English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stratified sampling U نمونه گیری لایهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stratified random sampling U نمونه گیری لایهای تصادفی
Other Matches
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
layers U لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer U لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
sampling U نمونه گیری
coring U نمونه گیری
surveyed U نمونه گیری
samplery U نمونه گیری
survey U نمونه گیری
surveys U نمونه گیری
proof sheet U نمونه غلط گیری
time sampling U نمونه گیری زمانی
domal sampling U نمونه گیری خانواری
sampling distribution U توزیع نمونه گیری
double sampling U نمونه گیری چندگانه
accumulative sampling U نمونه گیری پیاپی
behavior sampling U نمونه گیری از رفتار
test town U شهرمورد نمونه گیری
sampling error U خطای نمونه گیری
sampling population U جامعه نمونه گیری
random sample U نمونه گیری تصادفی
sampling unit U واحد نمونه گیری
fractional sampling U نمونه گیری مکانیکی
area sampling U نمونه گیری منطقهای
area sampling U نمونه گیری منطقه یی
sampling error U اشتباه نمونه گیری
sampling bias U سوداری نمونه گیری
random sampling U نمونه گیری تصادفی
cluster sampling U نمونه گیری خوشهای
sampling theory U نظریه نمونه گیری
activity sampling U نمونه گیری از فعالیت
quota sampling U نمونه گیری سهمیهای
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
sampling servo U دستگاه نمونه گیری خودکار
sampling variability U تغییر پذیری نمونه گیری
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
systematic random sampling U نمونه گیری تصادفی منظم
controlled sampling U نمونه گیری کنترل شده
simple randon sampling U نمونه گیری تصادفی ساده
wine taster U جام شراب مخصوص نمونه گیری
proofroom U اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
foundry proof U نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
neritic U بر اب لایهای
laminated U لایهای
sondwitch U لایهای
sandwitch construction U ساختمان لایهای
laminated structure U ساختمان لایهای
lamination U ناخالصی لایهای
shell structure U ساختار لایهای
laminar flow U جریان لایهای
three decker U هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
intercalation compound U ترکیب بین لایهای
valve lift U کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
restrictor U لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
blasius flow U جریان کاملا لایهای تئوریکی
stratosphere U ناحیهای یا لایهای دراتمسفربین تروپوپوز و استراتوپوز
layers U لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
layer U لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
transistor U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
blankets U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
blanket U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
passivating U پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
cirrus U لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro cumulus U لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirro status U ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour U با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
paradigms U نمونه
sampled U نمونه
paradigm U نمونه
pattern U نمونه
patterns U نمونه
sample U نمونه
copyslip U نمونه
progenitor U نمونه
progenitors U نمونه
breadboard U نمونه
instance U نمونه
type U نمونه
typed U نمونه
types U نمونه
representative U نمونه
representatives U نمونه
calligraph U نمونه
schema U نمونه
schemata U نمونه
instances U نمونه
ensample U نمونه
modelled U نمونه
copied U نمونه
strickle U نمونه
exemplar U نمونه
models U نمونه
module U نمونه
modules U نمونه
copying U نمونه
copy U نمونه
model U نمونه
sampling U نمونه
modeled U نمونه
copies U نمونه
exemplars U نمونه
formats U نمونه
examples U نمونه
foretype U نمونه
forme U نمونه
specimens U نمونه
typicalness U نمونه
precedent U نمونه
paragons U نمونه
paragon U نمونه
specimen U نمونه
precedents U نمونه
example U نمونه
format U نمونه
test piece U نمونه ازمایشی
test model U نمونه ی ازمایش
sight form U نمونه رصد
by the square U مطابق نمونه
pilot model U نمونه ازمایشی
demo U نمونه نمایشی
parable U قیاس نمونه
parables U قیاس نمونه
sampling U نمونه برداری
phony U مدل یا نمونه
specimen signature U نمونه امضاء
screamer U نمونه بسیارخوب
type of use U نمونه کاربرد
samples U نمونه کالا
piece U سکه نمونه
pieces U سکه نمونه
pattern making U نمونه سازی
unknown sample U نمونه مجهول
standard U نمونه قانونی
standards U نمونه قانونی
typification U تعیین نمونه
prototyping U ساخت یک نمونه
protoplast U نمونه اصل
typifying U نمونه بودن
typifying U نمونه دادن
typify U نمونه بودن
typify U نمونه دادن
typifies U نمونه بودن
typifies U نمونه دادن
work sample U نمونه کار
representative sample U نمونه معرف
quota sample U نمونه سهمیه
vial U شیشه نمونه
typicality U نمونه علامت
typical sample U نمونه نوعی
typical galaxy U کهکشان نمونه
typal U شبیه نمونه
reference pilot U نمونه مرجع
random sample U نمونه تصادفی
test specimen U نمونه ی ازمایش
typified U نمونه بودن
typified U نمونه دادن
gauges U سنجیدن نمونه
gauged U سنجیدن نمونه
gauge U سنجیدن نمونه
pilot production U تولید نمونه
pilot plant U کارخانه نمونه
pilot plant U کارگاه نمونه
test piece U نمونه ازمایش
modeling U نمونه سازی
sample distribution U توزیع نمونه
sample size U حجم نمونه
sample size U بزرگی نمونه
sample data U داده نمونه
test specimen U نمونه ازمایش
tokenism U نمونه نمایی
tokenism U نمونه کاری
probability sample U نمونه احتمالاتی
typical U نمونه نوعی
biased sample U نمونه سودار
test specimen U نمونه ازمایشی
sample cell U فرف نمونه
breadboard U نمونه تابلویی
samplery U نمونه برداری
prototype U نمونه ازمایشی
model U نمونه اصلی
sample U نمونه قراردادن
emulation U نمونه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com