Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
proofread
U
نمونه خوانی کردن
proofreading
U
نمونه خوانی کردن
proofreads
U
نمونه خوانی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
solmizate
U
نت خوانی کردن
solfeggio
U
نت خوانی سولفش خوانی
solfege
U
نت خوانی سولفش خوانی
map reading
U
نقشه خوانی کردن
declaiming
U
رجز خوانی کردن
declaim
U
رجز خوانی کردن
declaimed
U
رجز خوانی کردن
declaims
U
رجز خوانی کردن
module
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling
U
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample
U
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled
U
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling
U
نمونه گیری برداشت نمونه
to pattern out
U
ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
standarize
U
با نمونه یا عیار قانونی مطابقت کردن استاندارد کردن
sample
U
نمونه برداری کردن
sampled
U
نمونه برداری کردن
sampling
U
نمونه برداری مزه کردن
undisturbed sample
U
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes
U
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
call in
U
تو خوانی
recitative
U
از بر خوانی
association
U
هم خوانی
solmization
U
نت خوانی
sol fa
U
نت خوانی
lip reading
U
لب خوانی
recital
U
از بر خوانی
recitals
U
از بر خوانی
lip-reading
U
لب خوانی
associations
U
هم خوانی
recitation
U
از بر خوانی
recitations
U
از بر خوانی
silent reading
U
بیصدا خوانی
flyting
U
رجز خوانی
antiphony
U
تهلیل خوانی
thought reading
U
اندیشه خوانی
lamentations
U
مرثیه خوانی
solmization
U
وزن خوانی
scatter read
U
پراکنده خوانی
map reading
U
نقشه خوانی
lamentation
U
مرثیه خوانی
catalexia
U
مکرر خوانی
psalmody
U
سرود خوانی
psalmody
U
مزمور خوانی
phrenology
U
جمجمه خوانی
illegutimation
U
حرمزادگی خوانی
mirror reading
U
وارونه خوانی
harangue
U
رجز خوانی
harangued
U
رجز خوانی
harangues
U
رجز خوانی
palinlexia
U
وارونه خوانی
haranguing
U
رجز خوانی
telepathy
U
اندیشه خوانی
to stab in the back
U
ریزه خوانی
slip
U
اشتباه در نقشه خوانی
incantation
U
افسون خوانی جادوگری
phrenological
U
وابسته به جمجمه خوانی
call statement
U
حکم فرا خوانی
incantations
U
افسون خوانی جادوگری
solos
U
تک خوانی بطور انفرادی
nocturn
U
سحر خوانی شبانه
news room
U
اطاق روزنامه خوانی
orthoepic
U
مبنی بر درست خوانی
illegutimation
U
نادرستی نامشروع خوانی
psalmodic
U
وابسته به زبور خوانی
direct reading instrument
U
دستگاه مستقیم خوانی
epigraphy
U
علم کتیبه خوانی
prayerfulness
U
عادت نماز خوانی
solo
U
تک خوانی بطور انفرادی
paragons
U
رقابت کردن بعنوان نمونه بکار بردن برتری یافتن
paragon
U
رقابت کردن بعنوان نمونه بکار بردن برتری یافتن
gray oral reading test
U
ازمون بلند خوانی گری
recitetion
U
از حفظ خوانی پس دادن درس
kapell meister
U
رئیس دسته سرود خوانی
have one's nose in a book
<idiom>
U
کرم کتاب خوانی داشتن
lipreading
U
فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
recitations
U
از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
recitation
U
از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
nowel
U
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
progenitor
U
نمونه
breadboard
U
نمونه
sampling
U
نمونه
progenitors
U
نمونه
modules
U
نمونه
instance
U
نمونه
module
U
نمونه
specimen
U
نمونه
copyslip
U
نمونه
model
U
نمونه
modeled
U
نمونه
format
U
نمونه
foretype
U
نمونه
forme
U
نمونه
instances
U
نمونه
ensample
U
نمونه
example
U
نمونه
examples
U
نمونه
paradigm
U
نمونه
paradigms
U
نمونه
modelled
U
نمونه
copies
U
نمونه
specimens
U
نمونه
copied
U
نمونه
calligraph
U
نمونه
types
U
نمونه
typed
U
نمونه
type
U
نمونه
copy
U
نمونه
copying
U
نمونه
models
U
نمونه
sample
U
نمونه
schema
U
نمونه
schemata
U
نمونه
strickle
U
نمونه
precedents
U
نمونه
patterns
U
نمونه
representative
U
نمونه
representatives
U
نمونه
formats
U
نمونه
pattern
U
نمونه
paragons
U
نمونه
exemplar
U
نمونه
typicalness
U
نمونه
sampled
U
نمونه
precedent
U
نمونه
paragon
U
نمونه
exemplars
U
نمونه
sampled
U
واحد نمونه
prototyping
U
ساخت یک نمونه
standards
U
نمونه قانونی
sampled
U
نمونه گرفتن
foretype
U
نمونه قبلی
sample
U
واحد نمونه
free sample
U
نمونه مجانی
protoplast
U
نمونه اصل
for example
U
برای نمونه
random sample
U
نمونه تصادفی
typical sample
U
نمونه نوعی
exemplification
U
نمونه اوری
samples
U
نمونه کالا
exemplum
U
مثال نمونه
sample
U
نمونه قراردادن
gauge
U
سنجیدن نمونه
sample
U
نمونه کالا
emulator
U
نمونه ساز
quota sample
U
نمونه سهمیه
emulation
U
نمونه سازی
gauged
U
سنجیدن نمونه
standard
U
نمونه قانونی
gauges
U
سنجیدن نمونه
g
U
نمونه معیار
vial
U
شیشه نمونه
typal
U
شبیه نمونه
typify
U
نمونه بودن
typify
U
نمونه دادن
parables
U
قیاس نمونه
exemplarily
U
بطور نمونه
parable
U
قیاس نمونه
survey
U
نمونه گیری
surveyed
U
نمونه گیری
pattern making
U
نمونه سازی
typifying
U
نمونه دادن
typical galaxy
U
کهکشان نمونه
work sample
U
نمونه کار
unknown sample
U
نمونه مجهول
ladle samble
U
نمونه پاتیل
typification
U
تعیین نمونه
typicality
U
نمونه علامت
samplers
U
نمونه بردار
sampler
U
نمونه بردار
typifying
U
نمونه بودن
portfolio
U
نمونه محصول
surveys
U
نمونه گیری
typifies
U
نمونه بودن
phony
U
مدل یا نمونه
prototypes
U
نمونه اولیه
prototypes
U
نمونه نخستین
prototypes
U
نمونه ازمایشی
probability sample
U
نمونه احتمالاتی
prototype
U
نمونه ازمایشی
prototype
U
نمونه اولیه
pilot model
U
نمونه ازمایشی
typifies
U
نمونه دادن
pilot plant
U
کارگاه نمونه
pilot production
U
تولید نمونه
typified
U
نمونه بودن
typified
U
نمونه دادن
sample
U
نمونه گرفتن
typical
U
یک نمونه بارز
typical
U
نمونه نوعی
type of use
U
نمونه کاربرد
holotype
U
نمونه شاخص
representative sample
U
نمونه معرف
test specimen
U
نمونه ازمایش
test specimen
U
نمونه ازمایشی
test piece
U
نمونه ازمایش
per sample
U
طبق نمونه
test piece
U
نمونه ازمایشی
test model
U
نمونه ی ازمایش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com