Perdic | نمودار ناحیهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	area graph U	نمودار ناحیهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	block diagram U	نمودار بلوکی نمودار کلی
	zonular U	ناحیهای
	zonal U	ناحیهای
	regional U	ناحیهای
	regionally U	ناحیهای
	zonal U	مداری ناحیهای
	zonary U	مداری ناحیهای
	zones U	ناحیهای شدن
	zone U	ناحیهای شدن
	regional development U	توسعه ناحیهای
	regional gap U	شکاف ناحیهای
	area search U	جستجوی ناحیهای
	selective quenching U	سردکنندگی ناحیهای
	communal relationship U	روابط ناحیهای
	parochial U	ناحیهای محدود
	suburban or local railway U	راه اهن ناحیهای
	conventions U	باره مسائل حزبی ناحیهای
	territorialism U	ایجاد حکومت مستقل ناحیهای
	convention U	باره مسائل حزبی ناحیهای
	piedmont U	ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
	chemosphere U	ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
	patagonia U	ناحیهای درجنوب ارژانتین وشیلی
	territoriality U	ایجاد حکومت مستقل ناحیهای
	stratosphere U	ناحیهای یا لایهای دراتمسفربین تروپوپوز و استراتوپوز
	chorographic U	وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
	line of engagement U	ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
	balkanize U	ناحیهای را بقطعات ریز تقسیم کردن
	chorography U	نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
	inversion U	ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
	inversions U	ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
	enclave U	ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
	enclaves U	ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
	beach diagram U	طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
	clips U	انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
	clippings U	انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
	clipped U	انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
	regional agency U	موسسات ناحیهای موسساتی با صلاحیت محدودبه ناحیه خاص
	clip U	انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
	zone of rock fracture U	ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
	image U	ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
	images U	ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
	bit map U	ناحیهای در کامپیوتر که برای گرافیک نگهداری شده است
	exclave U	ناحیهای که ازکشوری جداشده وخاک بیگانه انرافراگرفته باشد
	fairground U	ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
	parochialism U	محدودیت فکری و دلبستگی به انجام کارهای محلی و ناحیهای محدود
	triangulation U	تقسیم ناحیهای به مثلثهای مجاور هم جهت مساحی سه گوش سازی
	fairgrounds U	ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
	infarct U	ناحیهای که در اثر وقفه گردش خون دررگ بافتهای ان مرده باشد دچارانفارکتوس
	wraparound U	توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
	images U	ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
	enzootic U	مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
	soft clip area U	محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
	refresh memory U	واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
	colour U	امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
	colours U	امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
	charts U	نمودار
	h r diagram U	نمودار اچ . ار
	graphs U	نمودار
	graph U	نمودار
	nomogram U	نمودار
	abac U	نمودار
	alignment chart U	نمودار
	diagram U	نمودار
	network U	نمودار
	conspectus U	نمودار
	diagrams U	نمودار
	plot U	نمودار
	plots U	نمودار
	charting U	نمودار
	charted U	نمودار
	venn diagram U	نمودار ون
	chart U	نمودار
	x y graph U	نمودار x-y
	plotted U	نمودار
	indicator U	نمودار
	networks U	نمودار
	organization chart U	نمودار سازمانی
	logarithmic graph U	نمودار لگاریتمی
	grid chart U	نمودار شبکهای
	interconnection of diagram U	نمودار اتصال
	line chart U	نمودار خطی
	load diagram U	نمودار بار
