Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
detail flowchart
U
نمودار جزئیات گردش برنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hierarchy plus input process output
U
یک روش طراحی و مستندسازی برنامه که ساختارعملیاتی و گردش اطلاعات رادر سه نوع نمودار نشان میدهد
detail diagram
U
نمودار جزئیات
flowchart template
U
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
flowchart
U
نمودار گردش کار
flow chart
U
نمودار گردش کار
flow charts
U
نمودار گردش کار
dataflow diagram
U
نمودار گردش داده
structured flowchart
U
نمودار گردش کار ساخت یافته
flowchart text
U
اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
flowcharting symbol
U
علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
program flow
U
گردش برنامه
code walk through
U
گردش درطول برنامه
system flowchart
U
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
block diagram
U
نمودار بلوکی نمودار کلی
api
U
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
constant displacement pump
U
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source
U
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented
U
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
newest
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new-
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
equation of exchange
U
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
swopped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs
U
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swopping
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job
U
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swapped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
dynamic data exchange
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
particular redemption
U
جزئیات
detailed
U
: پر جزئیات
circumstantiality
U
جزئیات
detailing
U
جزئیات
details
U
جزئیات
detail
U
جزئیات
paticular
U
جزئیات
particularity
U
جزئیات
minutie
U
جزئیات
minuitae
U
جزئیات
elaboration
U
جزئیات
in great detail
U
با جزئیات مفصل
detail printing
U
چاپ جزئیات
finical
U
متوجه جزئیات
detail drawing
U
رسم جزئیات
detail file
U
فایل جزئیات
image detail
U
جزئیات تصویرتلویزیون
analyzing
U
بررسی با جزئیات
detail file
U
پرونده جزئیات
analyzes
U
بررسی با جزئیات
data item
U
جزئیات اطلاعات
detail drawing
U
نقشه جزئیات
analysing
U
بررسی با جزئیات
data element
U
جزئیات اطلاعات
analyzed
U
بررسی با جزئیات
analysed
U
بررسی با جزئیات
analyze
U
بررسی با جزئیات
detail
U
جزئیات تفاصیل
ins and outs
<idiom>
U
باتمام جزئیات
a priori
U
از کلیات به جزئیات
analyses
U
بررسی با جزئیات
detailing
U
جزئیات تفاصیل
minutiae
U
جزئیات کم اهمیت
analyse
U
بررسی با جزئیات
roughly speaking
U
قطع نظراز جزئیات
analyzing
U
جزئیات را مطالعه کردن
echaustive
U
شامل همهء جزئیات
detailing
U
مشروح شرح جزئیات
he related the particulars
U
جزئیات را شرح داد
detail
U
مشروح شرح جزئیات
fill (someone) in
<idiom>
U
جزئیات را به شخصی گفتن
To go into detailes.
U
وارد جزئیات شدن
analyzes
U
جزئیات را مطالعه کردن
particulars
U
جزئیات خصوصیات مشخصات
detail drawing
U
نقشه کشی جزئیات
analysing
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyze
U
جزئیات رامطالعه کردن
circumstantiate
U
وارد جزئیات شدن
analysed
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyzed
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyses
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyse
U
جزئیات را مطالعه کردن
modular
U
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command
U
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
beach diagram
U
طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
particularizing
U
باذکر جزئیات شرح دادن
elaborating
U
به زحمت ساختن دارای جزئیات
elaborates
U
به زحمت ساختن دارای جزئیات
elaborated
U
به زحمت ساختن دارای جزئیات
elaborate
U
به زحمت ساختن دارای جزئیات
punctuality
U
توجه به جزئیات وقت شناسی
particularised
U
باذکر جزئیات شرح دادن
particularizes
U
باذکر جزئیات شرح دادن
particularized
U
باذکر جزئیات شرح دادن
particularises
U
باذکر جزئیات شرح دادن
particularising
U
باذکر جزئیات شرح دادن
particularize
U
باذکر جزئیات شرح دادن
preemptive multitasking
U
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
basket purchase
U
خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
exhaustively
U
چنانکه درهمه جزئیات واردشودیابحث کند
per
U
طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
appropriation language
U
شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
assembly
U
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet
U
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
business
U
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
sequential
U
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
businesses
U
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
parameters
U
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
executive
U
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
scheduled wave
U
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
iterative routine
U
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
goto
U
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
parameter
U
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
source computer
U
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
iterate
U
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
compiler
U
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
executives
U
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
supervisory
U
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
diagnostics
U
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
development
U
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
stop
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopping
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
calling
U
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
stops
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
synthetic address
U
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
subprogram
U
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
developments
U
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
coding
U
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
drop
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
statements
U
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
object oriented
U
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
debugger
U
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
drags
U
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
compiled
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiles
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiling
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
toolkit
U
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
dynamic link library
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
chapters
U
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapter
U
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
compile
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
drag
U
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
dragged
U
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
dropping
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drops
U
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
source language
U
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
functioned
U
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function
U
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
main line program
U
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
c
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
concurrent
U
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
functions
U
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
pl/m
U
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
statement
U
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
conditional
U
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی
optimum schedule
U
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
identification
U
بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
transfer
U
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
help
U
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
segment
U
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
helped
U
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
helps
U
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
transferring
U
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfers
U
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
macro
U
زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد
section
U
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
sections
U
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
parent program
U
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
conditional
U
دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند
hook
U
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
hooks
U
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
segments
U
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
intermittent error
U
خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
modes
U
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
mode
U
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
annotation
U
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
out of line
U
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
annotations
U
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
semicompiled
U
برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند
module
U
بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند
thread
U
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
generate
U
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
token
U
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
tokens
U
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
modules
U
بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند
generating
U
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
threads
U
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
generates
U
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
generated
U
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
syntactic error
U
خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
swapping
U
فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است
routinely
U
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
soft
U
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com