English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
representative U نمایشگر
representatives U نمایشگر
showman U نمایشگر
showmen U نمایشگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
display unit U واحد نمایشگر
display tube U لامپ نمایشگر
display terminal U پایانه نمایشگر
display console U پیشانه نمایشگر
monitor U مونیتور نمایشگر
indicator U نمایشگر شاخص
monochrome monitor U نمایشگر تک رنگ
monitored U مونیتور نمایشگر
monitors U مونیتور نمایشگر
sound monitor صفحه نمایشگر صدا
displays U نمایشگر صفحه نمایش
displaying U نمایشگر صفحه نمایش
displayed U نمایشگر صفحه نمایش
display U نمایشگر صفحه نمایش
visual display unit U واحد نمایشگر بصری
cursor U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
cursors U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
panel U نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
panels U نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
data line U خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
joysticks U وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
joystick U وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
vdt U Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
page U کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
paged U کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
pages U کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
lorenz curve U منحنی که نمایشگر انحراف توزیع درامداز وضع برابری کامل است
hotspot U فضای خاص در تصویر یا نمایش که در صورت حرکت کردن نمایشگر روی آن کار خاصی میکند
scroll U که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scrolls U که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
button U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoning U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
hottest U کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hotter U کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hot U کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
buttoned U شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com