Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unknown sample
U
نمونه مجهول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wheatstone bridge
U
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
radiolucency
U
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
modules
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling
U
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample
U
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled
U
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling
U
نمونه گیری برداشت نمونه
unbeknownst
U
مجهول
unbeknown
U
مجهول
unknowns
U
مجهول
secret
U
سر مجهول
fameless
U
مجهول
secrets
U
سر مجهول
unknown
U
مجهول
the passive voive
U
فعل مجهول
the passive voive
U
بنا مجهول
the passive voice
U
فعل مجهول
x ray
U
اشعه مجهول
xrays
U
اشعه مجهول
unclear condition
U
شرط مجهول
roentgen ray
U
اشعه مجهول
ownership of unknown
U
مجهول المالک
of unknown ownership
U
مجهول المالک
of obscure birth
U
مجهول النسب
of unknown identity
U
مجهول الهویه
identity of unknown
U
مجهول الهویه
rontgen rays
U
پرتو مجهول
the passive voice
U
بنای مجهول
fameless
U
مجهول الهویه
undisturbed sample
U
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes
U
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
property of unknown ownership
U
مال مجهول المالک
x ray therapy
U
درمان با اشعه مجهول
person of unknown indentity
U
شخص مجهول الهویه
passiveness
U
فعل درحالت مجهول
ignotum per igno tius
U
توضیح مجهول با چیزمجهول تر
x radiation
U
تشعشع اشعه مجهول
property with unknown owner
U
مال مجهول المالک
property of unknown ownership
U
اموال مجهول المالک
incognito
U
نا شناس مجهول الهویه
fabulous
U
افسانه وار مجهول
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
deponont
U
در فاهر مجهول و در باطن معلوم
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
rontgenogram
U
عکسی که با پرتو مجهول بردارند
participle
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
encephalogram
U
عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
participles
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
radioactivity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
radio activity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
roentgenography
U
عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
roentgen
U
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
penetrameter
U
الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
tomography
U
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
roentgenology
U
شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
rontgen
U
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
roentgenogram
U
عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
anticathode
U
قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
modeled
U
نمونه
type
U
نمونه
typed
U
نمونه
types
U
نمونه
examples
U
نمونه
example
U
نمونه
format
U
نمونه
patterns
U
نمونه
paradigm
U
نمونه
paradigms
U
نمونه
representative
U
نمونه
representatives
U
نمونه
formats
U
نمونه
exemplar
U
نمونه
copy
U
نمونه
paragons
U
نمونه
copies
U
نمونه
modelled
U
نمونه
forme
U
نمونه
foretype
U
نمونه
copied
U
نمونه
ensample
U
نمونه
copyslip
U
نمونه
calligraph
U
نمونه
paragon
U
نمونه
exemplars
U
نمونه
module
U
نمونه
modules
U
نمونه
model
U
نمونه
sampling
U
نمونه
specimen
U
نمونه
specimens
U
نمونه
copying
U
نمونه
schemata
U
نمونه
progenitor
U
نمونه
precedent
U
نمونه
typicalness
U
نمونه
instance
U
نمونه
schema
U
نمونه
progenitors
U
نمونه
sampled
U
نمونه
instances
U
نمونه
models
U
نمونه
sample
U
نمونه
strickle
U
نمونه
pattern
U
نمونه
precedents
U
نمونه
breadboard
U
نمونه
pattern making
U
نمونه سازی
tokenism
U
نمونه کاری
ladle samble
U
نمونه پاتیل
emulator
U
نمونه ساز
emulation
U
نمونه سازی
coring
U
نمونه گیری
core sample
U
نمونه استوانهای
portfolio
U
نمونه محصول
by the square
U
مطابق نمونه
per sample
U
طبق نمونه
exemplarily
U
بطور نمونه
exemplum
U
مثال نمونه
holotype
U
نمونه شاخص
g
U
نمونه معیار
free sample
U
نمونه مجانی
foretype
U
نمونه قبلی
tokenism
U
نمونه نمایی
exemplification
U
نمونه اوری
for example
U
برای نمونه
specimen signature
U
نمونه امضاء
test piece
U
نمونه ازمایشی
test piece
U
نمونه ازمایش
test specimen
U
نمونه ازمایشی
test specimen
U
نمونه ازمایش
test specimen
U
نمونه ی ازمایش
typal
U
شبیه نمونه
sample cell
U
فرف نمونه
sample data
U
داده نمونه
test model
U
نمونه ی ازمایش
sight form
U
نمونه رصد
screamer
U
نمونه بسیارخوب
type of use
U
نمونه کاربرد
samplery
U
نمونه گیری
samplery
U
نمونه برداری
sample size
U
بزرگی نمونه
sample size
U
حجم نمونه
sample distribution
U
توزیع نمونه
typical galaxy
U
کهکشان نمونه
typical sample
U
نمونه نوعی
protoplast
U
نمونه اصل
patterning
U
نمونه سازی
probability sample
U
نمونه احتمالاتی
pilot production
U
تولید نمونه
pilot plant
U
کارخانه نمونه
pilot plant
U
کارگاه نمونه
pilot model
U
نمونه ازمایشی
prototyping
U
ساخت یک نمونه
quota sample
U
نمونه سهمیه
typicality
U
نمونه علامت
typification
U
تعیین نمونه
representative sample
U
نمونه معرف
reference pilot
U
نمونه مرجع
random sample
U
نمونه تصادفی
vial
U
شیشه نمونه
work sample
U
نمونه کار
phony
U
مدل یا نمونه
breadboard
U
نمونه تابلویی
gauges
U
سنجیدن نمونه
gauged
U
سنجیدن نمونه
gauge
U
سنجیدن نمونه
parables
U
قیاس نمونه
parable
U
قیاس نمونه
pieces
U
سکه نمونه
piece
U
سکه نمونه
samples
U
نمونه کالا
cells
U
فرف نمونه
cell
U
فرف نمونه
archetypes
U
نمونه اولیه
archetype
U
نمونه اولیه
typified
U
نمونه دادن
typified
U
نمونه بودن
typifies
U
نمونه دادن
sampling
U
نمونه برداری
sampling
U
نمونه گیری
modeling
U
نمونه سازی
standards
U
نمونه قانونی
standard
U
نمونه قانونی
typifying
U
نمونه بودن
typifying
U
نمونه دادن
typify
U
نمونه بودن
typify
U
نمونه دادن
typifies
U
نمونه بودن
prototypes
U
نمونه ازمایشی
prototypes
U
نمونه نخستین
sample
U
واحد نمونه
models
U
نمونه اصلی
modeled
U
نمونه اصلی
model
U
نمونه اصلی
surveys
U
نمونه گیری
surveyed
U
نمونه گیری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com