English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
configural scoring U نمره گذاری طرحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scoring U نمره گذاری
grading U نمره گذاری
differential scoring U نمره گذاری افتراقی
subjective scoring U نمره گذاری ذهنی
scoring key کلید نمره گذاری
pages U صفحات را نمره گذاری کردن
marks U نمره گذاری کردن علامت
page U صفحات را نمره گذاری کردن
mark U نمره گذاری کردن علامت
paged U صفحات را نمره گذاری کردن
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
ich nographic U طرحی
schematic U طرحی
to suggest a plan U طرحی راپیشنهادکردن
project method U روش اموزش طرحی
proposal U پیشنهاد [برنامه ای یا طرحی]
non-starter U طرحی که انجام نمیشود
non-starters U طرحی که انجام نمیشود
pursuance of a plan U اجرای نقشه یا طرحی
To implement a project. U طرحی را پیاده کردن
crutch U طرحی در فرش چینی
ichnographic U وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
to mark out one's course U طرحی برای رویه خود ریختن
projective U طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
K-plan U [طرحی به شکل اچ انگلیسی در خانه های سبک الیزابت]
Elibilinde U [طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
linking U طرحی که به شما امکان درج داده از یک برنامه کاربردی به دیگری می دهید با کمک تابع OCE
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
yarn count U نمره نخ
thread fineness U نمره نخ
grade U نمره
grades U نمره
numerals U نمره
mark U نمره
numeral U نمره
t score U نمره T
scores U نمره
marks U نمره
score U نمره
scored U نمره
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
stanine score U نمره نه بخشی
sigma score U نمره معیار
raw score U نمره خام
standard score U نمره معیار
percentile score U نمره صدکی
accuracy score U نمره دقت
weighted score U نمره وزنی
additional score U نمره اضافی
gain score U نمره افزوده
unweighted score U نمره غیروزنی
numbering U نمره زنی
real score U نمره واقعی
total score U نمره کامل
time score U نمره زمانی
test value U نمره ازمون
test score U نمره ازمون
number U نمره شمردن
graded U نمره دار
deviation score U نمره انحراف
derived score U نمره اشتقاقی
scores U نمره اوردن
scores U چوب خط نمره
scored U نمره اوردن
true score U نمره حقیقی
grader U نمره گذار
error score U نمره خطا
graphic score U نمره نگارهای
evaluation score U نمره ارزیابی
evaluation score U نمره ازمایش
number U نمره دادن به
numbers U نمره شمردن
numbers U نمره دادن به
gross score U نمره خام
composite score U نمره مرکب
grade score U نمره کلاسی
lie score U نمره دروغگویی
score U نمره اوردن
grades U نمره دادن
ipsative score U نمره نسبی
conduct grade U نمره انضباط
scored U چوب خط نمره
grade U نمره دادن
main score U نمره اصلی
score U چوب خط نمره
The car had no licence ( number ) plate . U اتوموبیل بی نمره بود
transmuted score U نمره تبدیل شده
corrected score U نمره اصلاح شده
normalized score U نمره هنجار شده
standardized score U نمره بهنجار شده
conspect reliability U پایایی نمره گذاران
point U نمره درس پوان
observed score U نمره مشاهده شده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
telephone dial U صفحه نمره گیر تلفن
predicted score U نمره پیش بینی شده
annual average score U میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
The police officer took down the car number . U افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
I give you full marks for that . U نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
mallet goal U نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
outpoint U سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
The shoes are a size too big for my feet. U کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
accession number U نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
scored U نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
score U نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
yarn sorting U دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
scores U نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
shake bottle U بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
v ring U تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
cisc U مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
lineation U خط گذاری
indention U تو گذاری
coding U کد گذاری
prefixture U سرواژه گذاری
legislation U قانون گذاری
costing U هزینه گذاری
policy-making U سیاست گذاری
frustrations U عقیم گذاری
pagination U صفحه گذاری
prochronism U جلوترتاریخ گذاری
costing U قیمت گذاری
sanding U ماسه گذاری
ovulation U تخمک گذاری
investments U سرمایه گذاری
coronation U تاج گذاری
scaling U مقیاس گذاری
pricing U قیمت گذاری
investment U سرمایه گذاری
iatraliptics U مرهم گذاری
frustration U عقیم گذاری
preterition U فرو گذاری
policy making U سیاست گذاری
coronations U تاج گذاری
hyphenation U خط تیره گذاری
codes and codification U علامت گذاری
lodgement U ودیعه گذاری
lodgment U ودیعه گذاری
capitalization U سرمایه گذاری
mark sensing U نشان گذاری
minelaying U مین گذاری
nomenclauture U نام گذاری
nomographer U قانون گذاری
aggradation U ابرفت گذاری
lettering U حروف گذاری
impressions U نشان گذاری
limit of load U حد بار گذاری
lable U جهت گذاری
hypothecation U گرو گذاری
hypothecation U رهن گذاری
disposure U درمعرض گذاری
dimensioning U اندازه گذاری
idegraphy U نشان گذاری
demomination U نام گذاری
imposition of hands U دست گذاری
ingravescence U رو بشدت گذاری
dateline U تاریخ گذاری
interposition U پا میان گذاری
cupellation U قال گذاری
inunction U مرهم گذاری
impression U نشان گذاری
petarder U مامورخرج گذاری پل
spacing U فاصله گذاری
edgings U لبه گذاری
edging U لبه گذاری
trapping U تله گذاری
insertion U جوف گذاری
prefixion U پیش گذاری
prefixion U جلو گذاری
prefixion U سرواژه گذاری
prefixture U پیش گذاری
prefixture U جلو گذاری
valuation U ارزش گذاری
mining U مین گذاری
numbering U شماره گذاری
indentations U دندانه گذاری
indentation U دندانه گذاری
piping U لوله گذاری
coding U کد گذاری چیزی
ovulations U تخمک گذاری ها
coding U علامت گذاری
valuations U ارزش گذاری
nomography U فن قانون گذاری
loading U بار گذاری
casings U لوله گذاری
casing U لوله گذاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com