English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
typicality U نمونه علامت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
modelled U نمونه
types U نمونه
sampled U نمونه
strickle U نمونه
examples U نمونه
precedent U نمونه
precedents U نمونه
typed U نمونه
type U نمونه
models U نمونه
sample U نمونه
example U نمونه
patterns U نمونه
pattern U نمونه
typicalness U نمونه
instances U نمونه
progenitor U نمونه
progenitors U نمونه
instance U نمونه
representatives U نمونه
representative U نمونه
schema U نمونه
schemata U نمونه
paradigms U نمونه
paradigm U نمونه
ensample U نمونه
specimens U نمونه
modules U نمونه
module U نمونه
copying U نمونه
foretype U نمونه
copy U نمونه
paragons U نمونه
forme U نمونه
paragon U نمونه
copied U نمونه
copies U نمونه
specimen U نمونه
sampling U نمونه
model U نمونه
breadboard U نمونه
calligraph U نمونه
copyslip U نمونه
exemplar U نمونه
format U نمونه
modeled U نمونه
formats U نمونه
exemplars U نمونه
foretype U نمونه قبلی
exemplum U مثال نمونه
for example U برای نمونه
breadboard U نمونه تابلویی
typical sample U نمونه نوعی
vial U شیشه نمونه
samples U نمونه کالا
by the square U مطابق نمونه
test specimen U نمونه ازمایش
typical galaxy U کهکشان نمونه
test specimen U نمونه ی ازمایش
cells U فرف نمونه
typal U شبیه نمونه
sampler U نمونه بردار
samplers U نمونه بردار
g U نمونه معیار
exemplification U نمونه اوری
exemplarily U بطور نمونه
prototypes U نمونه ازمایشی
prototypes U نمونه نخستین
test specimen U نمونه ازمایشی
prototype U نمونه ازمایشی
prototype U نمونه نخستین
prototype U نمونه اولیه
typical U نمونه نوعی
typical U یک نمونه بارز
tokenism U نمونه نمایی
work sample U نمونه کار
typify U نمونه دادن
emulator U نمونه ساز
prototypes U نمونه اولیه
biased sample U نمونه سودار
emulation U نمونه سازی
typification U تعیین نمونه
coring U نمونه گیری
unknown sample U نمونه مجهول
core sample U نمونه استوانهای
cell U فرف نمونه
archetypes U نمونه اولیه
archetype U نمونه اولیه
tokenism U نمونه کاری
holotype U نمونه شاخص
probability sample U نمونه احتمالاتی
sample size U بزرگی نمونه
typifying U نمونه بودن
typifying U نمونه دادن
typify U نمونه بودن
pilot production U تولید نمونه
modeling U نمونه سازی
typifies U نمونه بودن
typifies U نمونه دادن
typified U نمونه بودن
pilot plant U کارخانه نمونه
typified U نمونه دادن
pilot plant U کارگاه نمونه
sample size U حجم نمونه
sample distribution U توزیع نمونه
sample data U داده نمونه
prototyping U ساخت یک نمونه
quota sample U نمونه سهمیه
standard U نمونه قانونی
standards U نمونه قانونی
random sample U نمونه تصادفی
reference pilot U نمونه مرجع
protoplast U نمونه اصل
representative sample U نمونه معرف
sample cell U فرف نمونه
samplery U نمونه برداری
pilot model U نمونه ازمایشی
phony U مدل یا نمونه
parables U قیاس نمونه
pattern making U نمونه سازی
parable U قیاس نمونه
gauged U سنجیدن نمونه
ladle samble U نمونه پاتیل
test model U نمونه ی ازمایش
test piece U نمونه ازمایشی
test piece U نمونه ازمایش
pieces U سکه نمونه
demo U نمونه نمایشی
gauge U سنجیدن نمونه
samplery U نمونه گیری
screamer U نمونه بسیارخوب
sight form U نمونه رصد
portfolio U نمونه محصول
specimen signature U نمونه امضاء
sampling U نمونه گیری
sampling U نمونه برداری
free sample U نمونه مجانی
gauges U سنجیدن نمونه
piece U سکه نمونه
sample U نمونه قراردادن
surveys U نمونه گیری
type of use U نمونه کاربرد
surveyed U نمونه گیری
sampled U نمونه کالا
sampled U نمونه گرفتن
patterning U نمونه سازی
sampled U نمونه قراردادن
models U نمونه اصلی
sampled U واحد نمونه
sample U نمونه کالا
copy U نمونه ساختن
model U نمونه اصلی
polls U نمونه برداشتن
copying U نمونه ساختن
sample U نمونه گرفتن
copied U نمونه ساختن
per sample U طبق نمونه
copies U نمونه ساختن
survey U نمونه گیری
modeled U نمونه اصلی
polled U نمونه برداشتن
sample U واحد نمونه
poll U نمونه برداشتن
modelled U نمونه اصلی
test town U شهرمورد نمونه گیری
split spoon U قاشق نمونه برداری
split ring U فنر نمونه گیر
sample U نمونه برداری کردن
nonrandom sample U نمونه غیر تصادفی
classics U مطابق بهترین نمونه
exemplary U ستوده نمونه وسرمشق
fractional sampling U نمونه گیری مکانیکی
leading case U نمونه یاسابقه قضائی
locus classicus U عبارت نمونه ادبی
tensile test specimen U نمونه ازمایش کشش
tensile test specimen U نمونه ازمون کششی
tensile test piece U نمونه ازمون کششی
mock up U مدل جنگی نمونه
mock up U نمونه نمایشی کالا
sampled U نمونه برداری کردن
representative consumer U مصرف کننده نمونه
stratified sampling U نمونه گیری لایهای
classic U مطابق بهترین نمونه
blood sample U واحد نمونه خون
model U نمونه قرار دادن
polling list U سیاهه نمونه برداری
modeled U نمونه قرار دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com