	line graph U	نمودار خطی
	histogram U	نمودار ستونی
	Venn diagram	نمودار ون [ریاضی]
	field form U	نمودار میدان
	expectancy chart U	نمودار انتظار
	equilibrtum diagram U	نمودار تعادل
	Venn's diagram U	نمودار ون [ریاضی]
	electrical schematic U	نمودار الکتریکی
	dual y axis graph U	نمودار با دو محور y
	flow diagram U	نمودار گردشی
	flow diagram U	نمودار جریان
	gantt chart U	نمودار گانت
	frequency graph U	نمودار بسامد
	frequency diagram U	نمودار بسامد
	IHS U	نمودار مسیح
	elementary diagram U	نمودار ابتدایی
	free body diagram U	نمودار ایستایی
	flow sheet U	نمودار جریان
	diagrammatically U	استفاده از نمودار
	x y chart U	نمودار مختصاتی
	potential diagram U	نمودار پتانسیل
	profile chart U	نمودار نیمرخ
	psychograph U	نمودار روانی
	rieke diagram U	نمودار ریکه
	scatter diagram U	نمودار پراکندگی
	scatter program U	نمودار پراکنده
	scattergram U	نمودار پراکندگی
	to make a U	نمودار کردن
	system chart U	نمودار سیستم
	scatterplot U	نمودار پراکندگی
	schematic diagram U	نمودار اجمالی
	set up digram U	نمودار برپایی
	structure chart U	نمودار ساختار
	stress curve U	نمودار تنش
	pie graph U	نمودار گرد
	transition diagram U	نمودار گذارها
	pie graph U	نمودار مدور
	logic diagram U	نمودار منطقی
	network chart U	نمودار شبکه
	nomogram U	نمودار محاسباتی
	vector diagram U	نمودار برداری
	nomograph U	نمودار محاسباتی
	organization scheme U	نمودار سازمانی
	phase diagram U	نمودار فاز
	pictograph U	نمودار تصویری
	tree diagram U	نمودار درخت
	pie chart U	نمودار کلوچهای
	state diagram U	نمودار حالات
	detail diagram U	نمودار جزئیات
	activity chart U	نمودار فعالیت
	slopes U	شیب نمودار
	graphic U	نمودار مقیاس
	schema U	خلاصه نمودار
	schemata U	خلاصه نمودار
	block diagram U	نمودار کلی
	block diagram U	نمودار بلوکی
	diagrammatic U	به شکل نمودار
	block diagram U	نمودار کندهای
	area chart U	نمودار مساحت
	arrow diagram U	نمودار برداری
	barchart U	نمودار میلهای
	bar graph U	نمودار میلهای
	bar chart U	نمودار میلهای
	bar diagram U	نمودار میلهای
	sloped U	شیب نمودار
	slope U	شیب نمودار
	current graph U	نمودار فعلی
	graphics U	فن استعمال نمودار
	cumulative record U	نمودار تراکمی
	creep curve U	نمودار خزش
	correlation diagram U	نمودار همبستگی
	picture graph U	نمودار تصویری
	circle graph U	نمودار دایرهای
	column graph U	نمودار ستونی
	strain curve U	نمودار تغییر شکل
	schematic diagram U	نمودار طرح کلی
	charts U	نوار تابلو نمودار
	flow chart U	نمودار گردش کار
	paired bar graph U	نمودار میلهای مزدوج
	orthoscopic U	درست نمودار کننده
	charting U	نوار تابلو نمودار
	foreshorten U	کوتاه نمودار کردن
	graphs U	با نمودار نشان دادن
	reappearing U	دوباره نمودار شدن
	reappears U	دوباره نمودار شدن
	polar diagram U	نمودار با مختصات قطبی
	reappeared U	دوباره نمودار شدن
	reappear U	دوباره نمودار شدن
	proportional pie graph U	نمودار گرد متناسب
	polar chart U	نمودار با مختصات قطبی
	foreshortens U	کوتاه نمودار کردن
	graph U	با نمودار نشان دادن
	foreshortened U	کوتاه نمودار کردن
	stacked column graph U	نمودار ستونی انباشته
	charted U	نوار تابلو نمودار
	chart U	نوار تابلو نمودار
	polygons U	نمودار چند ضلعی
	polygon U	نمودار چند ضلعی
	set diagram [e.g. Euler or Venn diagram] U	نمودار مجموعه [ریاضی]
	pie chart U	نمودار دایره ای [ریاضی]
	circle chart U	نمودار دایره ای [ریاضی]
	winding diagram U	نمودار سیم پیچی
	index U	نمودار انگشت سبابه
	indexed U	نمودار انگشت سبابه
	curving U	منحنی نمودار بالیستیکی
	tablature U	شرح روشن و نمودار
	tanabe sugano diagram U	نمودار تانابه- سوگانو
	tension test diagram U	نمودار ازمایش کشش
	curves U	منحنی نمودار بالیستیکی
	timing diagram U	نمودار تنظیم وقت
	curve U	منحنی نمودار بالیستیکی
	diagrams U	دیاگرام نمودار تصویر
	diagram U	دیاگرام نمودار تصویر
	indexes U	نمودار انگشت سبابه
	histogram U	نمودار مستطیلی شکل
	macroscopic U	نمودار به چشم مریی
	aggregate flow diagram U	نمودار تهیه مصالح
	classification chart U	نمودار طبقه بندی