English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
side view U نمای پهلویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
azimuth circle U قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
close up view U نمای درشت نمای نزدیک عکس درشت
laterad U پهلویی
siding U پهلویی
side ward U پهلویی
lateral U پهلویی
immediate U پهلویی
sideward U یک ور پهلویی
triangularity U سه پهلویی
sidings U پهلویی
next door [to] <adv.> U پهلویی
cheeks U پایه پهلویی
cheek U پایه پهلویی
our next neighhbour U همسایه پهلویی ما
side wall U دیوار پهلویی
racking stress U تنش پهلویی
pneumonic U سینه پهلویی
next door U خانه پهلویی
our neighbour door U همسایه پهلویی ما
sidewards U پهلویی ضلعی
sidewall U دیوار پهلویی
next U پهلویی جنبی
make leeway U حرکت پهلویی کردن
enneagon U شکل نه ضلعی نه پهلویی
outhouse U منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
outhouses U منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
Mary is in the next room. U ماری در اتاق پهلویی است.
flanking fire U اتش پهلویی اتشهای مربوط به حفظ جناحها
facade U نمای سر در
facades U نمای سر در
fanades U نمای سر در
full view U نمای تمام رخ
end gable U نمای جانبی
incrustation U نمای مرمر
front view U نمای جلویی
linear perspective U نمای خطی
front view U نمای جلو
display image U نمای تصویر
incrustment U نمای مرمر
downstream face U نمای پایاب
east elevation U نمای غربی
inclined face of dam U نمای مایل سد
fore front U نمای اصلی
full view U نمای روبرو
moment index U نمای گشتاور
theoretical mode U نمای نظری
top view U نمای فوقانی
city view U نمای شهر
two tower facade U نمای دو برجی
upstream face U نمای سراب
waterproofing upstream face U پوشش نمای سر اب
facade نمای خارجی
front U نمای ساختمان
side view U نمای جنبی
sectional view U نمای برشی
outside view U نمای خارجی
partial view U نمای جزیی
plan view U نمای بالا
rear sight U نمای پشت
side view U نمای جانبی
mantlepieces U نمای بخاری
face U نمای خارجی
front U نمای ساختمان
faces U نمای خارجی
landscape U نمای زمین
frontage U نمای ساختمان
landscapes U نمای زمین
alternating perspective U نمای متناوب
landscaping U نمای زمین
facade U نمای خارجی
aerial perspective U نمای هوایی
fanades U نمای خارجی
contour U نمای کرانی
mantelpieces U نمای بخاری
frontispiece U نمای سردر
frontages U نمای ساختمان
facades U نمای خارجی
mantelpiece U نمای بخاری
landscaped U نمای زمین
chimneypiece U نمای بخاری
front U نمای جلو
close up view U نمای کلوزاپ
fronting U نمای جلو
brick facing U نمای اجری
fronting U نمای ساختمان
outlined U نمای کلی
outline U نمای کلی
outlining U نمای کلی
frontispieces U نمای سردر
auxiliary view U نمای کمکی
outlines U نمای کلی
tableaux U دور نمای نقاشی
sea front U نمای دریایی شهر
shop fronts U ازاره نمای بنا
sea fiont U نمای دریایی شهر
reversible perspective U نمای بازگشت پذیر
program flowchart U روند نمای برنامه
planisphere U جهان نمای مسطح
shadow tuning indicator U میزان نمای سایهای
tableau U دور نمای نقاشی
deviascope U قطب نمای کشتی
shop front U ازاره نمای بنا
waviness U موج نمای جعد
face U [نمای خارج ساختمان]
to front a house with marble U نمای خانهای رابامرمرساختن
taximeter U مسافت نمای تاکسی
strict profile view U نمای نیمرخ کامل
storm card U طوفان نمای دریایی
tableaus U دور نمای نقاشی
astro compass U قطب نمای ژیروسکوپی
angular perspective U نمای زاویه دار
marble facing U نمای سنگ مرمری
accelerometer U سرعت نمای هواپیما
display foreground U پیش نمای تصویر
air speed indicator U سرعت نمای هواپیما
magnetic compass U قطب نمای مغناطیسی
inclined face of dam U نمای شیبدار بند
gyro compass U قطب نمای نجومی
induction compass U قطب نمای القائی
gyro compass U قطب نمای ژیروسکوپی
back facade U نمای پشت ساختمان
vegetation U نشو و نمای نباتی
episcotister U محرک نمای دیداری
astro compass U قطب نمای نجومی
georama U جهان نمای پوک
speed light U چراغ سرعت نمای دریایی
speed cones U مخروق سرعت نمای ناو
lensatic U قطب نمای عدسی دار
briggs meyers type indicator U سنخ نمای بریگز- مایر
compass azimuth U گرای قطب نمای کشتی
aperiodic compass U قطب نمای چفت شونده
cathode ray oscilloscope U نوسان نمای اشعه کاتدی
magnetic indicator U سمت نمای مغناطیسی هواپیما
planisphere U جهان نمای سطح نما
per standard compass U برحسب قطب نمای استاندارد
myers briggs type indicator U سنخ نمای مایرز- بریگز
coverage diagram U نمای منطقه زیر پوشش
direction board U پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
characteristically U مقدار نمای یک عدد اعشاری
sinusoidal projection U نقشه جهان نمای مسطح
cello phane U کاغذ شیشه نمای سلولزی
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری
prismatic U قطب نمای اینه دار
heptagons U هفت پهلویی هفت ماهه
heptagon U هفت پهلویی هفت ماهه
aperiodic compass U قطب نمای با عقربه چفت شونده
aperiodic magnetic compass U قطب نمای مغناطیسی بدون نوسان
lichgate U طاق نمای مشرف بحیاط کلیسا
prehominid U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
prehominidae U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
gyro magnetic compass U قطب نمای ژیروسکوپی ناوژیروسکوپ مغناطیسی
spectroheliograph U تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
scaramouch U عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
scaramouche U عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
detail view U نمای فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
spectroheliogram U تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
wind tie U پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
spiders U عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
overmantel U ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
gyrograph U نمودارهای تصحیحات قطب نمای مغناطیسی ناو
spider U عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
moquette U پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
mercator projection U نقشه برجسته نمای دارای نصف النهارات متوازی
characteristically U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
femur U [نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
gyrolog U دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
Galilee U [هشتی ورودی کلیسا بین نمای داخلی و خارجی رواق] [معماری]
pithecanthropus U انسان اولیه میمون نمای دورهء پلیوسن که جمجمه اش در جاوه کشف شده
x engine U موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
sailwing U هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
exonarthex U [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
landscape carpet U فرش دور نما [فرش چشم انداز] [عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com