English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
subjective scoring U نمره گذاری ذهنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
Other Matches
scoring U نمره گذاری
grading U نمره گذاری
configural scoring U نمره گذاری طرحی
scoring key کلید نمره گذاری
differential scoring U نمره گذاری افتراقی
pages U صفحات را نمره گذاری کردن
paged U صفحات را نمره گذاری کردن
page U صفحات را نمره گذاری کردن
mark U نمره گذاری کردن علامت
marks U نمره گذاری کردن علامت
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
psychical U ذهنی
intellectual U ذهنی
psychic U ذهنی
mental U ذهنی
subjective U ذهنی
heuristic U ذهنی
intellectuals U ذهنی
grades U نمره
thread fineness U نمره نخ
yarn count U نمره نخ
marks U نمره
t score U نمره T
numerals U نمره
score U نمره
mark U نمره
numeral U نمره
grade U نمره
scored U نمره
scores U نمره
imaginary <adj.> U ذهنی باف
psychgenetic U موجدمحرکات ذهنی
rehearsals U مرور ذهنی
rehearsal U مرور ذهنی
intrinsic U طبیعی ذهنی
intellectual U ذهنی روشنفکر
faculties U قوه ذهنی
mentalities U قوه ذهنی
mentality U قوه ذهنی
psychological make up U نمود ذهنی
faculty U قوه ذهنی
unintelligence U کند ذهنی
psychogenic U موجدمحرکات ذهنی
mental ability U توانایی ذهنی
perceptual handicap U ناتوانی ذهنی
bradyphrenia U کندکاری ذهنی
intellectuals U ذهنی روشنفکر
images U تصویر ذهنی
stupidness U کند ذهنی
mental image U تصویر ذهنی
mental function U کارکرد ذهنی
mental faculty U قوه ذهنی
mental faculties U قوی ذهنی
mental discipline U پرورش ذهنی
mental development U رشد ذهنی
mental confusion U گم گشتگی ذهنی
mental analysis U تحلیل ذهنی
subjectivism U ذهنی گرایی
subjective value U ارزش ذهنی
subjective utility U سودمندی ذهنی
stupdity U کند ذهنی
subjective reality U واقعیت ذهنی
mental growth U رشد ذهنی
subjective equality U برابری ذهنی
heuristic learning U یادگیری ذهنی
mental maturity U بلوغ ذهنی
mental process U فرایند ذهنی
imagery U تصویرسازی ذهنی
to stamp on the memory U ذهنی کردن
to imprint on the mind U ذهنی کردن
mentally handicapped U معلول ذهنی
mental structure U ساخت ذهنی
imbecility U کند ذهنی
image U تصویر ذهنی
mental set U امایه ذهنی
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
test score U نمره ازمون
stanine score U نمره نه بخشی
standard score U نمره معیار
sigma score U نمره معیار
real score U نمره واقعی
unweighted score U نمره غیروزنی
total score U نمره کامل
raw score U نمره خام
test value U نمره ازمون
time score U نمره زمانی
grades U نمره دادن
true score U نمره حقیقی
grade U نمره دادن
score U چوب خط نمره
evaluation score U نمره ارزیابی
error score U نمره خطا
number U نمره دادن به
numbers U نمره شمردن
numbers U نمره دادن به
main score U نمره اصلی
deviation score U نمره انحراف
derived score U نمره اشتقاقی
grader U نمره گذار
conduct grade U نمره انضباط
evaluation score U نمره ازمایش
gain score U نمره افزوده
score U نمره اوردن
scored U چوب خط نمره
scored U نمره اوردن
ipsative score U نمره نسبی
scores U نمره اوردن
graded U نمره دار
gross score U نمره خام
lie score U نمره دروغگویی
graphic score U نمره نگارهای
grade score U نمره کلاسی
number U نمره شمردن
composite score U نمره مرکب
weighted score U نمره وزنی
accuracy score U نمره دقت
scores U چوب خط نمره
additional score U نمره اضافی
percentile score U نمره صدکی
numbering U نمره زنی
faculty psychology U روانشناسی قوای ذهنی
faculty U نیروی ذهنی دانشکده
subjective psychology U روانشناسی ذهنی گرا
verbal image U تصویر ذهنی کلامی
connotations U توارد ذهنی معنی
faculties U نیروی ذهنی دانشکده
connotation U توارد ذهنی معنی
hypophrenia U عقب ماندگی ذهنی
stupidity U کند ذهنی بی علاقگی
mental subnormality U عقب ماندگی ذهنی
stupidities U کند ذهنی بی علاقگی
oligophrenia U عقب ماندگی ذهنی
psychologt U دانش قواوکارهای ذهنی
aniconia U فقدان تصویر ذهنی
mentally deficient U عقب مانده ذهنی
mentally retarded U عقب مانده ذهنی
mental retardation U عقب مانده ذهنی
mental retardation U عقب ماندگی ذهنی
mentally subnormal U عقب مانده ذهنی
mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی
presence of mind U حاضر ذهنی هوشیاری
stupor U کند ذهنی گیجی
eidetic imagery U تصویر ذهنی روشن
stupors U کند ذهنی گیجی
noetic U ذهنی قیاس منطقی
brain worker U کارگر ذهنی روشنفکر
phantasm U روح تصویر ذهنی
subjectively U بطور ذهنی یا باطنی
corrected score U نمره اصلاح شده
normalized score U نمره هنجار شده
conspect reliability U پایایی نمره گذاران
observed score U نمره مشاهده شده
standardized score U نمره بهنجار شده
point U نمره درس پوان
The car had no licence ( number ) plate . U اتوموبیل بی نمره بود
transmuted score U نمره تبدیل شده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
primary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی نخستین
psychics U دانش قوا وکارهای ذهنی
secondary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی ثانوی
borderline mental retardation U عقب ماندگی ذهنی مرزی
predicted score U نمره پیش بینی شده
telephone dial U صفحه نمره گیر تلفن
california tests of mental maturity U ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
trainable mentally retarded U عقب مانده ذهنی تربیت پذیر
low grade defective U عقب مانده ذهنی تراز پایین
educable mentally retarded U عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
otis lennon mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
columbia mental maturity scale U مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
annual average score U میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
The police officer took down the car number . U افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
I give you full marks for that . U نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
mallet goal U نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
The shoes are a size too big for my feet. U کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
outpoint U سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
yarn sorting U دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
score U نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
accession number U نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
scores U نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scored U نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
psychogenesis U ایجاددر اثر فعل وانفعالات درونی منشافعالیت ذهنی روان زایش
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
shake bottle U بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
v ring U تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
coding U کد گذاری
indention U تو گذاری
lineation U خط گذاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com