک خوراک دارو
hyssop U اشنان دارو
pillbox U قوطی حب دارو وغیره
drug holiday U ترک موقت دارو
drug abuse U سوء استفاده از دارو
vial U شیشه کوچک دارو
hocus U نوشابه دارو زده
orthopathy U معالجه بدون دارو
miyhridate U زهر دارو پادزهر
resolutive U دارو یا عامل گدازنده
dozed U دوز یک خوراک دارو
withdrawal symptoms U نشانههای ترک دارو
dozing U دوز یک خوراک دارو
diatessaron U ترکیبی ازچهار دارو
seasoning U دارو زنی بچوب
dozes U دوز یک خوراک دارو
medications U دارو [به طور کلی ]
drugs U دارو [به طور کلی ]
drugs of every description [of all descriptions] U همه نوع دارو
doze U دوز یک خوراک دارو
withdrawal syndrome U نشانگان ترک دارو
pillboxes U قوطی حب دارو وغیره
dope U دارو دادن تخدیر کردن
spaced out <idiom> U از خوردن دارو گیج شدن
dopes U دارو دادن تخدیر کردن
nauseant U دارو و یا چیزدیگری که تهوع اورد
drugged U دارو خوراندن تخدیر کردن
iamatology U مبحث دارو شناسی پزشکی
drugs U دارو خوراندن تخدیر کردن
drug U دارو خوراندن تخدیر کردن
drugging U دارو خوراندن تخدیر کردن
rodenticide U دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
love philtre U مهر دارو شربت سحر امیز
potions U دارو یا زهر ابکی شربت عشق
love potion U مهر دارو شربت عشق امیز
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
love potions U مهر دارو شربت عشق امیز
gallipot U پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو
This drug excites the nerves. U این دارو اعصاب را تحریک می کند
cold turkey <idiom> U ترک کردن اعتیاد بدون دارو
potion U دارو یا زهر ابکی شربت عشق
pharmacodynamics U مبحث اثر دارو بر ساختمان موجودات زنده
pulsatilla U شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
lay off <idiom> U بیش از این استفاده نکردن (دارو،سیگار)
dosimetry U تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
muller U سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
reconstituent U دارو یا چیز دیگری که نیرووبافت تازه به بدن بدهد
attrition rate U میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
amounted U مقدار میزان
amounting U مقدار میزان
amount U مقدار میزان
amounts U مقدار میزان
yardage U میزان و مقدار چیزی بحسب یارد
admision rate U میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
bond albedo U نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability U میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
rate U نواخت
levels U یک نواخت
groovy U یک نواخت
rhythms U نواخت
monodic U یک نواخت
rhythm U نواخت
blew U نواخت
dead alive U یک نواخت
level U یک نواخت
levelled U یک نواخت
singsong U یک نواخت
leveled U یک نواخت
arrhythmic U بی نواخت
rates U نواخت
slow fire U نواخت کند
rate of march U نواخت حرکت
singsong U سرود یک نواخت
sustained rate U نواخت مداوم
rhythmicity U نواخت داری
isochronize U یک نواخت کردن
euqal U متساوی یک نواخت
incidence rate U نواخت تصادفات
rate of fire U نواخت تیر
quick fire U نواخت تند
unit of fire U نواخت اتش
rhythmization U نواخت پردازی
burning rate U نواخت سوزش
consumption rate U نواخت مصرف
cruising speed U نواخت حرکت
rate of march U نواخت راهپیمایی
unit of fire U نواخت تیر
tunes U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
clearance rate U نواخت مین روبی
available supply rate U نواخت اماد موجود
cyclic rate U نواخت تیر در دقیقه
rapid fire U نواخت اتش تند
required supply rate U نواخت اماد موردنیاز
available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
ammunition available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
clearance rate U نواخت جمع کردن مین
required supply rate U نواخت مهمات مورد نیاز
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
stereotyping U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotype U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotypy U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotypes U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
sing-song U تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-songs U تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
demand frequency U نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
self adjusting U بخودی خود میزان شونده خود میزان
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
depth contour U خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
unit U میزان
weight U میزان
infiltration rate U میزان
units U میزان
noise level U میزان خش
yardstick U میزان
levelled U میزان
metres U میزان
metre U میزان
levels U میزان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com