Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
agent
U
نماینده عامل شیمیایی خرج
agents
U
نماینده عامل شیمیایی خرج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cyanogen agent
U
عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
blood agent
U
عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
chemical agent
U
عامل شیمیایی
toxic agent
U
عامل شیمیایی سمی
smoke agent
U
عامل شیمیایی دودانگیز
nerve agent
U
عامل شیمیایی عصبی
vesicant agent
U
عامل شیمیایی تاول زا
subagent
U
عامل دست دوم نماینده فرعی
catalytic agent
U
عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
catalysts
U
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalyst
U
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
commision agent
U
نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
surrogates
U
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogate
U
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
chemical survey
U
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
visiting correspondent
U
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
reserved character
U
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator
U
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
capital intensive goods
U
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand
U
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shells
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
class a agent officer
U
افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
piggyback
U
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggybacks
U
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
v , series
U
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
EXE file
U
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
MS DOS
U
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
chemical biological and radiological
U
شیمیایی
chemical sense
U
حس شیمیایی
chemic
U
شیمیایی
chemical
U
شیمیایی
chemicals
U
شیمیایی
agent
U
نماینده
deputy
U
نماینده
delegate
U
نماینده
factor
U
نماینده
delegates
U
نماینده
delegated
U
نماینده
proctor
U
نماینده
factors
U
نماینده
deputies
U
نماینده
representative
U
نماینده
doers
U
نماینده
doer
U
نماینده
deligate
U
نماینده
mercantile agent
U
نماینده
indicator
U
نماینده
indicant
U
نماینده
indicatory
U
نماینده
representatives
U
نماینده
delegating
U
نماینده
representatives
U
نماینده ها
delegates
U
نماینده ها
depts
U
نماینده
dept
U
نماینده
attorney
U
نماینده
proxy
U
نماینده
nominee
U
نماینده
commissioners
U
نماینده
commissioner
U
نماینده
attorneys
U
نماینده
agency
U
نماینده
agents
U
نماینده
nominees
U
نماینده
agencies
U
نماینده
chemical agent
U
ماده شیمیایی
chemical physics
U
فیزیک شیمیایی
chemical analysis
U
تجزیه شیمیایی
chemical ammunition
U
مهمات شیمیایی
chemical bond
U
پیوند شیمیایی
chemical combination
U
ترکیب شیمیایی
chemical compound
U
ترکیب شیمیایی
chemical analyse
U
تجزیه شیمیایی
chemical security
U
تامین شیمیایی
chemical reaction
U
واکنش شیمیایی
homolysis
U
تجزیه شیمیایی
galvanic cell
U
پیل شیمیایی
chemical reactor
U
واکنشگاه شیمیایی
biochemical
U
زیستی- شیمیایی
chemical properties
U
خواص شیمیایی
chemical pollution
U
الودگی شیمیایی
decomposition
U
هوازدگی شیمیایی
chemical research
U
پژوهش شیمیایی
electrochemical
U
برقی- شیمیایی
chemical shift
U
جابجایی شیمیایی
chemical species
U
گونههای شیمیایی
chemoreceptor
U
گیرنده شیمیایی
chemisorption
U
جذب شیمیایی
chemical operations
U
عملیات شیمیایی
chemical fuel
U
سوخت شیمیایی
chemical herbicide
U
علف کش شیمیایی
precipitate
U
رسوب شیمیایی
chemical industries
U
صنایع شیمیایی
chemical kinetics
U
سینتیک شیمیایی
chemical munition
