English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extremities U نهایت
extremity U نهایت
extreme U نهایت
omega U نهایت
outrance U نهایت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to infinity U تا نهایت
an infinite U بی نهایت
an infinite quantity U بی نهایت
beyond measure U بی نهایت
screamingly U بی نهایت
in the extreme U بی نهایت
to an extreme U بی نهایت
infintesimal U بی نهایت
plaguily U بی نهایت
to a fault U بی نهایت
to infinity U بی نهایت
fearfully U بی نهایت
infinity U بی نهایت
excessively U بی نهایت
endlessly U بی نهایت
infinite U بی نهایت
Without ( beyond , above ) price . U بی نهایت قیمتی
infinite quantity U مقدار بی نهایت
infinity U بی نهایت [ریاضی]
sustainable energy U انرژی بی نهایت
intolerable U تن در ندادنی بی نهایت
breathlessly U با نهایت اشتیاق
galactic U بی نهایت بزرگ
to the quick U بی نهایت سراسر
infinitesimal U بی نهایت خرد
infinitesimal U بی نهایت کوچک
frustum U جزء بی نهایت کوچک
perfection of savagery U نهایت وحشی گری
bag of nerves U آدم بی نهایت عصبانی و نگران
bundle of nerves U آدم بی نهایت عصبانی و نگران
nervous wreck U آدم بی نهایت عصبانی و نگران
It is dirt cheap . It is a give - away . U مفت است ( بی نهایت ارزان )
he did his utmost U نهایت کوشش را بعمل اوردن
use up every ounce of energy U نهایت تلاش خود را به کار بستن
Ravishingly beautiful . U مثل ماه شب چهارده ( بی نهایت زیبا )
I was petrified. U دود از کله ام بلند شد ( بی نهایت متعجب شدم )
To go flat out . To make astupendous effort. U غیرت بخرج دادن ( نهایت تلاش را کردن )
one's light s U نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
A problem is a chance for you to do your best. U مشکل فرصتی است برای شما تا نهایت تلاشتان را بکنید.
I was absolutely infuriated. کارد میزدی خونم در نمی آمد [بی نهایت عصبانی بودم]
The patience of job. U صبر ایوب ( صبر وحوصله بی نهایت زیاد )
closed back U بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com