English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
expositive U نمایشی نمایشگاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
business U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
businesses U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
dramatic U نمایشی
showdown U نمایشی
showdowns U نمایشی
expository U نمایشی
exhibitive U نمایشی
epideictic U نمایشی
flashier U نمایشی
flashiest U نمایشی
flashy U نمایشی
dramatically U نمایشی
scenic U نمایشی
demonstration effect U اثر نمایشی
ideogrammic U نمایشی تجسمی
display architecture U معماری نمایشی
stagy U نمایشی صحنهای
false arch U قوس نمایشی
hot dogging U عملیات نمایشی
performing arts U هنرهای نمایشی
representative arts U فنون نمایشی
ideogramic U نمایشی تجسمی
demo U نمونه نمایشی
figure skating U یخ بازی نمایشی
academic assault شمشیر بازی نمایشی
mock up U نمونه نمایشی کالا
showboat U نمایشی بازی کردن
performing U وابسته به هنرهای نمایشی
the drama U تصنیف داستانهای نمایشی
traverse U حرکت نمایشی اسب
traversed U حرکت نمایشی اسب
display menu U فهرست انتخاب نمایشی
traverses U حرکت نمایشی اسب
traversing U حرکت نمایشی اسب
demonstrability U نمایشی نمایش دادنی
amphibious demonstration U عملیات نمایشی اب خاکی
amphibious demonstration U عملیات اب خاکی نمایشی
problem plav U نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
to put over a play U موافق بدادن نمایشی شدن
exhibition game U بازی نمایشی به نفع خیریه
dramaturge U نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
monopolylogue U نمایشی که در ان یک تن عهده دارچند بخش است
indiental music U ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
variety U نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
varieties U نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
colour U صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colours U صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
tragi comedy U نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
colours U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colour U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
It was an enjoyable performance, if less than ideal. U این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
mosaic U حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
thin window display U نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
dramatic monologue U نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
trick ski U اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
multiviewports U صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
flat U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
presentation graphics U گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
monitor U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
analogues U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com