U
سلاح شیمیایی
chemism
U
خاصیت شیمیایی
chemiluminescence
U
نورتابی شیمیایی
chemotropism
U
گرایش شیمیایی
chemical equivalent
U
هم ارز شیمیایی
cloud attack
U
تک با ابر شیمیایی
chemical energy
U
انرژی شیمیایی
chemical consolidation
U
تزریق شیمیایی
chemical grouting
U
تزریق شیمیایی
chemical survey
U
تجسس شیمیایی
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
chemical defense
U
پدافند شیمیایی
precipitating
U
رسوب شیمیایی
chemical deposits
U
نهشتهای شیمیایی
chemical element
U
عنصر شیمیایی
precipitates
U
رسوب شیمیایی
chemical equilibrium
U
تعادل شیمیایی
precipitated
U
رسوب شیمیایی
chemical weathering
U
هوازدگی شیمیایی
narcosis
U
خواب شیمیایی
mulches
U
ماده شیمیایی
compound
U
ترکیب شیمیایی
fertilizer
U
کود شیمیایی
proportioner
U
مخلوط کن شیمیایی
compounded
U
ترکیب شیمیایی
fertilizers
U
کود شیمیایی
quasichemical
U
شبه شیمیایی
compounds
U
ترکیب شیمیایی
mulch
U
ماده شیمیایی
chemical exchange
U
تبادل شیمیایی
man-made fiber
U
الیاف شیمیایی
organic compound
U
مواد شیمیایی
fertilisers
U
کود شیمیایی
by depty
U
بوسیله نماینده
sole agent
U
نماینده انحصاری
parliamentarian
U
نماینده مبرز
marker ship
U
کشتی نماینده
expessive
U
حاکی نماینده
election
U
انتخاب نماینده
stack indicator
U
نماینده پشته
manufacturers' agent
U
نماینده تولیدکننده
manufacturers' agent
U
نماینده سازنده
sales representative
U
نماینده فروش
sales agent
U
نماینده فروش
pathognomomical
U
نماینده ناخوشی
priority indicator
U
نماینده اولویت
pathognomic
U
نماینده ناخوشی
overseas agent
U
نماینده خارجی
consular agent
U
نماینده کنسولی
customs agent
U
نماینده گمرکی
opostolic delegate
U
نماینده پاپ
deputy
U
وکیل نماینده
deputies
U
وکیل نماینده
deputations
U
نماینده نمایندگی
representative elements
U
عناصر نماینده
assignee
U
نماینده مامور
permanent deligate
U
نماینده دایمی
manufacturer's agent
U
نماینده سازنده
envoys
U
مامور نماینده
representation
U
تمثال نماینده
representations
U
تمثال نماینده
Members of Parliament
U
نماینده مجلس
Member of Parliament
U
نماینده مجلس
legates
U
نماینده پاپ
legate
U
نماینده پاپ
represent
U
نماینده بودن
represented
U
نماینده بودن
insurance agent
U
نماینده بیمه
internunico
U
نماینده پاپ
deputation
U
نماینده نمایندگی
represents
U
نماینده بودن
check indicator
U
نماینده مقابله
jack and gill
U
دونامه نماینده ........
law agent
U
نماینده حقوقی
manufacturer's agent
U
نماینده تولیدکننده
law agent
U
نماینده قضایی
walking delegate
U
نماینده سیار
parliamentarians
U
نماینده مبرز
envoy
U
مامور نماینده
envoi
U
مامور نماینده
chemical
U
ماده شیمیایی دارویی
urinalysis
U
تجزیه شیمیایی ادرار
photochemical smog
U
دود مه فتو شیمیایی
chemical feedstock
U
مواد اولیه شیمیایی
cloud attack
U
تک شیمیایی با مواد سمی
chemosynthesis
U
سنتز باکتری شیمیایی
chemical affinity
U
میل ترکیبی شیمیایی
oxide
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
photochemical smog
U
دود مه نور شیمیایی
chemical weapon
U
جنگ افزار شیمیایی
oxides
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
nuclear biological chemical
U
شیمیایی میکربی هستهای
thermolysis
U
تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
c.o.d
U
نیاز شیمیایی به اکسیژن
acid equivalent
U
معادل شیمیایی اسید
chemical oxygen demand
U
نیاز شیمیایی اکسیژن
petrochemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
biochemical catalyst
U
کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical alarm
U
اعلام خطر شیمیایی
petrolum chemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
immunochemistry
U
علم ایمنی شیمیایی
chemical bonding
U
تشکیل پیوند شیمیایی
chemicals
U
ماده شیمیایی دارویی
polyphonic
U
نماینده چندین صدا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com